
پژو 2008 در برابر سیتروئن C3؛ رقابت عموزادههای فرانسوی
خودرو بانک
بروزرسانی










خودرو بانک/ در دوران نه چندان طولاني اجراي واقعي برجام، معدود خودروسازان غير چيني فرصتي براي عرض اندام در بازار داخلي کشور پيدا کردند و از اين ميان نيز شايد تنها ساخته هاي پژو سيتروئن و هيونداي بودند که به عنوان خودروهاي مونتاژي به فروش رسيدند. حالا شرايط به شکلي تغيير کرده است که عملاً همين چند خودرو نيز از مدار توليد خارج شده اند و آنچه براي ما باقي مانده، تعداد معدودي است که در فرصتي چند ماه مونتاژ و عرضه شده اند. جالب تر آنکه با صرف نظر از خودروهاي هيونداي مي توان گفت که در واقع شاهد يک پلت فرم واحد و مشترک بين پژو 2008 و سيتروئن C3 هستيم که با پيشرانه اي واحد براي بازار ايران برگزيده شده بود و از همين رو شايد مطالعه اين مقاله براي افرادي که علاقه مند به يافتن تفاوت هاي اين دو خويشاوند باشند، جالب به نظر برسد.
نماي ظاهري
خوشبختانه تفاوت در سبک طراحي اين دو خودرو آنقدر پر رنگ هست که بتوان از همين ابتداي کار نتيجه را به سليقه شما واگذار کرد اما بايد گفت که طراحي سيتروئن C3 عملاً کاربردي تر انجام شده است و مصداق بارز اين مسئله هم استفاده از لاستيک حباب دار ضربه گير در بخش جانبي خودرو است تا تصادف هاي کوچک درون شهري، خدشه اي به بدنه وارد نکند. بنابراين شايد بتوان گفت که سيتروئن C3 مي تواند مطابق سليقه افراد خاص پسند باشد و از آنجا که تمام نمونه هاي مونتاژي در ايران نيز سفيد با سقف هاي قرمز هستند، بايد مسئله تنوع رنگ را نيز فراموش کنيد و چشم بسته از اينکه يک خودرو خاص و کم تيراژ را انتخاب کرده ايد، لذت ببريد.
در مقابل پژو 2008 طراحي مدرني دارد و اخيراً يک به روز رساني نسبتاً قابل توجه را پشت سر گذاشته است. از نظر ساير المان ها نيز اين خودرو از يک الگوي مد روز پيروي مي کند و به عقيده بسياري از افراد زيبا و البته معصوم به نظر مي رسد. با اين وجود 2008 خوشبختانه در رنگ بندي هاي متنوعي عرضه شده است و تا حدي مي توان به احترام به سليقه فردي مشتريان دلخوش بود.
تفاوت مهم ديگر ميان اين دو خودرو به اين مسئله باز مي گردد که سيتروئن C3 اساساً به عنوان يک هاچ بک کراس به بازار معرفي شده است و اين در حاليست که پژو 2008 در واقع يک کراس اوور کامپکت است. بنابراين پژو 2008 اندکي مرتفع تر و بلند قامت تر از سيتروئن C3 به چشم مي آيد و بهتر مي تواند سليقه افراد خواهان يک کراس اوور را پوشش دهد، در مقابل سيتروئن C3 يک هاچ بک جذاب است که برخلاف هاچ بک هاي داغ و اسپرت ارتفاع کمي از سطح زمين ندارد، البته اين ويژگي از ديد ظاهري چندان جذاب نيست اما در عمل با توجه به وضعيت خيابان هاي ما قطعاً کار ساز خواهد بود.
نماي داخلي و امکانات رفاهي
پژو چند سالي است که از طراحي کابين براساس الگويي موسوم به i- cockpit در محصولات خود استفاده مي کند و سخت معتقد است که اين روش طراحي با الگوي هاي ارگونومي مطابقت بيشتري دارد، اما فارغ از صحت و سقم اين ادعا بايد اذعان کرد که کابين خودروهايي با اين سبک طراحي چندان چشم نواز از آب در نمي آيد و راستش را بخواهيد توقع داشتيم که با توجه به خاص بودن طراحي بدنه سيتروئن، درون c3 با چنين سبکي مواجه شويم اما دست بر قضا مسئله برعکس است و کابين سيتروئن بسيار ساده و سنتي شکل گرفته و حتي از برخي جهات نيز بيش از حد با فقدان ويژگي هاي مدرن مواجه است.
براي مثال دستگيره هاي داخلي در ها جاي خود را که معمولاً پلاستيکي و بخشي از پوشش داخلي درها (تو دري) هستند، براي سيتروئن از نوارهاي پارچه اي شکل گرفته اند و يا اينکه صندلي ها فاقد روکش چرمي بوده و به صورت پارچه اي تحويل خريداران مي شوند. نبود سانروف و استارت دکمه اي نيز باعث مي شود که هر دو خودرو از حيث امکانات رفاهي مُد روز، فقير قلمداد شده و عرصه را به راحتي به رقباي آسيايي خود واگذار کنند.
از حيث فضاي داخلي هر دو خودرو نسبتاً کوچک قلمداد مي شوند و براي خانواده هاي سه يا چهار نفره (ترجيحاً نشستن دو فرد خردسال بر روي صندلي هاي عقب) فضاي کافي را ارائه مي دهند، البته از اين حيث بايد تاکيد کرد که فضاي سر در کابين پژو 2008 بيشتر است و کابين اين خودرو نيز در نگاه اول لوکس تر و مدرن تر از آنچه واقعا هست جلوه مي کند، اما سيتروئن سبکي ساده، کاربردي و تا حدي مطابق بر الگوهاي کلاسيک را در دستور کار خود قرار داده که بازهم مي تواند براي افراد خاص پسند جذاب باشد.
مشخصات فني
همانطور که پيشتر گفته شد هر دو خودرو بر روي پلت فرم يکساني موسوم به PSA PF1 شکل گرفته اند و ساختاري ديفرانسيل جلو و نسبتاً قديمي را ارائه مي دهند، به شکلي که پيشينه توليد اولين سري خودروها بر روي اين پلت فرم به حدود 20 سال قبل (1998) باز مي گردد و مدل هاي اقتصادي متعددي نظير سري پژو 208، پژو 301 و حتي پژو 206 نيز بر روي همين پلت فرم ساخته مي شوند.
با اين وجود بايد گفت که از حيث مشخصات ايمني، هر دو خودرو موفق به کسب 5 ستاره اروپايي شده اند و مشکلي از اين حيث وجود ندارد، همچنين براي بازار ايران، قدرتمندترين پيشرانه قابل انتخاب براي پژو 2008 برگزيده شده است و در خصوص سيتروئن C3 نيز حتي فراتر از محدوده انتخاب در ساير کشورها، شاهد استفاده از موتور 1.6 ليتري با قدرت 165 اسب بخار و گشتاور 243 نيوتن متر هستيم که نيروي خود را طريق گيربکس شش سرعته اتوماتيک تحويل چرخ هاي جلو مي دهد. همچنين لازم به تاکيد است که برخلاف انتظار اوليه اثري از سامانه دو ديفرانسيل يا حتي سيستم کمکي الکترونيکي (GRIP CONTROL) در پژو 2008 هاي موجود در بازار ايران وجود ندارد و از اين رو مي توان گفت که هر دو خودرو تک ديفرانسيل هستند و از نظر زير بندي (مشخصات سيستم تعليق و ترمز) نيز با يکدگير شباهت کامل دارند.
از اين رو براي چرخ هاي جلو از سيستم مک فرسون و براي محور عقب از فنربندي نيمه مستقل بهره مي گيرد که البته با ايده آل هاي سال 2019 فاصله دارد اما پايداري قابل قبولي را براي هر دو خودرو تضمين مي نمايد. شتاب صفر تا صد 8.2 ثانيه براي پژو 2008 و حدود 8 ثانيه براي سيتروئن C3 در منابع مختلف اعلام شده اند که البته با توجه به خاص بودن استفاده از اين مدل پيشرانه نمي توان ارزيابي دقيق تري را در نشريات بين المللي مشاهده کرد. همچنين با توجه به ارتفاع کمتر سيتروئن C3 به نظر مي رسد که مصرف سوخت اين خودرو اندکي از برادر ناتني خود کمتر باشد و در محدوده 6.5 ليتر در يکصد کيلومتر ارزيابي شود. هرچند در دنياي واقعي لمس کردن عدد هاي در محدوده 8 ليتر به هيچ عنوان دور از ذهن نيست.
تجربه رانندگي و شرايط بازار
شايد در مقياس جهاني قدرت 165 اسب بخاري پيشرانه رقمي بسيار معمولي تلقي شود اما در بازار بحران زده ايران، در اختيار داشتن چنين رقمي از يک پيشرانه توربو مدرن مي تواند تا حد زيادي جذاب باشد. از اين رو مي توان گفت که شتاب صفر تا صد هر دو خودرو فراتر از نياز يک خانواده معمولي است و به راحتي نياز هاي شهري و مسافرتي را پاسخ مي دهد. همچنين گيربکس عليرغم ذات نسبتاً قديمي مکانيزم شش سرعته (در مقايسه با گيربکس هاي مدرن و هفت و هشت سرعته)، عملکردي مناسب را نشان مي دهد و نمي توان ايراد پر رنگي را به آن وارد دانست، هرچند تعويض دنده هاي سريعتر مي تواند به جذابيت هاي رانندگي بيافزايد و در زمان رانندگي اسپرت، ممکن است کمي از مکث اندک گيربکس آزرده خاطر شويد.
از حيث هندلينگ و پايداري بايد قبول کرد که تناسب چنداني بين مشخصات شاسي و توان پيشرانه وجود ندارد، چرا که فنربندي پژو 2008 اندکي نرم تنظيم شده است و به سبب ارتفاع بيشتر، کمي دچار حرکت گهواره اي مي شود. البته به يمن وجود ESP جاي نگراني نيست اما به هر حال در اين زمينه، برنده ميدان سيتروئن C3 است که بازهم در مقايسه با يک هاچ بک داغ و اسپرت، هندلينگ معرکه اي را ارائه نمي دهد. در مورد واکنش هاي دريافتي از فرمان نيز مشکل مشابهي وجود دارد و احساس گنگ فرمان در هر دو خودرو باعث از دست رفتن لذت رانندگي مي شود اما اگر به چنين نکاتي اهميت نمي دهيد بايد گفت که هر دو خودرو از ميانگين مورد انتظار فراتر هستند و با اختلاف نسبت به رقباي چيني و کره اي ظاهر مي شوند.
اما در نهايت به مبحث تلخ قيمت و شرايط بازار مي رسيم. در اين بخش برنده مطلق کسي نيست جز پژو 2008 که توسط ايران خودرو به عنوان خودرويي يکصد ميليوني فروخته شد اما اين روزها بيش از 350 ميليون تومان معامله مي شود. سيتروئن سي 3 نيز قرار بود با قيمتي کمتر از 130 ميليون تومان تحويل 2000 خريدار خود شود اما در نهايت خودرويي 180 ميليوني از آب در آمد و حالا در حدود بالاي 300 ميليون تومان آگهي مي شود اما در نهايت به لطف رنگ بندي متنوع، ارتفاع بيشتر و توليد پر تيراژ تر، به نظر مي رسد که خريد و فروش پژو 2008 ساده تر از سيتروئن سي 3 در بازار باشد. هرچند هر دو خودرو با نگراني هايي در مورد تامين قطعات يدکي در بلند مدت مواجه اند، اما بازهم اين احتمال وجود دارد که به دليل توليد کمتر سيتروئن سي 3، اين مشکل در خصوص محصول سايپا سيتروئن، پر رنگ تر از بچه شير بي يال و کوپال پژو و ايکاپ باشد.