نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

بهترین فیلم‌ های دلهره‌آور روانشناختی

منبع
ويجياتو
بروزرسانی
بهترین فیلم‌ های دلهره‌آور روانشناختی

ویجیاتو/ این لیست نظر شخص خاصی نیست و در واقع با نظرسنجی‌های گسترده از ۹ هزار تن از دوست‌داران، ایجاد شده است. تأکید در اینجا بر روی آثاری می‌باشد که بدون تکیه و افراط در استفاده از خشونت و خون می‌توانند باعث درگیر کردن روح بیننده بشوند؛ تجربه‌ای که می‌تواند مدت‌ها او را آزرده خاطر کند. با ما همراه باشید تا نگاهی به ۲۰ فیلم برتر ساخته شده با مضامین دلهره‌آور و روانشناختی باشیم.
فیلم‌ دلهره‌آور روانشناختی که مضامین ترسناک دارد عموماً با داستان‌های غیرقابل پیش‌بینی، اتمسفرهای سنگین و کاوش عمیق ذهن انسان همراه است. لیستی که در ادامه آورده شده، گروهی از آثار برتر این ژانر را گرد هم آورده است و از معیارهایی چون داستان‌سرایی پیچیده، توسعه شخصیت‌ها و عمق روانشناختی استفاده کرده تا ماندگاری آن‌ها را بسنجد.
این لیست نظر شخص خاصی نیست و در واقع با نظرسنجی‌های گسترده از ۹ هزار تن از دوست‌داران، ایجاد شده است. تأکید در اینجا بر روی آثاری می‌باشد که بدون تکیه و افراط در استفاده از خشونت و خون می‌توانند باعث درگیر کردن روح بیننده بشوند؛ تجربه‌ای که می‌تواند مدت‌ها او را آزرده خاطر کند. با ما همراه باشید تا نگاهی به ۲۰ فیلم برتر ساخته شده با مضامین دلهره‌آور و روانشناختی باشیم.

Silence of the Lambs
یکی از تعلیق‌ آمیزترین فیلم‌نامه‌هایی که تا به حال روی پرده‌ی سینما نقش بسته همین ساخته‌ی Jonathan Demme است که با بازی استثنایی Anthony Hopkins (که بخاطرش جایزه‌ی اسکار هم برد) در نقش آدم‌خواری که به افسر تازه‌کار اف‌بی‌آی (با بازی Jodie Foster) کمک می‌کند، گیرایی فیلم دوچندان شده است.

فیلم بر اساس رمان پرفروشی به همین نام از Thomas Harris است که در سال ۱۹۸۸ منتشر شد و در آن افسر اف‌بی‌آی قصه می‌خواهد یک قاتل سریالی که پوست قربانی‌ها را می‌کند پیدا کند و در دام بیاندازد. فیلم برنده‌ی اسکار، Silence of the Lambs، به دلایل مختلفی تماشایش واجب است، از جمله بخاطر اینکه روان کاراکترهایش را خیلی خوب موشکافی می‌کند. ساخته‌ی Demme که بعد از گذشت سی سال هنوز جذاب است، موضوع هویت و تغییرکردن را بطرز فوق‌العاده‌ای زیر ذره‌بین می‌برد، و پر از دیالوگ‌های به‌یادماندنی و گهگاه سکانس‌های شوکه‌کننده است.

Seven
فیلمی که سازندگانش گمان نمی‌کردند بخاطر محتوای بزرگسالانه و خشونت‌بارش با اقبال گسترده‌ی عمومی مواجه شود، ولی در همان سال ۱۹۹۵ به هفتمین فیلم پرفروش سال تبدیل شد. دومین فیلم بلند در کارنامه‌ی David Fincher راوی کارآگاهی به نام سومرست (Morgan Freeman) و همکار جدیدش دیوید میلز (Brad Pitt) است که باید جلوی قاتلی سریالی که قربانیانش را بر اساس هفت گناه کبیره به قتل رسانده بگیرند. آنچه در ادامه می‌آید، همچنان یکی از شوکه‌کننده‌ترین پایان‌هایی است که تا به حال برای یک فیلم کارآگاهی نوشته شده.

The Shining
از آن دست فیلم‌هایی که حاشیه‌های پشتش به اندازه‌ی خود فیلم جذابند. Stephen King آن را اقتباس وفادارانه‌ای به رمان خود ندانست، و منتقدان هم در بدو امر چندان روی خوش به فیلم نشان ندادند. کارگردان همیشه کمال‌گرای فیلم، Stanley Kubrick، معروف است که اینقدر به یکی از بازیگران فیلم به نام Shelley Duvall فشار و استرس وارد کرد که سخت بیمار شد و به این فکر افتاد که قید بازیگری را بزند. و خود داستان هم آنقدری پیچیده بود که هزار تفسیر مختلف از آن شود، طوری که یک مستند کامل درباره‌ی همین تفسیرها ساخته شد. به‌هرحال این حواشی، باعث شد داستان مدیر هتلی (با بازی ماندگار Jack Nicholson) که در زمستانی سخت به سیم آخر می‌زند و علیه خانواده‌اش عصیان می‌کند جایگاهش افسانه‌ای‌تر شود.

The Sixth Sense
سال ۱۹۹۹ در تاریخ سینما سال چشمگیری بود. Matrix طرح جدیدی در علمی تخیلی‌ها درانداخت و Fight Club هم بین فیلم‌های کالت جایگاه افسانه‌ای پیدا کرد. سری Star Wars هم اوج گرفته بود، Tom Hanks در قله‌ها سیر می‌کرد، اما نباید در آن سال فراموش کرد کارگردان نسبتا گمنامی به نام M. Night Shyamalan با فیلم The Sixth Sense و بازی Bruce Willis غوغا کرد. عده‌ای بعد از انتشار این فیلم گفتند Shyamalan، استیون اسپیلبرگ بعدی سینما خواهد شد.
جدا از روایت درگیرکننده و تعلیق‌زا، The Sixth Sense یکی از ترسناک‌ترین فیلمنامه‌ها را داشت. بعد از پایانش، که مثل ریختن سطل آب یخ روی سر بود، شاید شک کنید چقدر اصلا توانایی توجه به جزییات دارید. احساس می‌کنید کارگردان همچون عروسک خیمه شب بازی تمام فکر و ذکرتان را به بازی گرفته بود. دیالوگ «من آدم‌های مرده رو می‌بینم» از این فیلم به یکی از امضاهای فرهنگ عامه در آن دوره تبدیل شد.

Misery
یکی دیگر از فیلم ترسناک‌های موفق دهه‌ی نود که بر اساس رمانی از Stephen King و به همین نام Misery ساخته شده است. بعد از آنکه پاول شلدون (James Caan) رمان‌نویس در سانحه‌ی تصادف رانندگی بدجوری صدمه می‌بیند، توسط پرستاری به نام آنی ویلکس (Kathy Bates) نجات پیدا می‌کند، پرستاری که می‌گوید از طرفداران پروپا قرص رمان‌های اوست. او پاول را در کلبه‌ای جنگلی مداوا می‌کند اما وقتی می‌فهمد پاول در آخرین رمانش می‌خواهد شخصیت مورد علاقه‌اش را بکشد، واکنش شدید و خوفناکی بروز می‌دهد. Bates بخاطر بازی در این فیلم برنده‌ی جایزه‌ی اسکار شد.

The Usual Suspects
فیلمی نئونوآر و دلهره‌آور، پر از پیچ و تاب و غافلگیری، و با پایانی چنان غافلگیرکننده که حتی طرفدارهای فیلم Memento را هم به تعجب وامی‌دارد. اگرچه در نظر اول یک فیلم سرراست و معمولی دیگر درباره‌ی سرقت است اما زیر این کوه یخ قضیه خیلی پیچیده‌تر می‌شود. کایزرشوزه را هم به حق می‌توان یکی از به‌یادماندنی‌ترین آنتاگونیست‌های سینما دانست، و Kevin Spacey بخاطر این نقش‌اش اسکار بهترین بازیگر مکمل را از آن خود کرد. طوری که شوزه عمدا همه‌چیز را سردرگم‌کننده می‌سازد تا در دل دشمنانش وحشت بیاندازد آدم را یاد همان آشوبی می‌اندازد که جوکر هیث لجر به جان اهالی گاتهام می‌انداخت.

Shutter Island
یکی از متفاوت‌ترین فیلم‌های کارنامه‌ی کارگردان تقریبا گانگسترساز، یعنی Martin Scorsese، که هر وقت صحبت از فیلم‌های دلهره‌آور روان‌شناسانه بیاید بعید است به آن اشاره نشود. راوی داستان کارآگاهی (Leonardo DiCaprio) است که به همراه همکارش (Mark Rufallo) به جزیره‌ی شاتر اعزام شده‌اند تا دنبال یک بیمار روانی خطرناک که اخیرا از تیمارستان فرار کرده بگردند. اما به‌مرور تعریف و پیش‌فرض‌های مخاطب را از اینکه دقیقا کدام یک از اهالی این جزیره روانی هستند به بازی می‌گیرد. گرچه فیلم حتی قبل از شروع شدن هم هشدار می‌دهد پیش‌فرض‌هایتان به چالش کشیده خواهد شد: اسم فیلم در واقع آناگرام کلمات «حقایق و دروغ‌ها» (Truths and Lies) است. و بعد از گذشت این همه سال، هنوز هم جزبه‌جز فیلم برای هوادارانش بحث‌برانگیز است.

Fight Club
یکی از بحث‌برانگیزترین فیلم‌های دهه‌ی نود که بعدها نیویورک تایمز از آن به‌عنوان مهم‌ترین فیلم کالت دوران معاصر یاد کرد. ساخته‌ی David Fincher بر اساس رمانی به همین نام از Cuch Palahniuk است، درباره‌ی مردی بی‌نام (Edward Norton) و خسته از زندگی کارمندی که بعد از آشنایی با یک صابون‌ساز بزن‌بهادر (Brad Pitt) یک باشگاه مشت‌زنی تاسیس می‌کند، و به‌مرور به فکر مخالفت با همه‌چیز و همه‌کس و تمام ظواهر دنیای مدرن می‌افتند.
Fight Club مثل تست رورشاک بوده و از زمان عرضه تاکنون به طرق مختلف تفسیر و بازتفسیر شده است. چه تفسیرهای نسبتا واضح مثل حمله‌ی فیلم به فرهنگ مصرف‌گرایی و چه تفاسیر کمتر محتمل، مثل دیدن رد پای فاشیسم اروپایی در فیلم. معلوم نیست، شاید شما هم با دیدن این فیلم به تفسیر تازه‌ای رسیدید.

Psycho
مثل دیگر آثار کلاسیک این لیست، Psycho برای همه‌ی دوستداران درام‌های روان‌شناسانه واجب است. با ترکیب ژانرهای رازآلود، ترسناک و دلهره‌آور، شاهد داستان منشی‌ای (Janet Leigh) هستیم که چهل هزار دلار از مشتری کارفرمایش اخاذی می‌کند و پا به فرار می‌گذارد. در این حین در مسافرخانه‌ای دورافتاده توقف می‌کند که مرد جوان مشکوکی (Anthony Perkins) غلام حلقه به گوش مادرش است.
چرخش داستانی شوکه‌کننده، بازیگری‌های ناب، و سینماتوگرافی فوق‌العاده، باعث شده Psycho جزو مهم‌ترین فیلم‌های کارنامه‌ی Alfred Hitchcock باشد. جو گیرا و تعلیق گیرایش بعد از پایان تیتراژ هم رهایتان نخواهد کرد.

Gone Girl
درامی حماسی و رازآلود، با بازی Rosamund Pike در نقش اصلی، و اقتباسی از رمانی به همین نام از Gillian Flynn. پیرامون اینکه همسر کاراکتر Ben Affleck در پنجمین سالگرد ازدواج‌شان ناپدید می‌شود. David Fincher دوباره در اینجا چرخش‌های مغزآب‌کن برملا می‌کند و تماشاچی‌ را انگشت به دهان می‌گذارد، اما برعکس فیلم‌های قبلی‌اش، از جمله Seven و Fight Club، برجسته‌ترین ویژگی‌اش پیغامی است که درباره‌ی معنای تعهد دارد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar

اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره