

پدال/ هرچند در صنعت خودروسازی اشتراک پلتفرم موضوعی معمول است اما گاهی یک خودرو با دو برند مختلف عرضه میشود تا شاهد برادران دوقلو باشیم!
هرچند هر شرکت خودروسازی معمولاً به طراحی و قطعات فنی خاص خود شناخته میشود اما در کل صنعت خودروسازی، پلتفرمها و پیشرانههای مشترک زیادی بین خودروهایی از برندهای مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. بهترین مثال این موضوع تویوتا سوپرا و بامو Z4 است. بااینحال، برخی خودروسازان پا را از این هم فراتر گذاشته و خودروهایی کاملاً یکسان را با برندهای مختلف عرضه میکنند. تفاوت بین این خودروها بسیار جزئی بوده و صرفاً در مواردی مثل جلوپنجره خلاصه میشود؛ بنابراین، اینها را میتوان خودروهای دوقلو دانست که در ادامه با ۱۰ نمونه از جالبترین آنها آشنا خواهیم شد.
کرایسلر ۳۰۰C و لانچیا تما
کرایسلر ۳۰۰ خودروی آشنایی است که از سال ۲۰۰۵ تاکنون تولید میشود اما از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴ یعنی زمانی که اتحاد کرایسلر و فیات شکل گرفت، این سدان آمریکایی با نام لانچیا تما به بازار آمد. تما نامی بود که لانچیا از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۴ برای یک سدان لوکس استفاده میکرد و با ریبج کرایسلر ۳۰۰C دوباره احیا شد. این خودرو با پیشرانههای ۳.۶ لیتری V6 بنزینی و ۳ لیتری V6 دیزلی در ایتالیا و برخی از دیگر بازارهای فرمان چپ اروپایی عرضه شد.
اوپل اومگا و کادیلاک کاترا
حضور قدرتمند برندهای آلمانی و ظهور برندهای لوکس ژاپنی در دههٔ ۹۰ در بازار آمریکا روی فروش کادیلاک تأثیر گذاشت اما این شرکت هیچ محصولی برای رقابت با این خودروها در بخش میان سایز نداشت. به همین دلیل، کادیلاک سراغ برند آلمانی جنرال موتورز یعنی اوپل رفت و یکی از سدانهای آن را قرض گرفت. اومگا بهعنوان یک سدان میان سایز دیفرانسیل عقب، گزینهٔ مناسبی به نظر میرسید و با نام کادیلاک کاترا در آمریکا عرضه شد. تنها تفاوت این دو خودرو در جلوپنجره و چراغهای عقب بود. کاترا اما در بازار آمریکا موفق نبود و بعداً با سدان CTS جایگزین شد که یک کادیلاک واقعی بود.
آلفارومئو توناله و دوج هورنت
در خانوادهٔ بزرگ استلانتیس، دوج که از سبد محصولات سالخورده و قدیمی رنج میبرد، زمانی که آلفارومئو کراساوور کامپکت توناله را معرفی کرد، آن را گزینهٔ مناسبی برای افزودن به سبد محصولات خود دید. بدین ترتیب، درحالیکه آلفارومئو خیلی به این اتفاق راضی نبود، توناله با نام دوج هورنت راهی بازار آمریکا شد. تفاوت این خودرو صرفاً محدود به طراحی دماغه است یعنی جایی که جلوپنجرهٔ مثلثی مشهور آلفارومئو جای خود را به طراحی جدیدی مشابه محصولات دوج داده است. پیشرانههای این دو خودرو هم یکسان است.
نیسان اسکایلاین و اینفینیتی Q50
اسکایلاین یکی از مشهورترین نامهای تاریخ نیسان محسوب میشود که در نسخهٔ GT-R جزء محبوبترین خودروهای ژاپنی تاریخ بهحساب میآید. بااینحال، نسل یازدهم اسکایلاین که در سال ۲۰۰۱ معرفی شد، در ایالاتمتحده از طریق برند لوکس اینفینیتی و با نام G35 عرضه شد. این اولین اسکایلاینی بود که به آمریکا صادر میشد. این رویه در نسلهای بعدی هم ادامه پیدا کرد و هماکنون نسل سیزدهم اسکایلاین با نام اینفینیتی Q50 در آمریکا عرضه میشود. این در حالی است که از سال ۲۰۰۷، نسخهٔ GT-R راه خود را از اسکایلاین جدا کرد.
هولدن مونارو و پونتیاک GTO
جنرال موتورز در پاسخ به معرفی نسل پنجم فورد موستانگ، در سال ۲۰۰۴ پونتیاک GTO را احیا کرد. روی کاغذ به نظر میرسید این خودرو تمام مواد لازم یک ماسل کار یعنی بدنهٔ دودر، پیشرانهٔ V8 قدرتمند و پرفورمنس بالا را دارد اما این GTO چیزی جز هولدن مونارو از استرالیا نبود. این کوپهٔ استرالیایی نهتنها یک پونتیاک واقعی نبود بلکه طراحی خستهکنندهای هم داشت و در آن هیچ عنصر رترویی که در آن زمان محبوب بود دیده نمیشد. به همین دلیل، GTO شکست خورد و از سال ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۶ تنها ۴۰ هزار دستگاه فروخت.
سوبارو BRZ و تویوتا ۸۶
تویوتا GT86 که در نسل دوم به GR86 تغییر نام داد، بهطور مشترک با سوبارو BRZ توسعه پیدا کرد تا یک خودروی اسپرت جذاب ارزانقیمت را در اختیار خریداران قرار دهد. برخلاف بسیاری از کوپههای ارزانقیمت بازار، این برادران دوقلو که بجای پرفورمنس صرف، روی هندلینگ تمرکز داشتند، بهصورت دیفرانسیل عقب ساخته شدند. در این همکاری، تویوتا توسعهٔ شاسی و طراحی خودرو را انجام داد و سوبارو پیشرانه را تأمین کرد. تنها تفاوت BRZ و ۸۶ در لوگو و جزئیات کوچک داخلی است.
ساترن اسکای و اوپل GT
ساترن اسکای پروژهٔ جاهطلبانهای بود زیرا برای اولین بار، جنرال موتورز رودستر کوچکی تولید کرد که میتوانست با خودروهای اسپرت ژاپنی و اروپایی رقابت کند. این خودرو که روی پلتفرم پونتیاک سولستیس ساخته شده بود، با پیشرانهٔ ۲ لیتری توربوشارژ ۲۶۰ اسب بخاری، در کلاس خود خودروی بسیار سریعی محسوب میشد. اسکای در برخی بازارهای اروپایی با نام اوپل GT عرضه شد. جالب اینکه جنرال موتورز در کرهٔ جنوبی هم این رودستر را با نام دوو اسپیدستر عرضه کرد. با تعطیلی برند ساترن در سال ۲۰۰۹ تولید اسکای هم خاتمه یافت.
اوپل اینسیگنیا و بیوک رگال
رگال یکی از نامهای باسابقه در تاریخ بیوک است که در سال ۲۰۰۴ کنار رفت. چند سال بعد، جنرال موتورز قصد داشت اوپل اینسیگنیا را از طریق برند ساترن در آمریکای شمالی عرضه کند اما از آنجایی تصمیم به تعطیلی این برند گرفت، اینسیگنیا در قالب نسل پنجم بیوک رگال از سال ۲۰۰۸ در آمریکا عرضه شد. این خودرو طی دو نسل تا سال ۲۰۲۰ در این کشور به فروش رسید. جذابترین نسخهٔ این برادران دوقلو، رگال GS با پیشرانهٔ ۳.۶ لیتری V6 و ۳۱۰ اسب بخار قدرت بود درحالیکه قویترین نسخهٔ اینسیگنیا در اروپا یعنی مدل GSi با پیشرانهٔ ۲ لیتری توربوشارژ ۲۶۰ اسب بخاری عرضه میشد.
شورلت سابربن و هولدن سابربن
شورلت سابربن شاسیبلندی افسانهای است که دههها است تولید میشود و احتمالاً همه با آن آشنایی دارند اما مطمئناً هرگز نمیدانستید که این خودرو زمانی بانام هولدن هم عرضه میشد. جالب اینکه هولدن سابربن در مکزیک بهصورت فرمان راست تولید میشد و در استرالیا و نیوزلند به فروش میرسید. تنها حدود ۷۵۰ دستگاه از این خودرو بین سالهای ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ ساخته شده که همگی بهجز لوگو تفاوت دیگری با همتای آمریکایی خود نداشتند.
دوج چارجر دیتونا و پلیموث سوپربرد
آخرین خودروهای این لیست از اسطورههای مسابقات نسکار هستند. دوج در سال ۱۹۶۹ نسخهای بسیار اصلاحشده از چارجر را با نام دیتونا به این مسابقات فرستاد. این نسخه با دماغهٔ تیز، چراغهای مخفی و بال بزرگ عقب، آیرودینامیک بسیار بهتری داشت. از چارجر دیتونا تنها ۵۰۳ دستگاه ساخته شد و برای فصل ۱۹۷۰ پلیموث سوپربرد جایگزین آن شد. این خودرو تا حد زیادی با دیتونا یکسان بود اما اصلاحات مهندسی زیادی را تجربه کرد که از فصل ۱۹۶۹ آموخته شده بودند. سوپربرد هم فقط یک سال تولید شد اما از آن حدود چهار برابر بیشتر از دیتونا ساخته شد.