نماد آخرین خبر

ایوبی: عبور از خط قرمز یعنی عدم نمایش فیلم

منبع
سينما خبر
بروزرسانی
 ایوبی: عبور از خط قرمز یعنی عدم نمایش فیلم
سينما خبر/ در زير گفت و گويي از حجت الله ايوبي رئيس سازمان سينمايي را مي خوانيد. * سينما داشت به خط قرمز بسياري از تصميم‌سازان کشور تبديل مي‌شد - شما يکسال سخت با فراز و فرودهاي بسيار در در سينما گذرانديد. اين يکسال براي شما چگونه گذشته است؟ من 4 شهريور ماه از آقاي دکتر جنتي حکم گرفتم و از تاريخ 6 شهريور رسما کارم را شروع کردم. اتفاقا در جلسه‌اي که هفته گذشته در فارابي به مناسبت تجليل از دست‌اندرکاران «چ» داشتيم به آقاي حاتمي‌کيا گفتم اگر بخواهيم توصيفي از روزهاي ورود ما به ارشاد داشته باشيم، شرايط مثل شهر پاوه در فيلم شما بود. از هر طرف امواج و حملات خيلي غير قابل تصوري انجام مي‌شد. بنابراين من در شرايطي به وزارت ارشاد آمدم و رياست سازمان سينمايي را برعهده گرفتم که فضاي عجيب و غريبي بود و هيچوقت تغيير و تحولي در سازمان سينمايي اينقدر پرحاشيه نبود، البته به اينکه چرا اينگونه شده بود کاري ندارم اما به هرحال فضاي سينما بسيار متلاطم و ملتهب بود و ما مواجه شديم با برخي از مسايل پيش‌بيني نشده. اگر بخواهم در يک جمله بگويم در يک دوران پراضطراب و پرالتهاب شروع کرديم و همه اتفاقاتي که در سال‌هاي گذشته رخ داده بود. نگاه به سينما بويژه از سوي مراکز تصميم‌ساز و تصميم‌گير دولت که متعهد هم هست به دليل درگيري‌ها و مشکلات موجود که در ذهنشان سوء تفاهماتي را بوجود‌آورده به گونه‌اي شده بود که انگار مجموعه سينما مشکل دارد؛نگاه به سينما بسيار منفي بود و سينما داشت تبديل مي‌شد به خط قرمز بسياري از تصميم‌سازان کشور ،مساله خانه سينما و بسته شدن آن و بسياري از مشکلات و مسايل مختلف در کنار هم باعث شده بود سينما مشروعيت خودش در بخشي از بدنه حاکميت به طرز بسيار بدي از دست بدهد. سوء تفاهمات زياد شده بود، درگيري‌هاي داخلي، بسيار فراوان بود، البته اين درگيري‌هاي هميشه وجود داشته و وجود هم خواهد داشت اما يک چنين شکاف‌هاي عميق و زخم‌هايي واقعا در سينما کمتر ديده شده بود. مسايل صنفي،سياسي،اجتماعي و ... همه روي هم تلنبار شده بود و مشکلاتي را بوجود آورده بود. از طرف ديگر به دليل درگيري‌هاي درون سينما بخش قابل توجهي از نيروهاي سينما خروج پيدا کرده بودند و عرصه مديريت سينما هم بسيار متشتت بود و بخشي از سينماگران به بخشي تمايل داشتند و عده‌اي هم به بخش ديگر و اوضاع مانند يک کشتي متلاطم بود که در حال غرق شدن بود و ساکنان کشتي براي نجات از غرق شدن به هر کسي متوسل مي‌شوند، سينماي ايران چنين وضعيتي را داشت. * بيشتر فيلمنامه‌هاي مطرح امسال را خوانده‌ام - هميشه مديران از سياست‌هاي تشويقي و تنبيهي استفاده مي‌شوند و اين سياست‌ها جزو ابزارهاي مديريت آنها به حساب مي‌آيد. الان شما به عنوان شخص اول مسول سينما آنقدر اين اعتماد سينماگران را جلب کرده‌ايد که اگر به فلان فيلمساز بگوئيد ساخت يا نمايش اين فيلم خاص در شرايط فعلي به صلاح نيست و تبعاتي در جامعه دارد، به شما اعتماد کند. اين اعتماد آيا در حال حاضر وجود دارد؟ اتفاقا در مورد فيلمسازان مختلف اين اتفاق افتاده است.افراد موثر و صاحب‌ نظري در شوراهاي پروانه ساخت و نمايش حضور دارند و اين اعتماد بوجود آمده است.با خيلي از شخصيت‌هاي برجسته سينماي کشور در اين مدت حرف‌زده‌ايم. من بيشتر فيلمنامه‌هاي مطرح امسال را خوانده‌ام و بعد از آن با فيلمسازان گپ زده‌ايم و اگر هم نقطه نظري مطرح شده آنها با کامل ميل شنيده‌اند و بسيار خوب اين گپ و گفت صميمي جواب داده است. حتي اين ديدارها با کارگردانان‌هاي فيلم‌هايي که مي‌توانستند حاشيه‌ساز باشند نيز انجام شده است. - خود شما اين عنوان فيلم‌هاي حاشيه‌دار يا مساله‌دار را براي چند فيلم خاص قبول داريد؟ بله. اين فيلم‌ها به هرحال حاشيه‌دار و حاشيه‌ساز هستند و در دوره‌اي به هر دليلي ساخته شده اند که هر کدام مشکلاتي را براي سازمان سينمايي بوجود آورده است.اما در يک فضاي پر از تفاهم و اعتماد با هم گفت‌وگو کرده‌ايم و کساني قبول کردند که فيلمهايشان اصلاح شوند که از در فضاي ديگري بود هرگز چنين کاري را قبول نمي‌کردند و حاضر بودند فيلمشان توقيف بشود اما دست به فيلمشان نزنند. * عبور از خط قرمز يعني عدم نمايش فيلم اما به طور کلي چنانچه فيلمسازي به هر دليلي در فيلمش از خط قرمزهاي جامعه عبور کند، يعني فيلمش قابل نمايش نيست و نبايد انتظار نمايش فيلمش را داشته باشد. اين اصلي است که همه سينماگران آنرا پذيرفته‌اند و قبول دارند که عبور از خط قرمز يعني عدم نمايش فيلم. * مميزي بايد باشد اما ... - پس شما به استفاده از اين حق مديريتي به نفع اصلاح امور و منافع مردم اعتقاد داريد؟ قطعا مميزي بايد باشد اما بايد سازوکار آنرا هم رعايت کنيم.اما مشکل کجاست؟ اين مميزي براي مورد تائيد همه اهالي سينما قرار گيرد. همانطور که مميزي در ادبيات هم وجود دارد و نقاشان ما مثلا عکس برهنه نمي‌کشند، اين موضوع در سينما هم پذيرفته شده است. اما مشکل اين است که ما بايد برخوردهاي سليقه‌اي و سياسي‌ نداشته باشيم و اين مستلزم يک سازوکاري است. ما الان شوراي پروانه ساخت و نمايش داريم، اگر به اعضاي آنها نگاه کنيد متوجه مي‌شويد که مثلا شوراي پروانه نمايش ما متشکل از افراد امين نظام جمهوري اسلامي ايران هستند. ما به اين اصل که فيلم‌ها براي نمايش بايد مجوز دريافت کنند اعتقاد داريم و اگر غير از اين بود که اصلا شوراي پروانه ساخت و نمايش نداشتيبم اما براي دريافت پروانه نمايش يکسري چهارچوب‌هايي لازم است و فيلم‌هايي که پروانه دريافت مي‌کنند اين چهارچوب‌ها را پشت سرگذاشته‌اند و آنهايي که انجام نداده باشند نيز قابل نمايش نيستند. فيلم‌هايي که در گذشته توليد شده‌اند چند دسته‌اند. يکسري از آنها بلاتکليف هستند که نمي‌توان حکم توقيف را رويشان گذاشت و اگر انها را ببينيد متوجه مي‌شويد که هيچ مشکلي ندارند. يکسري ديگر از فيلم‌ها دچار غرض‌ورزي‌هاي شخصي شده‌اند و چون فيلم فلان فرد است آنرا توقيف کرده‌اند که خيلي طبيعي است بايد مشکل اين‌ فيلم‌ها حل شود. يکسري ديگر هم از فيلم‌ها هم مسايل ارزشي را زيرپا گذاشته‌اند و توقيف شدند اما امروز تهيه‌کننده و کارگردان آن حاضر هستند همکاري کنند و فيلمشان را اصلاح کنند. - البته از اين بيش از 200 فيلمي که پشت خط اکران مانده‌اند بسياري از آنها توقيفي نيستند و در شرايط امروز يا سينمادار و يا تهيه‌کننده حاضر به اکرانشان نيستند. اما آيا سازمان سينمايي برنامه‌اي دارد که يکبار براي هميشه و به صورت شفاف اعلام کند دقيقا چه فيلم‌هايي و به چه دليل توقيفي هستند و ديگر امکان نمايش ندارند و چه فيلم‌هايي بيهوده بر روي اين موج قرار گرفته‌اند؟ واقعا ايده بسيار خوبي است اما حقيقتا فرصت نشد تا اين کار انجام شود چرا که در مدت اخير بيشتر تمرکز بر روي صدور پروانه ساخت و نمايش بود و رفع مشکل برخي فيلم‌ها اما واقعا لازم است تا فيلم‌ها يکبار ديگر بررسي شوند و ببينيم کداميک شايسته لفظ توقيف هستند!.