نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

جذاب‌ترین فیلم‌های جاده‌ای سینمای ایران به بهانه اکران «آبی روشن»

منبع
فيلم نيوز
بروزرسانی
جذاب‌ترین فیلم‌های جاده‌ای سینمای ایران به بهانه اکران «آبی روشن»

فیلم نیوز/ فیلم‌های جاده‌ای در سراسر دنیا اهمیت ویژه‌ای دارند و بسیاری از آثار مهم با این الگو ساخته شده‌اند. در ایران هم با اینکه تعداد این آثار زیاد نیست اما نمونه‌های قدرتمندی از آثار جاده‌ای برجا مانده است. مهمترین ویژگی این فیلم‌ها این است که شخصیت‌ها از ابتدا تا پایان فیلم تغییراتی در زندگی و طرز فکرشان رخ می‌دهد و در پایان سفر به مرحله دیگری از زندگی وارد می‌شوند.
«آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشا این روزها روی پرده سینماهاست. این فیلم هم براساس الگوی آثار جاده‌ای ساخته شده. خواجه‌پاشا از جاده‌های سرسبز برای انتقال معنای فیلم کمک گرفته و اتفاق مهمی را رقم زده است. به بهانه اکران این فیلم نگاهی داریم به مهمترین آثار جاده‌ای سینمای ایران.

آبی روشن | بابک خواجه‌پاشا | 1402
جدیدترین فیلم جاده‌ای که اخیرا در سینماها روی پرده رفته است، «آبی روشن» به کارگردانی بابک خواجه‌پاشاست. داستان فیلم به قلم امیر ابیلی و داوود گنجوی، درباره مردی معتمد است که مدام تلاش می‌کند با خانواده‌های مقتول برای گرفتن رضایت قاتل صحبت کند. او قصد دارد به مشهد سفر کند تا خادم امام رضا(ع) شود، اما پیش از سفر درگیر مشکلات دختر و پسری جوان می‌شود. او با دختر در طول جاده همراه می‌شود تا بتواند شوهرش را پیدا کند. بخش مهمی از ماجراها در مسیری که دو شخصیت اصلی برای یافتن گمشده طی می‌کنند روایت می‌شود و در این سفر، خود مرد است که پس از گذراندن اتفاق‌های مختلف، به درک جدیدی از زندگی‌اش می‌رسد و احساس می‌کند گم‌شده اش را پیدا کرده است.

جاده خاکی | پناه پناهی | 1401
داستان فیلم «جاده خاکی» به کارگردانی پناه پناهی، از ابتدا تا انتها در یک جاده روایت می‌شود. چهار عضو یک خانواده با ماشین درحال رفتن به محل قراری هستند که قرار است چند قاچاقچی، پسر بزرگترشان را به آن‌طرف مرز رد کنند. کارگردان در مسیر روایت فیلم، به مسئله مهاجرت و سختی‌هایی که خانواده و فرد مهاجر را در بر می‌گیرد پرداخته است. در طول مسیر، مرحله‌به‌مرحله اطلاعاتی درباره این خانواده، روابطی که باهم دارند، مشکلات و ترس‌ها و تنهایی‌هایشان در اختیارمان قرار می‌گیرد. از ابتدا دقیق نمی‌دانیم علت حضور آنها در جاده چیست و قرار است به کجا برسند، این پازل رفته‌رفته تکمیل می‌شود. «جاده خاکی» در بخش اصلی شصت و پنجمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم لندن برنده جایزه بهترین فیلم شد.

قصرشیرین | رضا میرکریمی | 1397
در فیلم «قصرشیرین» با مردی بی‌مسئولیت به نام جلال روبه‌رو هستیم که سال‌هاست در بحرانی‌ترین شرایط زندگی، همسر و فرزندانش را رها کرده و پی سرنوشت خودش رفته. همسرش با اینکه از او بی‌مهری دیده اما تمام مدت اجازه نداده معنای پدر در ذهن فرزندانش خراب شود. پدر را مردی قدرتمند و صاحب مال و مکنت معرفی کرده و به آنها وعده داده که روزی پدر می‌آید و آنها را با خودش به قصر محل زندگی‌اش می‌برد. پدر که از دار دنیا یک ماشین قراضه دارد در روز مرگ همسرش، بچه‌ها را با با خود به سفر می‌برد. بچه‌ها در انتظار رسیدن به قصر هستند اما جلال که جا و مکانی ندارد به فکر بردن آنها نزد عمه‌شان است. او هیچ‌گاه برای بچه‌ها پدر خوبی نبوده و زندگی آنها را خراب کرده، حالا هم در طول سفر نه می‌تواند آنها را به خاطر مرگ مادرشان دلداری دهد و نه بلد است با آنها چطور رفتار کند. او حتی از برقراری دیالوگ با بچه‌هایش ناتوان است. با این حال در دل این سفر اتفاق‌هایی رخ می‌دهد که جلال به درک جدیدی از زندگی کنار بچه‌هایش می‌رسد.

قسم | محسن تنابنده | 1397
داستان فیلم «قسم» به کارگردانی محسن تنابنده هم در رابطه با سفر پنجاه نفر از اعضای یک فامیل با اتوبوس به سمت مشهد است. ماجرا از این قرار است که زنی به نام راضیه پنجاه نفر از اعضای فامیلش را از گرگان روانه مشهد می‌کند تا در مراسم قسامه برای قصاص قاتل خواهرش شرکت کنند. این پنجاه نفر باید شهادت بدهند که شوهر رضوان قاتل است و باید محاکمه شود. در طول این مسیر اتفاق‌هایی رخ می‌دهد که مدام دچار شک و تردید می‌شوند. همسر راضیه سرزده به جمع آنها می‌آید و با این سفر برای قصاص مخالفت می‌کند. میان آنها دعوایی شکل می‌گیرد و باز هم تردید در میان عده‌ای بالاتر می‌رود. درواقع این سفر، برای مسافران اتوبوس پر از چالش و تردید است.

خسته نباشید | محسن قرائی و افشین هاشمی | 1391
«خسته نباشید» درباره سفر یک زن و شوهر توریست به کرمان است. ماریا زنی ایرانی است اما از پنج سالگی هیچ‌وقت پایش را به محل تولدش نگذاشته و فقط خاطرات کمرنگی از شهرش دارد. حالا پس از مرگ فرزندشان، همسرش او را به سفر آورده تا احساس آرامش کند. ماریا در طول سفر مدام غمگین است و با همسرش رومن دعوا می‌کند. به نظرش رومن مقصر مرگ پسرشان است. آنها در این سفر با یک ون قدیمی و قراضه همراه می‌شوند و رندگی‌شان با زندگی راننده و لیدر این ون گره می‌خورد. در طول این مسیر ماریا کم‌کم می‌تواند از خشم و بغض رها شود و به آرامش برسد. یکی از جذاب‌ترین عوامل موفقیت این فیلم، همراهی افرادی با فرهنگ‌های متفاوت در یک سفر است.

اتوبوس شب | کیومرث پوراحمد | 1385
«اتوبوس شب» کیومرث پوراحمد یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌هایی است که با  موضوع جنگ ساخته شده. داستان درباره سربازی نوجوان به نام عیسی است که مأمور شده به عنوان بلد راه، عده‌ای از اسیران عراقی را با همراهی یک اتوبوس و راننده‌اش به قرارگاه برساند. عیسی با کمک عمورحیم راننده اتوبوس، چشم‌ها و دست‌های اسرا را می‌بندد تا همدیگر را نشناسند و متوجه نشوند چند نفر در اتوبوس هستند. به خاطر حمله صرع یکی از آنها مجبور می‌شوند چشم‌ها و دست‌های پزشک اسیری را باز کنند. مواجهه او با یک آشنای قدیمی، شروعی است بر ماجراهایی که پی‌درپی اتفاق می‌افتد. در اواسط راه اتوبوس خراب می‌شود و خستگی و گرسنگی آنها وضعیت را بحرانی‌تر می‌کند و نهایتا این شرایط با گروگان‌گیری یک افسر بعضی به اوج خود می‌رسد. کل فیلم در جاده روایت می‌شود و در همان جاده هم به پایان می‌رسد.

خیلی دور، خیلی نزدیک | رضا میرکریمی | 1383
«خیلی دور، خیلی نزدیک» درباره سفر جسمانی و روحانی یک شخصیت برای دریافت معنای عمیق زندگی است. ماجرا درباره پزشک مغز و اعصابی است که معنویات دور شده و همه‌چیز را در بستر علم و منطق تفسیر می‌کند. وقتی متوجه می‌شود که پسرش به تومورمغزی مبتلا شده می‌خواهد در شب تولدش کنار او باشد اما پسر به همراه دوستانش برای رصد به کویر رفته است. دکتر شب سال نو سفری آغاز می‌کند تا خودش را به پسر برساند و تمام غیبت‌هایش را جبران کند. به پسرش نمی‌رسد اما در سفری که به دل کویر دارد با اتفاق‌هایی روبه‌رو می‌شود و نهایتا تا مرز مردن پیش می‌رود. نهایتا به نحوی نجات پیدا می‌کند که علم و منطق پاسخی برایش ندارد. شخصیت فیلم پس از عبور از مرحله‌ای دشوار، نهایتا دیدی دیگر به زندگی پیدا می‌کند و از جنبه‌های مادی زندگی فاصله می‌گیرد.

از کنار هم می‌گذریم | ایرج کریمی | 1379
«از کنار هم می‌گذریم» یکی از متفاوت ترین فیلم‌های جاده‌ای است که در خاطرمان مانده. فیلم درباره آدم‌هایی است که هرکدام به دلیلی مشترک یعنی مرگ پا به جاده گذاشته‌اند. پسربچه‌ای بیمار داغ مادر دیده است، دو زن ماتم‌زده از مرگ مرد زندگی‌شان هستند، دو پسر با پدرشان در سوگ مادر به سفر رفته‌اند و آخرین ماشین، نعش‌کشی است که راننده‌اش در آن درباره مرگ و زندگی آدمها صحبت می‌کند. نقطه اتصال میان آنها نامه‌ای است که مدام بین‌شان ردوبدل می‌شود تا نهایتا سر از صندوق پست دربیاورد. ایرج کریمی در این فیلم از جاده برای روایت مواجهه این شخصیت‌ها با مرگ کمک گرفته است.

فریاد | مسعود کیمیایی | 1377
فیلم «فریاد» مسعود کیمیایی از جمله آثار کارنامه اوست که خیلی کم درباره‌اش صحبت به میان آمده. این فیلم سال 1377 درجه‌بندی جیم گرفت و اجازه اکران در سینماهای ممتاز و درجه یک را از دست داد. داستان فیلم درباره کامیون‌داری به اسم سهراب است که در زمان جنگ قرار است با کامیون یک بار گوجه‌فرنگی به جنوب ببرد. در مسیر به زنی جنوبی برمی‌خورد که در جاده مورد تجاوز قرار گرفته و باردار شده است. سهراب با این زن همراه می‌شود و شب کامیونش در گل گیر می‌کند؛ آنهم درحالی که زن حالش بسیار بد است و باید او را به سرعت به یک آبادی برساند. سهراب مجبور می‌شود برای نجات زن، جعبه‌های گوجه‌فرنگی‌ را زیر کامیون بیندازد تا بتواند مسیرش را هموار کند. این فیلم هیچ‌گاه در شبکه نمایش خانگی منتشر نشد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar