نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
خودرو

آشنایی با کپی های صنعت خودروسازی ایران – قسمت اول

منبع
اسب بخار
بروزرسانی
اسب بخار/ حرف از کپي و کپي کاري که مي شود، بي درنگ ياد کشور چين و کارخانه هايش مي افتيم! در اکثر صنايع، چيني ها به کپي برداري و الهام از محصولات موفق جهاني علاقه زيادي دارند. از کپي برداري شرکت هايي همچون «هوآوي» از گوشي هاي موبايل شرکت «اپل» تا همين صنعت خودروسازي که چيني ها از نظر کپي برداري در آن شهره جهان هستند! البته دوران آن کپي برداري هاي ناشيانه خودروسازان چيني به سر رسيده و اکنون برندهاي معروف و نسبتاً بزرگ در اين کشور به دنبال خلق هويتي مستقل براي محصولات خود مي روند. اما کماکان مي توان آثار تمايل به کپي برداري از بزرگان را در طراحي هاي برخي شرکت هاي چيني مشاهده کرد. با تمام اين صحبت ها، امروز در اين مقاله مي خواهيم به شما ثابت کنيم که کپي برداري مختص چيني ها نيست! يک ضرب المثل قديمي وجود دارد که مي گويد اگر به ديگران ايراد گرفتي، يک سوزن هم به خودت بزن! امروز مي خواهيم آن سوزن را به خودمان بزنيم! خودروسازان وطني ما، با تمام حاشيه هايشان، گاه به الهام گرفتن از خودروهاي خارجي علاقه زيادي نشان مي دهند. اگرچه کپي برداري در طراحي خودروهاي ايراني به اندازه محصولات چيني ملموس نيست، اما وجود شباهت ها را نمي توان انکار کرد و در خوش بينانه ترين حالت بايد گفت تيم طراحي خودروي مورد نظر، حداقل در مراحل خلق آن محصول، نيم نگاهي هم به الگوي خارجي داشته اند. با ما همراه باشيد تا شما را با کپي هاي صنعت خودروسازي ايران و الگوهاي اصلي آن ها آشنا کنيم. سمند زماني که «سمند» معرفي شد و به بازار آمد، عده زيادي از مسئولان وقت، لب به ستايش اين خودرو گشودند و آن را افتخاري ملي دانستند و براي ساختش جشن گرفتند. اگرچه اهميت سمند در تاريخ معاصر صنعت خودروسازي کشور بر کسي پوشيده نيست و اين سمند بود که خودروسازي ايران را براي اولين بار صاحب برندي ملي کرد. اما اصرار بر ملي بودن يک خودرو در قرن بيست و يکم که عصر ارتباطات است، امري بيهوده و خلاف واقعيت به نظر مي رسد. آن هم خودرويي که در بدو ورود به بازار از موتور «پژو ۴۰۵» بهره مي برد! به هر حال، اندکي گذشت تا مشخص شد که «ايران خودرو» طرح سمند را از يک شرکت انگليسي خريداري کرده است. پلت فرم، گيربکس و موتور هم که متعلق به «پژو» بودند. شايد سمند از ملي بودن، تنها نامي ايراني را به يدک مي کشيد. البته ما تلاش هاي واحد تحقيق و توسعه شرکت ايران خودرو در به ثمر رسيدن پروژه سمند را انکار نمي کنيم، اما طراحي سمند، که تنها ويژگي مستقل در شکل گيري اين خودرو به نظر مي رسيد، نيز با بررسي هاي بيش تر، مشخص شد که با الگوبرداري از خودروي ديگري به انجام رسيده است! سمند در طراحي بيروني، ترکيبي از چند خودروي معروف است. عمده شباهت را مي توان ميان سمند و نسل پنجم «فولکس واگن پاسات» (B5) يافت. شايد هيچ وقت فکرش را نمي کرديد که سمند شبيه به يک خودروي آلماني و آن هم پاسات از آب درآيد! بيش ترين شباهت هم در نماي جلو است. سبک طراحي چراغ ها و جلوپنجره سمند برداشتي نسبي از پاسات است. شبکه ورودي هواي پايين سپر، محل جانمايي مه شکن ها و زه هاي مشکي غير همرنگ با بدنه نيز دقيقاً از روي پاسات الگوبرداري شده اند. حتا فلاپ پايين سپر سمند هم، مانند پاسات B5، به رنگ مشکي است که البته در مدل هاي جديدتر سمند، اين بخش به صورت همرنگ با بدنه درآمده است. زه هاي کناري و سپر عقب سمند نيز همچنان اشتراک با پاسات را حفظ مي کنند. حتا آينه هاي کناري تا حدودي شبيه به آينه هاي پاسات هستند، اما طراحي درها، چهارچوب پنجره ها و لچکي عقب شباهتي به پاسات ندارند. در نماي عقب، عده اي سمند را شبيه به «هوندا سيويک» مدل ۲۰۰۰ مي دانند! هر چند به عقيده عده اي ديگر، به محصولات دهه ۹۰ «ب ام و» نيز شباهت دارد. يک روايت تأييدنشده هم شنيده شده که مديران وقت ايران خودرو، در آن زمان، از تيم طراحي خواسته اند سمند از نماي عقب، تا جايي که مي شود، شبيه به هوندا سيويک باشد! لازم به ذکر است که سمند در طراحي داخلي هم اندک شباهت هايي با همان پاسات B5 دارد. به گونه اي که سبک طراحي داشبورد و دريچه هاي تهويه، بسيار نزديک به پاسات به نظر مي رسد. پژو پارس اين مورد را نمي توان يک کپي برداري دانست، چراکه عملاً ويرايش متفاوتي از نمونه اصلي به حساب مي آيد! با توجه به اين که خودِ کمپاني پژو فرانسه در روند ساخت و طراحي اين محصول مشارکت داشته است، زدن برچسب کپي به «پژو پارس»، يا همان «پرشيا»، کاري غلط است. اما به هر حال با توجه به شباهت بسيار زياد با «پژو ۴۰۶»، تصميم گرفتيم آن را به فهرست خودروهاي ايراني کپي شده وارد کنيم. پژو ۴۰۵ قطعاً يکي از موفق ترين محصولات تاريخ پژو در ايران است. خودرويي که زيربناي ساخت بسياري از محصولات شرکت ايران خودرو شد و اولين خودروي ملي ما نيز براساس آن شکل گرفت. اما پژو و شريک ايراني اش در اواخر دهه ۷۰ تصميم گرفتند به جاي عرضه جانشين جهاني پژو ۴۰۵ در ايران، فيس ليفتي از آن را به طور اختصاصي براي بازار کشورمان طراحي کنند. اين گونه بود که پژو پارس (پرشيا) شکل گرفت. در طراحي بيروني پارس تلاش شد تا حد امکان شبيه به ۴۰۶ از آب درآيد. همين طور هم شد و پارس حتا در جزييات بدنه نيز از سبک و سياق طراحي ۴۰۶ پيروي مي کرد. در نهايت، ۴۰۶ هيچ گاه به طور رسمي به بازار ايران راه پيدا نکرد، اما پارس به خوبي توانست جاي خود را در دل مشتريان ايراني باز کند. آن چه از طراحي پارس مي توان برداشت کرد، اين خودرو تغيير پلت فرم را تجربه نکرده است. در واقع، سازه اصلي پارس نسبت به ۴۰۶، قديمي است و تفاوتي با ۴۰۵ ندارد. در نماي جلو، پارس يک کپي تمام عيار از ۴۰۶ است. چراغ هاي درهم کشيده و جلوپنجره کوچک تک خط، عيناً از ۴۰۶ الگوبرداري شده اند. سپر جلو و جزييات آن، همچون پروژکتورهاي بزرگ، مشابه ۴۰۶ هستند. همچون نمونه فرانسوي، در نسخه ايراني نيز از زه هاي مشکي غير همرنگ با بدنه براي محافظت از سپرها استفاده کرده اند. حتا خطوط کاپوت پارس نيز از روي کاپوت ۴۰۶ طراحي شده اند. در نماي کناري، پارس شباهت کم تري به نسخه فرانسوي دارد و بيش تر همان چهارچوب قديمي ۴۰۵ را حفظ کرده است. هرچند طراحان سعي کرده اند با ايجاد تغييراتي در جزييات بدنه، پارس را متمايز از ۴۰۶ کنند. بزرگ شدن زه روي درها، همرنگ شدن قاب آينه ها و دستگيره درها و طرح جديد قالپاق ها از جمله اين تغييرات هستند. البته در اين ميان، طرح قالپاق هاي پارس را مي توان وام دار ۴۰۶ دانست. به نماي عقب که مي رسيم، پارس اندکي از ۴۰۵ و ۴۰۶ فاصله مي گيرد. چراغ ها، همچون ۴۰۶، حالتي درهم کشيده پيدا کرده اند و از سادگي چراغ هاي ۴۰۵ خارج شده اند، اما طراحي آن ها و طراحي درِ صندوق با نسخه فرانسوي تفاوت هاي بسيار دارد. شايد مهم ترين تفاوت طراحي عقب پارس و ۴۰۶، محل نصب پلاک باشد که در پارس به روي درِ صندوق انتقال يافته است. مهم ترين نقدي که به پروژه پارس وارد است، عدم ايجاد تغيير عمده در طراحي داخلي و استفاده از همان داشبورد پژو ۴۰۵ است. هر چند طراحان با استفاده از غربيلک فرمان پژو ۴۰۶ و به کار بردن قطعات طرح چوب، سعي کرده بودند فضاي کابين پارس را لوکس تر و گران قيمت تر از ۴۰۵ نشان دهند.
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره