داستان فضاپیمای آلمانی؛ «بی ام و i8»
خودرو بانک/ احتمالاً اگر عشق ماشين باشيد و تا حدودي در بحثهاي خودرويي دستي بر آتش داشته باشيد، کمابيش از سرگذشت جالب پسر خاص بيامو يعني i8 باخبريد و شايد حتي تا امروز بارها اين فضاپيماي خياباني را به چشم ديده باشيد. در هر صورت امروز به سراغ همين خودرو رفتيم و نگاهي کوتاه داشتيم به سرگذشت جالب آن. پس با ما همراه باشيد.
درست ۱۰ سال پيش يعني سال ۲۰۱۱ بود که بيامو در موتورشو بينالمللي آلمان، براي اولين بار دست به رونمايي از مدلي زد که شايد براي نگاههاي آن سال و دقيقا آن زمان کمي عجيب و ناآشنا بهنظر ميرسيد و اين موضوع دقيقا چيزي بود که بيامو ميخواست؛ جلب کردن نگاه بينندهها.
آن بدنه و خطوط عجيبش، چراغهايي که تابهحال در هيچ مدلي ديده نشده بودند، درهاي پروانهاي که قبل از آن فقط در تعدادي از سوپرکارها وجود داشت، موتوري که براي اولين بار داشت با کمک باتري توليد نيرو ميکرد و در کل ظاهري که بيشتر به يک فضاپيما شبيه بود تا يک ماشين شهري، تمام چيزهايي بودند که چشم ماشينبازهاي سرتاسر دنيا را به خودش دوخته بود و شايد حتي عدهاي را هم نااميد کرده بود.
اما بي ام و i8 در آن سال فقط يک کانسپت مثل هزاران کانسپت ديگري بود که چندين سال از دوران خود جلوتر بودند و کمپانيهاي مختلف فقط آنها را طراحي ميکردند تا خط فکري محصولات آيندهشان را به رخ دنيا بکشند و در اغلب اوقات هم اين طراحيها خط توليد را به چشم نميديدند و به مدلهاي کلکسيوني تبديل ميشدند.
اما انگار موضوع براي بي ام و i8 فرق داشت و آمده بود که به واقعيت بپيوندد. و سرانجام در سال ۲۰۱۳ موفق شد که خط توليد را به چشم ببيند و حسابي سروصدا به پا کند. جالب اينجاست که مدل توليدي به جز در چند مورد جزئي تقريبا با مدل کانسپت تفاوتي نداشت و از همان قالب کلي و تکنولوژيها استفاده ميکرد.
اين ماشين که حدود سال 93 به تعداد چشمگيري به کشور ما هم وارد شد، از بدو ورودش تا امروز که از خط توليد کاملا خارج شده هميشه زير ذره بين بوده و با ظاهر عجيب و فضاييش خودنمايي ميکرده.
قلب تپنده اين هايبريد دوست داشتني از يک موتور سه سيلندر توربو با حجم ۱.۵ ليتر براي محور عقب، و يک موتور الکتريکي براي محور جلو تشکيل شده است که به ترتيب ۲۲۸ و ۱۲۸ اسببخار قدرت توليد ميکنند. استفاده از اين موتورها هم به شکل سادهاي بين سه حالت اکو، کامفورت و اسپرت تقسيم شده است تا بتوانيد انتخاب کنيد که خودروي شما تنها از انرژي پاکش نيرو بگيرد، يا موتور بنزيني هم وارد عمل شود و به شما ثابت کند که به هيچ وجه ماشين کندي نيست و تنها به ۴.۴ ثانيه احتياج دارد تا از صفر به صد برسد.
براي شارژ کردن باتريها نيز برق شهري تنها گزينه پيش روي شما نيست و با رانندگي کردن در حالت اسپرت و استفاده از موتور بنزيني هم اين اتفاق ميافتد تا بتوانيد بعد از شارژ کامل باتريها برد ۳۵ کيلومتري اين فضاپيماي شهري را تنها با موتور برقي تجربه کنيد.
فضاي داخلي در نگاه اول شايد براي يک ماشين ۱۴۰ هزار دلاري مناسب به نظر نرسد و در اين باره نيز کاملا حق با شماست. اما در نظر داشته باشيد که تيم طراحي اين ماشين تمام سعياش را کرده تا بهجاي يک هايبريد فوق لوکس، يک ماشين اسپرت عملکردي آيندهنگرانه را تحويل مشتريهايش بدهد و به همين دليل هم سعي شده تا روي سبک و سادهتر بودن اجزاي داخلي تمرکز شود. به همين دليل هم در جاي جاي بدنه ترکيب فيبر کربن و پلاستيک به چشم ميخورد تا در کنار شاسي کاملا آلومينيومي، توزيع وزن مناسبي را تحويل شما دهد.
البته ناگفته نماند که ساده بودن فضاي داخلي بي ام و i8 را به هيچ وجه با خسته کننده بودن اشتباه نگيريد زيرا نورپردازي و طراحي داشبورد، فرمان و نمايشگر آمپر تماما با هوشمندي تمام انجام شدهاند و حس فضايي i8 را با موفقيت به شما القا ميکنند و در عين حال با کمي چاشني اصالت مدلهاي ديگر، حسي آشنا را به شما هديه ميکنند.
فضاي کابين هم در اعداد و ارقام روي کاغذ به اصطلاح گنجايش ۴ نفر را داراست اما با ورود به کابين متوجه ميشويد که فضاي عقب به هيچ وجه براي افراد بالغ مناسب نيست و کابين ماشين تنها مناسب دو سرنشين استاندارد است. صفحه نمايش حدودا ۱۰ اينچي هم سيستم iDrive را به نمايش ميگذارد و فناوري هاي جالبي مانند iRemote را به تلفن همراه شما وصل ميکند. از آپشنهاي ديگر اين فضاپيماي خياباني هم ميتوان به هدآپ ديسپلي، سيستم صوتي با ۱۱ اسپيکر، صندلي هاي برقي و بسياري از آيتم هاي ديگر اشاره کرد.
اما داستان i8 در ايران هميشه داراي حاشيههاي خاص خود بوده است. به اين شکل که حدود سال ۹۴ بود که تعدادي کمتر از ۶۰ دستگاه i8 با مجوز خاصي وارد ايران شدند که هيچکدام گارانتي رسمي بي ام و در ايران را نداشتند. ناگفته نماند که تمام مدل هاي داخل ايران نيز مربوط به سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ هستند و باوجود سالخوردگي همواره از قيمت نجومي آنها کم نشده و طرفداران خاص خودشان را دارند. حالا هم بعد از حدودا ۵ سال باتريهاي اين خودروها بايد تعويض شود و اين تعويض هم هزينههاي بسيار هنگفتي به همراه خواهد داشت.
نظر شما چيست؟ به نظر شما با گذشت چندين سال از توليد مدلهاي داخل ايران i8، قيمتهاي نجومي اين مدل هنوز منطقي هستند يا بايد به سراغ رقباي اين خودرو مانند پورشه ۹۱۱ رفت؟ نظرات خود را با ما حتما درميان بگذاريد.