نگاهی به زندگی شخصی و هنری «پیرس برازنان»

7 روز زندگي/16 مي‌1953 در منطقه «ناوان» ايرلند متولد شد. پدرش (توماس) نجار بود و مادرش (ماري) نام داشت. اين زوج قبل از يک سالگي «پيرس» از هم جدا شدند. «ماري» فرزندش را نزد والدين خود گذاشت و براي تأمين مخارج زندگي به لندن رفت و پرستار شد پيرس وقتي يازده ساله شد نزد مادر خود که در آستانه ازدواج تازه در لندن بود رفت. او و همسرش «ويليام کار مايکل» مي‌خواستند نظر مساعد پيرس را جلب کنند و مرتب او را به سينما مي‌بردند و همين او را به بازيگري علاقه مند کرد. جذابيت چهره پيرس موجب شد تا او از شانزده سالگي سوژه عکس هاي تجاري و تبليغاتي شود و مدتي بعد به تشويق يکي از همکارانش در استوديوي عکاسي به يک گروه تئاتر تجربي پيوست تا به هر نحو ممکن بازيگر شود. او پس از بيست سالگي در مرکز نمايش لندن ثبت نام کرد و سه سال بعد به عنوان دستيار مدير صحنه در «تئاتر يورک» استخدام شد. «انتظار تا غروب/ صبر تا تاريکي» اولين نمايشي بود که پيرس در آن بازي کرد. بازي او در تئاتر «نشان زخم شيطان سرخ» نوشته نمايشنامه نويس بزرگ «تنسي ويليامز» با استقبال منتقدين در لندن مواجه شد. به گونه اي که ويليامز نيز تلگرافي تشکرآميز را برايش ارسال کرد. کارگردان سينما و تئاتر «فرانکوز فيره لي» نيز با رضايت از بازي پيرس، از او براي همکاري در يک تئاتر و همچنين فيلم تلويزيوني «سکته مغزي مورفي» دعوت کرد. اولين تجربه سينمايي پيرس در 27 سالگي با نقشي کوتاه، اما به ياد ماندني در «جمعه طولاني و خوب» شکل گرفت. او با دروغ گفتن در مورد داشتن کار ثابت، خانه خود در ويمبلدرون را در رهن بانک قرار داد و با گرفتن دوهزار پوند راهي لس آنجلس شد و در آزمون هنرپيشگي براي بازي در مجموعه تلويزيوني کارآگاهي «رمينگتون استيل» شرکت کرد. استقبال مخاطبان از اين سريال، تهيه کنندگان را متقاعد کرد تا نقش محوري مجموعه را به پيرس بسپارند و ابعاد تازه اي را به شخصيت او در فيلمنامه اضافه بکنند. پيرس اين شخصيت را شخصيتي حدفاصل جيمز باند و کارآگاه کلوزو در فيلم پلنگ صورتي توصيف کرده است. پيرس در فيلم خانه به دوش ها نقش مردم شناسي را برعهده داشت که موجوداتي شيطاني را در لس آنجلس کشف مي کرد. او در «پروتکل چهارم» با مايکل کين همبازي شد و در «خانم داتفاير» کنار «رابين ويليامز» قرار گرفت. «رابطه عاشقانه» با حضور «وارن بيتي»، «کاترين هيپبورن» و پيرس برازنان ساخته شد«چشم طلايي» اولين فيلم از مجموعه جيمز باند بود که بر اساس رماني از «يان فلمينگ» شکل گرفت. درخشش پيرس در آن فيلم تحسين منتقدان را برانگيخت و او را بهترين جيمز باند پس از «شون کانري» ناميدند. قسمت‌هاي بعدي فيلم با نام‌هاي «فردا هرگز نمي‌ميرد»، «دنيا کافي نيست» و «روزي ديگر بمير» ساخته شد. پيرس برازنان در قالب جيمز باند محصور نماند و در آثار مطرح ديگري نيز بازي کرد. «مريخ حمله مي‌کند» توسط «تيم تون» ساخته شد و پيرس رو به روي جک نيکلسون قرار گرفت. «ماجراي توماس کراون» بازسازي فيلمي‌از دهه 60 با بازي «استيو مک کوئين» و «في داناوي» بود و پيرس نقش بازرگاني ثروتمند را بازي کرد که آثار هنري را مي‌ربايد. کمدي رمانتيک «قوانين جاذبه» با بازي پيرس و «جولين مور» شکل گرفت، سپس در «پس از غروب» نقش يک سارق جواهر را بازي کرد که دو قطعه از الماس‌هاي ناپلئون را دزديده و حال در پي سومين قطعه آن است. پيرس براي فيلم «گاو باز» کانديداي دريافت جايزه گلدن گلوب شد و اين فرصت را يافت تا در کمدي رمانتيک «مادر من» رو به روي «مريل استريپ» بايستد. پيرس زندگي عاشقانه اي را با همسرش کاساندرا هريس داشت. آن ها سال 1983 صاحب پسري به نام «شان» شدند. يک روز پس از يازدهمين سالگرد ازدواج اين زوج خوشبخت، کاساندرا به دليل سرطان چشم از جهان فروبست. او از سال 1994 دور تازه اي از زندگي خانوادگي اش را در کنار روزنامه نگاري به نام «کلي شان اسميت» آغاز کرده است. آن ها صاحب دو فرزند به نام هاي ديلن توماس و پاريس بکت هستند. پيرس در سال 2000 بخشي از درآمد خود را به راه اندازي يک مدرسه فني و حرفه اي براي تبتي ها در کاتماندو اختصاص داد. اين بازيگر علاقه زيادي به نقاشي و کشيدن تابلو از مناظر و چهره انسان ها دارد و همه درآمد حاصل از فروش آثار خود را در راه خير صرف مي کند. اين بازيگر 187 سانتي متر در سال هاي 1996 و 1998 توسط مجله people به عنوان يکي از پنجاه مرد جذاب جهان معرفي شده و در سال 2001 نيز جذاب ترين مرد زنده جهان لقب گرفته است.