49 میلیون ایرانی خودرو ندارند!
پرشين خودرو/ ايرانيها در برخورداري از خودروهاي سواري درميان ۱۹۴ کشور، رتبه ۷۶ جهان را دارند که اين رتبه با توجه به تعداد کشورهاي توسعه يافته و کشورهاي ثروتمند کم جمعيت و همچنين درمقايسه با کشورهاي همسايه و رقباي منطقهاي ايران همچون مصر، ترکيه و ساير کشورهاي همسايه جايگاه شايستهاي براي ايران است.
بررسي آمارهاي داخلي (هزينه - درآمد و ...) نشان ميدهد به رغم اين جايگاه نسبتا خوب، ميزان برخورداري از خودرو در کشورمان کاملا نامتوازن و ناعادلانه است، در حالي ۱۴ ميليون خانوار يک يا چند خودرو دارند که نزديک به ۴۹ ميليون ايراني فاقد خودرو هستند. اين وضعيت در خانوارهاي کم درآمد به مراتب شرايط ناعادلانهتري دارد، چراکه ۷۰ تا ۹۰ درصد خانوارهاي شهري و روستايي در دهکهاي يک تا چهارم فاقد خودرو هستند.
۳۶ ميليون وسيله نقليه موتوري داريم
براساس گزارش بيمه شخص ثالث، تا سال گذشته ۳۶ ميليون و ۶۰۰ دستگاه وسايل نقليه موتوري درحال حرکت در ايران وجود داشته است که ۵۸ درصد آنها داراي بيمه و ۴۲ درصد فاقد بيمه بودهاند (عمدتا وسايل نقليه کشاورزي، موتورسيکلت، خودروهاي واقع در مناطق روستايي و ... فاقد بيمهاند).
براساس گزارش بيمه مرکزي از مجموع ۳۶,۶ ميليون دستگاه وسيله نقليه، بيش از ۱۲ ميليون دستگاه آنها موتورسيکلتها و مابقي به ساير وسايل نقليه مربوط ميشود. با توجه به اينکه در گزارش مذکور تعداد خودروها به تفکيک و با جزئيات بحث نشده، تلفيق آمارهاي اعلامشده از سوي پليس راه (تعداد خودروهاي داراي پلاک) و آمارهاي سازمان حملونقل جادهاي و ديگر دستگاههاي دولتي نشان ميدهد در مجموع با کنار گذاشتن وسايل نقليه کشاورزي، در سطح کشور نزديک به ۲۲ ميليون خودروي فعال و داراي پلاک نصب شده در کشور وجود دارد.
چنانچه خودروهاي باري و خودروهاي سنگين را از عدد مذکور کم کنيم، ۱۸ ميليون و ۳۷۰ هزار دستگاه خودروي سواري (شخصي و عمومي) در کشور وجود دارد. به عبارتي ديگر از مجموع خودروهاي درحال تردد حدود 83.5 درصد آنها خودروهاي سواري و مابقي مربوط به خودروهاي باري و... است.
براين اساس با درنظر گرفتن نزديک به ۸۴ ميليون جمعيت کشور در سال جاري، به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر در کشور ۲۱۸ دستگاه خودروي سواري (شخصي و عمومي) وجود دارد يا بهعبارتي، به ازاي هر ۱۰ ايراني، تعداد 2.2 خودرو سواري در کشور در حال تردد است.
ايران در سرانه تعداد خودرو، ۷۶ جهان است
در سطح جهان شاخصي با عنوان يک خودرو سواري به ازاي ۱۰۰۰ نفر معمول شده است که در اين گزارش با تلفيق دادههاي سه مرجع آماري يعني بانک جهاني، دادههاي انجمن بين المللي سازندگان وسايل نقليه موتوري و دادههاي اتحاديه توليدکنندگان اتومبيل اروپا (ACEA)، وضع ايران را بين ۱۹۴ کشور کوچک و بزرگ جهان طي سال گذشته بررسي کردهايم.
نتايج نشان ميدهد در سطح جهان درحالي به طور ميانگين به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر جمعيت ۲۲۲ دستگاه خودروي سواري وجود دارد که با درنظر گرفتن جمعيت ۸۴ ميليوني کشور در سال جاري و با درنظر گرفتن تعداد ۱۸ ميليون و ۳۷۰ هزار دستگاه خودروي سواري (اعم از شخصي و عمومي)، در ايران به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر ۲۱۸ دستگاه خودرو سواري وجود دارد. اين تعداد خودروي سواري و اين شاخص سرانه خودرو کشورمان را در رتبه ۷۶ جهان از لحاظ برخورداري از خودروي سواري قرار ميدهد که اگر نگاه منصفانهاي داشته باشيم و کشورمان را با تعداد زيادي از کشورهاي توسعه يافته که سرانه خودرو در آنها بالاست، مقايسه کنيم و همچنين با در نظر گرفتن ميانگين جهاني ۲۲۲ خودرو به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر، جايگاه چندان بدي براي ايران نيست.
در خصوص سرانه خودرو در جهان بايد گفت که ميانگين سرانه آن در ۱۹۴ کشور تعداد ۲۲۲ خودرو به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر است، با اين حال بررسيها نشان ميدهد در کشورهايي همچون سان مارينو(رتبه اول جهان) به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر ۱۲۶۳ دستگاه خودرو، در موناکو (رتبه دوم) ۸۸۹ دستگاه خودرو، در نيوزلند (رتبه سوم) ۸۶۰ دستگاه خودرو، در آمريکا (رتبه چهارم) ۸۳۸ دستگاه خودرو، در ليختناشتاين (رتبه پنجم) ۷۷۳ دستگاه خودرو و در استراليا نيز ۷۳۰ دستگاه خودرو وجود دارد. در مقابل اين کشورها، در کشورهايي همچون سومالي به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر فقط سه دستگاه خودرو، در بنگلادش چهار دستگاه، در نپال، روندا و گينه پنج دستگاه، در چاد و سيرالئون هرکدام ۶ دستگاه، در تانزانيا، گامبيا و نيجر و هائيتي هرکدام هفت دستگاه و در اتيوپي و موريتاني به ترتيب به ازاي هر ۱۰۰۰ نفر، ۹ و ۱۰ دستگاه خودرو سواري وجود دارد.
ايران از ۱۴ کشور شاخص جهان و منطقه وضعيت بهتري دارد
درخصوص سرانه خودرو گفته شد که سرانه تعداد خودروهاي سواري در ايران هرچند درمقايسه با کشورهاي توسعه يافته پايين است، اما با ميانگين جهاني چندان فاصله ندارد (۲۱۸ دستگاه خودرو در ايران درمقابل ۲۲۲ دستگاه خودرو در ميانگين جهاني) و درمقايسه با کشورهاي منطقه و برخي کشورهاي شاخص دنيا جايگاه چندان بدي ندارد؛ رتبه ۷۶ ايران در بين ۱۹۴ کشور درحالي است که سه کشور کم جمعيت کويت، بحرين و قطر به ترتيب در رتبههاي ۳۴، ۴۱ و ۴۲ جهان قرار دارند.
کشور روسيه در رتبه ۵۹، امارات در رتبه ۶۶، عمان در رتبه ۶۷، عربستانسعودي در رتبه ۷۴ و همگي بالاتر از ايران هستند و کشورهايي که به آنها اشاره ميشود، در رتبههاي پايينتر و با سرانه کمتري نسبت به ايران قرار دارند. براي نمونه چين در رتبه ۸۲، ارمنستان در رتبه ۹۰، ترکيه در رتبه ۹۴، الجزاير در رتبه ۱۰۰، جمهوري آذربايجان در رتبه ۱۰۳، اردن در رتبه ۱۰۴، لبنان در رتبه ۱۰۶، مصر در رتبه ۱۰۹، ترکمنستان در رتبه ۱۱۰، عراق در رتبه ۱۱۲، افغانستان در رتبه ۱۳۳، تاجيکستان در رتبه ۱۴۰، هند در رتبه ۱۴۴ و پاکستان نيز در رتبه ۱۶۴ قرار دارد.
۵۲ درصد ايرانيها خودرو ندارند
تا اينجا با استفاده از دادههاي آماري درخصوص جايگاه جهاني ايران بحث شد. اما بهنظر ميرسد اتکاي به سرانه که شاخص ميانگين است، براي بيان تفاوتهاي اقتصادي-اجتماعي گويايي لازم را ندارد و بيانگر همه واقعيتها نيست. در اينجا با استفاده از دادههاي هزينه-درآمد سال ۱۳۹۸ مرکز آمار ايران و دادههاي پايگاه اطلاعات اقتصادي خانوار (زيرمجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي) وضعيت دسترسي خانوارها در دهکهاي مختلف درآمدي را نيز بررسي کردهايم.
براساس دادههاي پايگاه اطلاعات اقتصادي خانوار، از ۲۹ ميليون و ۶۷۳ هزار خانوار کشور در سال ۱۳۹۹، تعداد ۲۲ ميليون و ۲۲۸ هزار خانوار درمناطق شهري و ۷ ميليون و ۴۴۵ هزار خانوار نيز در مناطق روستايي سکونت دارند.
همچنين براساس دادههاي هزينه-درآمد سال ۱۳۹۸ مرکز آمار ايران، طي سال گذشته از تعداد ۲۹ ميليون و ۶۷۳ هزار خانوار کشور، به طور ميانگين ۴۸ درصد خانوارهاي کشور يا ۱۴ميليون و ۲۴۱ هزارخانوار داراي حداقل يک خودرو و ۱۵ ميليون و ۴۳۲ هزار خانوار هم فاقد خودرو بودهاند.
با توجه به تفاوتهاي برخورداري دهکها و همچنين ميزان برخورداري خانوارها در مناطق شهري و روستايي، بررسي جزئيات آماري نشان ميدهد درمناطق شهري به طور ميانگين ۵۳ درصد خانوارها (۱۱ ميليون و ۸۰۳ هزار خانوار) داراي حداقل يک خودرو و ۴۷ درصد مابقي فاقد حداقل يک خودرو هستند.
درهمين مناطق شهري، ميزان برخورداري بين دهکهاي درآمدي نيز متفاوت است، بهطوريکه در دهک يک (کمدرآمدترين) حدود ۸۹ درصد فاقد خودرو هستند. در دهک دوم ۷۴ درصد، در دهک سوم ۶۴ درصد، در دهک چهارم ۵۶ درصد، در دهک پنجم ۴۸ درصد، در دهک ششم ۴۰ درصد، در دهک هفتم ۳۴ درصد، در دهک هشتم ۳۰ درصد، در دهک نهم ۲۰ و در دهک دهم نيز ۱۰ درصد خانوارها فاقد خودرو هستند. درمناطق روستايي وضعيت کمي متفاوت از مناطق شهري است، بهطوريکه ميانگين برخورداري خانوارهاي روستاي از خودروي شخصي کمتر از ۳۳ درصد (۲ ميليون و ۴۳۷ هزار خانوار) است. همچنين در روستا، ۹۷ درصد افراد دهک اول (کمدرآمدترين) فاقد خودرو هستند.
در دهک دوم ۹۰ درصد، در دهک سوم ۸۰ درصد، در دهک چهارم ۷۴ درصد، در دهک پنجم ۷۱ درصد، در دهک ششم ۶۸ درصد، در دهک هفتم ۵۹ درصد، در دهک هشتم ۵۳ درصد، در دهک نهم ۴۶ و در دهک دهم نيز ۳۴ درصد خانوارها فاقد خودرو هستند.
۴۹ ميليون ايراني فاقد خودرو هستند و برخي خانوارها ۲ تا ۳ خودرو دارند
براساس دادههاي آماري گفته شده ۴۷ درصد خانوارهاي شهري و ۶۷ درصد خانوارهاي روستايي در سال ۱۳۹۸ فاقد خودرو بودهاند (دادههاي هزينه- درآمد مرکز آمار). همچنين اين مورد نيز بحث شد که از ۲۹ ميليون و ۶۷۳ هزار خانوار ايراني، ۱۴ ميليون و ۲۴۱ هزار خانوار حداقل داراي يک خودرو بودهاند و ۱۵ ميليون و ۴۳۲ هزار خانوار حتي يک دستگاه خودرو هم نداشتهاند. حال اگر تعداد ۱۸ ميليون و ۳۷۰ هزار دستگاه خودروي سواري درحال تردد در کشور را تقسيم بر تعداد ۱۴ ميليون و ۲۴۱ هزار خانوار داراي خودرو کنيم، به ازاي هرکدام از اين خانوارها ۱,۳ خودرو ميرسد.
اين موضوع بيانگر اين نکته است که برخي خانوارها داراي چندين دستگاه خودرو هستند و برخي ديگر يک خودرو دارند. موضوع داشتن چندين خودرو در برخي خانوارها و نداشتن حتي يک دستگاه خودرو در بيش از ۱۵ ميليون خانوار به دلايلي که در ادامه ميآيد، امري بسيار حياتي و مهم است. اما درخصوص اينکه ۱۵ ميليون خانوار فاقد حتي يک دستگاه خودرو چه جمعيتي را شامل ميشوند، بررسي دادههاي پايگاه اطلاعات رفاه ايرانيان(وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي) نشان ميدهد اين تعداد بايد حدود ۴۸ ميليون و ۹۷۰ نفر را شامل شود. البته با درنظر گرفتن بعد خانوار 3.2 نفري نيز اين رقم چندان دور از ذهن نيست و ميتواند مويد صحت اين موضوع باشد.
تا اينجا عمدتا از آمار و ارقام سرانه و ميزان برخورداري خانوارها در دهکهاي درآمدي و در مناطق شهري و روستايي بحث شد، اما موضوع مهمتر اينکه نتايج اين بررسيها چند نکته را مشخص ميسازد. نکته اول: باتوجه به اينکه تا قبل از سهميهبندي بنزين طبق محاسبات سازمان برنامهوبودجه کشور سالانه حدود ۱۲۳ هزار ميليارد تومان فقط يارانه بنزين بين ايرانيها توزيع ميشد، که گرچه حالا با اجراي طرح سهميهبندي بنزين و اعطاي کارت سوخت، بنزين دونرخي شده و به ۶۰ ميليون نفر نيز يارانه معيشتي داده ميشود، اما همچنان نزديک به ۱۱ ميليون نفر که خودرو دارند در کنار افراد ديگري که خودرو ندارند، هم يارانه معيشتي و هم ماهانه بنزين ۶۰ ليتري ميگيرند. يارانه معيشتي و يارانه ۴۵ هزار توماني هدفمندي براي هر دو گروه يکسان است.
چنانچه بخواهيم ازمنظر عدالت اجتماعي قضاوت کنيم، دولت براي خانوارهايي که بيش از يک خودرو دارند، به خودروهاي دوم و سوم و... آنها نبايد بنزين يارانه بدهد. نکته دوم: هجوم تعداد بسيار زياد افراد براي خريد خودرو در شرايط فعلي که شاخصهاي اقتصاد کلان و دماسنج آن وضعيت خوبي را نشان نميدهد، حکايت از اين موضوع دارد که خودرو از کالاي مصرفي به کالاي سرمايهاي تبديل شده و به قيمت برخورداري عدهاي از رانت توزيع خودرو (تفاوت قيمت ۴۰ تا ۶۰ درصدي قيمت در کارخانه و بازار)، بخش قابلتوجهي از جامعه يا بيش از نيمي از جمعيت کشور از نعمت برخورداري از خودرو بيبهره و حتي خريد خودرو با قيمتهاي نجومي براي آنها به يک رويا و آرزو تبديل ميشود.
اين موضوع مويد اين نکته است که در شرايط خاص کشور که ارزش پول ملي تضعيف شده و افراد زيادي براي بهرهمندي از رانت قيمتي بازار خودرو و همچنين براي حفظ داراييهاي خود اقدام به خريد خودرو ميکنند، دولت نبايد به اين موضوع بيتفاوت باشد و براي مدت کوتاهي ميتوان از ابزارهاي کنترلي همچون ماليات بر عايدي سرمايه و... از افزايش بيضابطه تقاضاهاي سرمايهاي در اين بازار که خصلت مصرفي دارد، جلوگيري کرد. اين موضوعي است که ميتواند با کاهش تقاضاهاي سرمايهاي، تعادل را به بازار خودرو برگرداند و نيز در رشد بيضابطه قيمتها در بازار نيز موثر خواهد بود.