نماد آخرین خبر

ماشین شناس/ همه ی گفتنی ها در مورد سیناد

منبع
دنده
بروزرسانی
ماشین شناس/ همه ی گفتنی ها در مورد سیناد
دنده/ در آخرين سال هاي دهه 70 شمسي،زماني که ايران خودرو تبليغات همه جانبه خود را براي توليد X7 يا همان سمند به عنوان اولين خودرو ملي ايران آغاز کرده بود،شرکتي کوچک در جزيره کيش بي سر و صدا خودرويي به نام سيناد را با تکنولوژي فني رنو و بدنه اي مبتکرانه از جنس فايبرگلاس معرفي کرد.ماشيني که با همکاري شرکت هاي اروپايي توسعه يافته بود اما مختص بازار ايران عرضه مي شد و به عقيده بسياري مي توانست به عنوان اولين خودرو ملي ايران مطرح باشد.سيناد اوليه يکي دو سال بعد با نمونه بهبود يافته تحت عنوان سيناد 2 جايگزين شد و کيش خودرو در حال تکميل پروژه هاي جالبي نظير ساخت نمونه هاي وانت، SUV پنج درب و حتي نمونه کوپه بر اساس پلت فرم سيناد بود که ناگهان دچار مشکلات مديريتي و فروپاشي شد.بدين ترتيب عمر يکي از خلاق ترين شرکت هاي صنعتي ايران حتي به يک دهه هم قد نداد و حالا آن چه از اين شرکت باقي مانده از يک خودروساز پيش رو به وارد کننده کالاهاي بازرگاني، قطعات و خودروهاي چيني نظير وانت BAW نزول کرده است.نزديک به 10 سال از توليد آخرين نمونه هاي سيناد مي گذرد و حالا اين خودرو در بازار دست و دوم حال و روز عجيبي دارد که در ادامه به بررسي آن مي پردازيم. طراحي سيناد آنقدر عجيب است که نمي توان آن را در دسته مشخصي جاي داد، از يک سو در کلاس هاچ بک هاي سه درب و شايد از منظري ديگر در کلاس SAV جاي بگيرد.کلاسي که البته به تازگي تعريف شده است و در واقع بيشتر به SUV هاي اسپرت نامناسب براي تررد خارج شهري نظير ب ام و X6 اطلاق مي شود.به هرحال سيناد 1 و 2 از منظر طراحي چيزي شبيه نمونه شهري شده نيسان پاترول سه درب است.خودرو ديفرانسيل جلويي با طراحي چهار شانه که با ارتفاع کمش از سطح زمين، قطعا قابليت هاي خارج جاده اي مطلوبي ندارد و در عوض به لطف شاسي نردباني (نظير آنچه در SUV هاي کلاسيک و بسياري خودروهاي آمريکايي قديمي مي بينيم) از مرکز ثقل پايين و رانندگي لذت بخشي برخوردار است.سيناد از مجموعه موتور گيربکس مخصوص نسل اول رنو مگان بهره مي برد که برادر زاده پيشرانه مورد استفاده در رنو لوگان يا همان L90 است که اين روزها در تيراژ بالا توليد مي شود.مهمترين تفاوت بين پيشرانه هاي اين دو خودرو، تقاوت در سرسيلندر و تعداد سوپاپ هاست که براي سيناد به صورت ساده تک ميل سوپاپ (هشت سوپاپ) و در مورد L90 از گونه دو ميل سوپاپ (16 سوپاپ) است و همين مسئله تفاوت قدرت 92 اسب بخاري سيناد را در مقايسه با توانايي 106 اسب بخاري L90 توضيح مي دهد.البته ECU سيناد نيز مختص موتور هشت سوپاپ (با کد فني K7M) بوده و با ECU تندر 90 با موتور (K4M) تفاوت دارد.از اين رو جايگزيني سرسيلندر 16 سوپاپ به جاي نمونه 8 سوپاپ استاندارد آنقدر ها هم که فکر مي کنيد ساده نيست و حتي شايد تعويض کامل پيشرانه کم دردسر تر باشد.سيناد در زمان عرضه برچسب قيمتي در حدود 9 ميليون تومان داشت و در بازه قيمتي محصولات ايران خودرو قرار مي گرفت.از اين رو عجيب نيست که براي کاهش هزينه هاي توليد اين محصول کم تيراژ استفاده از قطعات ساير خودروها در دستور کار قرار گرفته بود.بسياري اجزاي فني همچون مجموعه ديسک و صفحه کلاچ، فيلترهاي مصرفي پيشرانه، لنت ترمز و…با رنو 21 مشترک است.پنل کولر ، رادياتور بخاري و تيغه هاي برف پاک کن از پرايد به عاريت گرفته شده اند.مجموعه ترمز دستي متعلق به پژو 405 است و طراحي داشبورد در کمال تعجب بسيار شبيه داشبورد سمند به نظر مي رسد،عجيب از آن جهت که سيناد در سال 79 معرفي شد و سمند در سال 81 به بازار آمد،از قطعات ظاهري بدنه، تنها آينه هاي جانبي با دوو سيلو مشترک است و در سيناد 2 حتي چراغ هاي جلو و عقب نيز منحصر به فرد طراحي شده و دست بر قضا همين مسئله براي مالکيني که اين روزها با کمبود قطعات يدکي اين خودرو مواجه اند، تبديل به معضل شده است.از اين رو عجيب نيست که بسياري از مالکين سيناد تصميم به تعويض اين چراغ هاي مستطيل شکل و نه چندان زيبا با نمونه هاي متداول ساير خودروها گرفته اند و اين روزها ديدن سيناد با چراغ هاي پژو پارس، سمند، دوو ريسر يا حتي کاميونت هاي سبک اصلا عجيب نيست. نکات فني آيا قطعات فني سيناد در بازار وجود دارد؟ پاسخ مثبت است،تقريبا همه قطعات پيشرانه به غير از قسمت هاي الکترونيکي و برقي (نظير ECU) با رنو 21 و تندر 90 مشترک هستند، اما با اين حال بايد گفت که در مورد قطعات مصرفي مانند تسمه تايم و واشر سرسيلندر محدوديت هايي وجود دارد، چرا که با تندر 90 متفاوت هستند و از اين رو در هر قطعه فروشي اي پيدا نمي شوند.مجموعه گيربکس و ديفرانسيل همچون گيربکس تندر 90 کمي حساس است و تعميرش نسبتا گران قيمت تمام مي شود.باتري استاندارد سيناد نيز تنها جريان 45 آمپر ساعت را پشتيباني مي کند که طبيعتا براي خودروهايي که به سيستم صوتي مجهز مي شوند،نا کافيست. از اين رو بسياري مالکين ناچار به اضافه کردن باتري دوم در فضاي صندوق بار مي شوند.چرا که محل استاندارد نصب باتري در فضاي پيشرانه بسيار باريک طراحي شده و عملا فضاي لازم براي استفاده از باتري هاي بزرگتر را ندارد.کولر عملکرد نسبتا خوبي دارد،اما بر اساس تجربه اکثر مالکين توان بخاري در شرايط آب و هواي زمستان ناکافيست،به خصوص که وزش جريان باد از درز هاي بدنه نيز امري رايج است و حتي برخي مالکين در جهت رفع سر و صداي درب ها و کاهش جريان هواي نفوذي به کابين از نوار درزگير درب و پنجره ساختماني استفاده مي کنند.فنر بندي چرخ هاي جلو از نوع رايج مک فرسون و براي محور عقب از گونه ميله پيچشي انتخاب شده است که هندلينگ خوب در کنار سواري نسبتا اسپرتي را براي سيناد به ارمغان مي آورد.ترمز هاي ديسکي محور جلو و کاسه اي محور عقب مجهز به سوپاپ تقسيم فشار روغن موسوم به LAV هستند و در مقايسه با توان پيشرانه و وزن کلي خودرو، عملکرد مناسبي را ارائه مي دهند.شايعاتي وجود دارد که تست تصادف سيناد توسط کمپاني MIRA انگلستان با موفقيت انجام شده است، اما شواهدي بر اين مدعا وجود ندارد.با اين حال مي توان گفت که با توجه به شاسي مستحکم و نيمه فضايي فلزي و بدنه فايبرگلاس، ايمني اين خودرو در مقايسه با اسطوره هايي نظير پرايد و دوو سيلو مناسب تر به نظر مي رسد.يکي از جالب ترين نکات سيناد،همين بدنه فايبرگلاسي است که در مقابل تصادف هاي جزئي استحکام بالايي را از خود نشان مي دهد و در عين حال ترميم و رنگ آميزي آن نيز ساده تر و کم هزينه تر از صافکاري و نقاشيِ بدنه هاي فلزي و پيچيده ساير خودروهاست. با چنين بدنه اي،دست مالکين در اعمال تغييرات ظاهري بر روي خودرو بازتر است و از همين روست که استفاده از چراغ جلو هاي غير فابريک بر روي بدنه سيناد بسيار متداول شده است. پشت فرمان درب سيناد به سبک خودروهاي کوپه طويل و نسبتا سنگين وزن است و از آنجا که ستون هاي مياني (B) کمي عقب تر از صندلي هاي رديف جلو قرار گرفته اند، پروسه بستن کمربند ايمني که بر روي اين ستون ها نصب شده است،مي تواند به عنوان نرمشي براي افزايش انعطاف پذيري مطرح باشد.داشبورد از نظر طراحي تفاوت محسوسي با سمند ندارد، اما مجموعه پشت آمپر مي تواند روح اسپرت رنو را در بيننده زنده کند.در عوض،کيفيت قطعات پلاستيکي و به خصوص دريچه هاي مربوط به سيستم تهويه مطبوع، واقعا افتضاح است و دسته کمي از کيفيت اسباب بازي هاي پلاستيکي ارزان قيمت ندارد.فضاي سرنشينان هر دو رديف جلو و عقب مناسب و نسبتا وسيع احساس مي شود، ارگونومي فضاي راننده هم تا جايي که به فرمان و موقعيت قرار گيري دست دنده مربوط مي شود، مناسب است اما وقتي نوبت به گرفتن کلاچ مي رسد.متوجه خواهيد شد که هر سه پدال گاز، ترمز و کلاچ در سمت راست کابين فشرده شده اند و از اين رو موقعيت جالبي ندارند.البته اين موضوع به سرعت عادي مي شود و بعيد است که در هنگام رانندگي دچار اشتباه شويد.پيشرانه 92 اسب بخار توان دارد که در مقايسه با پرايد، سيلو، 206 تيپ 2 و تيبا رقم مناسبي است اما گشتاور 137 نيوتن متري چندان نمي تواند پاسخ گوي وزن 1190 کيلوگرمي بدنه باشد و درست به همين دليل است که در ترافيک شهري به دفعات ناچار خواهيد بود که معکوس هاي 2 به 1 را در جهت جلوگيري از قرار گرفتن پيشرانه در وضعيت دنده مرده انجام دهيد.البته روند شتاب گيري خودرو قابل قبول است و احساس چنداني از کندي حرکت به سرنشينان منتقل نمي شود، اما در شتاب گيري بايد به پيشرانه فرصت داد تا دور بردارد و اين درست يکي از نقاط ضعف اين پيشرانه هشت سوپاپ در مقايسه با پيشرانه 16 سوپاپ تندر 90 است.بر خلاف تصور برخي، وزن کلي سيناد چندان تفاوتي با ساير خودروهاي هم رده ندارد، اما با وجود بدنه پلاستيکي و شاسي فلزي نردباني،مرکز ثقل تا حد ممکنه پايين آمده است و اين نکته در هنگام وارد شدن به پيچ هاي جاده، احساس خوبي از پايداري و هندلينگ را به راننده منتقل مي کند.اين درحاليست که اثري از حرکات گهواره اي بدنه نيز ديده نمي شود.بنابراين رانندگي با سيناد مي تواند لذت بخش تر از بسياري ديگر خودروهاي موجود در بازار باشد و اين درست نکته ايست که مورد توجه سيناد سواران قرار دارد.به خصوص که ترمزها نيز عملکرد خوبي دارند و از اين رو رانندگي هيجاني با سيناد در پيچ و خم جاده مي تواند تجربه اي شيرين باشد.البته بايد گفت که در رانندگي شهري عليرغم طراحي جعبه اي شکل خودرو، تسلط راننده به درب موتور چندان مطلوب نيست و همينطور مشکلاتي در ميدان ديد جانبي نيز وجود دارد.همچنين برخي مالکين معتقدند که فنربندي نسبتا اسپرت سيناد بر روي آسفالت ضعيف و زبر، عملکرد خشکي را از خود به نمايش مي گذارد. سيناد مي تواند انتخاب خوبي باشد؟ سيناد خودرويي لذت بخش،متفاوت و جوان پسند است که در عين حال کم مصرف و نسبتا اقتصادي ظاهر مي شود و براي مسافرت هاي چهار يا پنج نفره هم فضاي کافي دارد.حتي در هنگام حمل اشياء سبک وزن به لطف درب بزرگ عقب و قابليت خوابانيدن رديف پشتي صندلي ها، به خودرويي به درد بخور مبدل مي شود.کيفيت خوب فني،توانايي هاي نسبتا مناسب پيشرانه،در کنار ايمني قابل توجه از ديگر نکات مثبت سيناد است، اما در مقابل بازار فروش ضعيف،کمبود قطعات يدکي و معضلي به نام ناشناخته بودن،از جمله مسائلي هستند که ممکن است هر فردي را از خريد سيناد بترسانند.با اين اوصاف بايد گفت که اين خودرو تنها مي تواند مناسب افرادي باشد که حوصله و وقت کافي براي غلبه بر مشکلات ريز و درشت بدنه را دارند و چندان نگران افت قيمت در هنگام فروش يا مواجه با معضل کمبود قطعات نيستند.خريد نمونه هاي کم کارکرد و تميز اين خودرو مي تواند توجيح پذير باشد و نمونه هاي سالم و نسبتا کم کارکرد سيناد اين روزها با قيمت هايي بين 13 الي 16 ميليون تومان معامله مي شوند.شکي نيست که در چنين کلاس قيمتي، مزاياي فني سيناد به پرايد کم کيفيت و ملال آور مي چربد،اما يادتان باشد که با چنين بودجه اي انتخاب ديگري به نام دوو سيلو هم وجود دارد که با کيفيت ساخت بالا و فراواني نسبي قطعات يدکي، گزينه منطقي تري نسبت به سيناد پر حاشيه به نظر مي رسد.سيناد هيجان انگيز و دوست داشتني است،اما حيف که اوضاع اقتصادي اين روزها مجالي نمي دهد تا ريسک چنين انتخاب متفاوتي براي عموم افراد پذيرفتني باشد.