نماد آخرین خبر

حرف‌های نیما تارخ درباره پدرش

منبع
سوره سينما
بروزرسانی
حرف‌های نیما تارخ درباره پدرش
سوره سينما/ فرزند امين تارخ حساسيت يک نسل از بازيگران در انتخاب نقش و حضور در سينما را عامل ماندگاري آنان دانست. بسياري از بازيگران سينما به واسطه پيوندهاي خانوادگي وارد اين حوزه مي‌شوند. داشتن پدر و مادي که در فضاي حرفه‌اي سينما فعاليت مي‌کنند، امتيازي است براي حضور در سينما و تلويزيون. نيما تارخ که در مجموعه «من يک مستاجرم» به کارگرداني پريسا بخت آور مقابل دوربين رفته، فرزند امين تارخ يکي از مهمترين بازيگران سينماي ايران در اواخر دهه ۶۰ و دهه ۷۰ است، اما مدت‌ها است از بازيگري فاصله گرفته. به بهانه برگزاري آيين بزرگداشت امين تارخ در جشن سينماي ايران، با نيما خاطره‌هاي سينمايي کودکي‌اش را مرور کرديم. نيما تارخ به سوره سينما گفت: اگر بخواهم نام ببرم «سرب»، «مادر» و «مجسمه» از جمله فيلم هايي هستند که در بين آثار پدرم آنها را بيشتر دوست دارم. در کل انتخاب بهترين کارهاي پدرم کمي سخت است. همه بازي‌هايش را دوست دارم و در اين سال‌ها شاهد بوده‌ام که هيچگاه بي گدار به آب نزده. از اين جهت او هميشه باعث افتخار من است. حساسيتي که او روي کار داشت شايد منحصر به همان نسل است و متاسفانه در بازيگران امروز کمتر شاهد چنين وسواسي هستيم. اين بازيگر افزود: بين ما مکالمات سينمايي زياد رد و بدل مي شود، اما اغلب بحثمان به فيلم هاي غير ايراني مي‌گذرد. در شرايطي که روند سينما آن طور که بايد پيش نمي‌رود، برخورداري از چنين جايگاهي براي پدر مايه مباهات است. کودکي من با سينما و فيلم هاي پدرم همراه بود. قطعا خاطرات زيادي از آن دوران برايم به جا مانده که بيشتر به رابطه پدر و فرزندي مربوط مي‌شود تا خاطره هاي سينمايي و مردمي. مثلا کم پيش مي‌آمد که شام را بيرون از منزل صرف کنيم و مردم واکنش نشان ندهند و محبت نکنند. زمان کودکي ما به خاطر شرايط حاکم بر جامعه، با پدر خيلي کم در فضاي عمومي حاضر مي‌شديم. آن دوره مثل الان بازيگران و خانواده‌شان براي مردم شناخته شده نبودند. بازيگر مجموعه تلويزيوني «من يک مستاجرم» درباره فعاليت هاي اين روزهايش گفت: شرايط فعلي سينما و تلويزيون ديگر پاسخگوي ذوق و قريحه شخصي من نيست. شايد من آرمان گرايانه فکر مي‌کنم اما در شرايطي که مردم ديدن سريال‌هاي دوبله شده ترکي را به تلويزيون ترجيح مي‌دهند تمايلي به حضور در اين رسانه ندارم. سينما هم وضعيتي مثل تلويزيون دارد. دوره «يزدگرد سوم»، «باشو غريبه کوچک» ،«پرده آخر» و «ناخداخورشيد» مدت هاست به سر آمده. بعيد مي‌دانم آن دوره بازهم تکرار شود. اين روزها مشغول هيچ کاري نيستم، نه اينکه نسبت به بازيگري دافعه داشته باشم، اما ترجيح مي‌دهم از فضاي بازيگري فاصله بگيرم.