سرمایههای مشکوک از کجا وارد حوزه فرهنگ و هنر میشوند؟
باشگاه خبرنگاران/ یک کارشناس و منتقد فرهنگی میگوید حوزه فرهنگ و هنر در ایران به یک پناهگاه امن برای ورود سرمایههای مشکوک تبدیل شده است.
پولشویی از جمله موضوعات نگرانکنندهای است که ظاهرا حتی عرصه هنر نیز بر خلاف طبیعت خود از گزند آن در امان نبوده است. آخرین بار، کمال تبریزی کارگردان مطرح کشورمان بود که در یک برنامه اینترنتی با اشاره به نیمهکاره رها شدن برخی پروژههای سینمایی، از شائبه پولشویی در این حرفه سخن گفت.
کارگردان سریال «سرزمین مادری» در این برنامه با انتقاد از ورود سرمایههای مشکوک و غیرشفاف به صنعت سینما و سریالسازی گفت: «این وضعیتِ غیرطبیعی مشکلات جدی برای تولیدات هنری ایجاد کرده است. بعضی از پروژهها شروع میشوند؛ پیشتولید، قراردادها، پرداختها، بازیگران، صحنهها و ... ولی ناگهان متوقف میشوند و دلیلش هم مشخص نیست!»
همین صحبتها بهانهای شد تا درباره شائبه پولشویی در صنعت سینما و سریالسازی و ورود سرمایههای مشکوک به این حوزه با رضا منتظری، فعال رسانه و منتقد سینما، به گفتگو بنشینیم.
بلاتکلیفی ورود پولهای کثیف به سینما
منتظری در این باره بیان کرد: متاسفانه پولشویی و چنین اتفاقاتی را سالهاست که در صنعت سینما، پلتفرمها و… مشاهده کردهایم و بارها و بارها انتقادهای تند و تیزی از سوی تعدادی از اهالی سینما که زخمخورده این جریان بودند یا اهالی رسانه مطرح شده است، اما به شکل جدی هیچوقت به این ماجرا ورود نشد و اساسا به قضیه پولشویی و ورود پولهای کثیف به سینما رسیدگی نشد و اصلا مشخص نیست این پولها بر اساس چه قاعده و ضابطهای در حال پخش شدن هستند.
وی ادامه داد: آن چیزی که خیلی مبرهن و مشخص است این است که صنعت سینما، نمایش خانگی و ... به عنوان یکی از مهمترین حوزهها برای سرمایهگذاری بخش خصوصی برای یک عده جذابیت دارد و تا جایی که اطلاع دارم در خیلی از موارد این افراد معاف از مالیات هستند و این موضوع خود به خود باعث میشود که بخش خصوصی به این سمت برود.
وی افزود: به یاد دارم که چند سال پیش یکی از اهالی سینما گفت: «مورچه چیست که کله پاچه آن چه باشد! سینمای ایران چقدر از نظر مالی خوب است که ما بخواهیم بحث پولشویی را هم مطرح کنیم؟» این صحبت مقایسه سینمای ایران با هالیوود است و هر کسی بر اساس وضعیت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی خود میتواند قیاس داشته باشد.
کسب اعتبار با کالای فرهنگی هنری
رضا منتظری تاکید کرد: نکتهای هست که نباید از آن غافل شویم و آن کسب اعتبار با کالای فرهنگی هنری است. برای هر کس بدون اینکه صرفا هدف اقتصادی داشته باشد، ورود به سینما و تولید کالای فرهنگی هنری یک جذابیتی دارد که میتواند در این راستا یک خودنمایی هم داشته باشد. از این رو یک عده فقط به دنبال عکس یادگاری گرفتن با هنرمندان هستند ولی اگر ما بخواهیم به فجایع این اتفاقات اشاره کنیم، خیلی گسترده هستند.
وی ادامه داد: اخیرا یکی از مهمترین مواردی که بر سینما و تولید تاثیر گذاشته، افزایش شدید و چشمگیر دستمزد تعدادی از بازیگران است. وقتی در شبکههای نمایش خانگی تولید سریالها باب شد و پولهای بادآوردهای آمد و به عنوان مثال دستمزد یک بازیگر برای یک پروژه ناگهان از ۱۰۰ میلیون تومان به ۴ میلیارد تومان تغییر پیدا کرد، باعث شد بخشی از تهیهکنندگان قدیمی و پیشکسوت سینما برای همیشه بیکار شوند و دیگر امکان تولید فیلم و کار کردن برایشان فراهم نشود. دلیل هم این است که این عزیزان پولهای بادآورده نداشتند که با آن، دستمزدهای عجیب و غریب به تعدادی از بازیگران بدهند.
ورود سرمایههای مشکوک به حوزه فرهنگ
وی تاکید کرد: حال سوال اینجاست که پولهای بادآورده از کجا میآیند؟ سالها است که بحث پولشویی در حوزه اقتصادی ما مطرح است، اما حقیقتا آنقدر در این زمینه تخصصی ندارم که بگویم این پولها دقیقا از کجا میآیند، ولی گویا حوزه فرهنگ و هنر یک جای امن و یک پناهگاه برای افرادی شده است که میخواهند پولهای کثیف را در حوزه فرهنگ وارد کنند، اما اینکه منشاء این پولها کجاست را بنده نمیتوانم پاسخ دهم چرا که تخصصی در این مورد ندارم.
بنده معتقد هستم اگر اسم چنین امری را پولشویی نگذاریم میتوانیم به آن سرمایههای مشکوک بگوییم که اصطلاح بهتری است؛ زیرا یک سری از افراد سرمایههای مشکوکی دارند که این سرمایههای مشکوک وارد حوزه فرهنگ و هنر به ویژه تولید آثار نمایش خانگی شده است. نکته اصلی این است که زمانی این مسئله در جامعه مطرح میشود که کسانی که این سرمایههای کلان را به این صنعت تزریق کردهاند یک شبه باعث افزایش چمشگیر دستمزد بازیگران شدهاند و این امر باعث شد پیشکسوتان ما در این حوزه زمین بخورند.
هزینههای چند میلیاردی برای تولید یک فیلم!
رضا منتظری بیان کرد: به یاد دارم در همین چند سال پیش گفته میشد که هزینه یک فیلم سینمایی بسیار معمولی در حد دو الی سه میلیارد است؛ اما اینطورکه امروز میشنویم هزینه چنین فیلمی به بیش از ۲۰ الی ۳۰ میلیارد تومان رسیده است. این پول برای اقتصاد همین امروز ما پول نجومی حساب میشود. اگر بخواهیم با حقوق کارمندها و یا حتی خود ما مقایسه کنیم تا آخر عمر هم به چنین مبلغی قطعا و یقینا نخواهیم رسید؛ لذا معتقدم باید نهادهای مرتبط در حوزه مسائل اقتصادی و نهادهای مرتبط و سیاستگذار در حوزه فرهنگ و هنر وارد میدان شوند و پیگیر این مسائل باشند و هرکجا که دیدند پولها و دستمزدهای عجیب و غریب وارد این حرفه شده است برایش یک قانون و ضابطه مشخصی در نظر بگیرند و برخورد داشته باشند.
فساد در حساب بانکی اهالی هنر!
وی ادامه داد: بنده از منابع بسیار موثق شنیدهام که برخی از بازیگران برای اینکه روزی کسی نتواند پیگیر مسائل اقتصادیشان شود که چنین پولهایی از کجا به حساب شما وارد شده است، اقداماتی انجام میدهند. برای مثال شخصی به عنوان تهیهکننده یا بازیگر شماره حساب همسر، خواهر، برادر، مادر و ... را میدهد تا هیچ نامی از آن بیرون نباشد. چنین امری میتواند مسئلههای بسیاری را برای نهادهای ما ایجاد کند؛ لذا معتقدم باید یک اقدام اساسی برای این امر شود تا این نوع دور زدنها مانعی برای فرهنگ ایجاد نکند و اگر همین روال ادامه پیدا کند با این جریانات بهزودی شاهد ورشگستی این هنر و صنعت و خانهنشینی تمام پیشکسوتانی که سالها فیلمهای خوب و ارزشمند برای این مرز و بوم تولید کردهاند خواهیم بود؛ زیرا با این سیر صعودی که در این حوزه شاهد هستیم به قول معروف چنین امری به دور از ذهن نمیتواند باشد.
منتظری تاکید کرد: البته خیلیها شاید بگویند این موارد توهم ذهن ما است، اما ما یادمان نمیرود که در همین چند سال پیش که تازه شبکه نمایشی در حال شکل گرفتن بود و صنعت سریالسازی شکل جدیدی به خود گرفته بود؛ افرادی آمدند، ورود پیدا کردند و بر روی برخی از آثار سرمایهگذاری کردند که بعدا به جرم فساد اقتصادی محکوم شناخته شدند. این توهم ما نیست، زیرا افرادی آمدند و محکوم شدند و واقعا با این شرایط مشخص نیست تکلیف چیست و معلوم نیست ما به کجا خواهیم رفت. بنده خود حداقل چند اثر را به خاطر دارم که کسانی در این آثار سرمایهگذار بودند که بعدها راهی زندان شدند، البته که اسامی این افراد کاملا برای مردم مشخص شده است. این موارد برای من به روشنی مشخص بود که سرانجامِ چنین کسانی و این افرادی که به نوعی در حوزه فرهنگ و هنر سرمایهگذاری مشکوک و البته همچنان نامشخص داشتهاند، چیست. البته امروز همه زرنگ شدهاند و راههای فرار را میدانند.
وی افزود: این حرفها تنها مقدمهای برای یادآوری این واقعیت بود که سرانجامِ این چهرهها و این افرادی که به نوعی برای ما معما شدهاند و توانسته اند در این حوزه سرمایه گذاری و ورود سرمایههای مشکوک به سینما داشته باشند همچنان بلاتکلیف و نامشخص باقی مانده است. در یکی از جلسات خصوصی که با یکی از هنرمندان داشتم، خود تهیهکننده گفت: راه فرار برای اهالی هنر باز است زیرا طرف ۱۰ الی ۱۵ میلیارد دستمزد میخواهد و این هزینه را به راههای مختلف به حساب زن یا دختر خود واریز میکند تا اصلا هیچ اسمی از آن فرد باقی نماند، سوال اینجا است که چرا تهیهکننده این کار را انجام میدهد؟ نکته اصلی این است که حوزه فرهنگ و هنر یک پناهگاه امن برای ورود این پولهای مشکوک شده است.
پرداخت دستمزد بازیگران از طریق ارز دیجیتال!
رضا منتظری درباره شائبه پولشویی در حوزه فرهنگ و هنر گفت: تعریف پولشویی همین است؛ یعنی فردی که یک سرمایهای را که معمولا از راه نادرست به دست آورده اگر بخواهد یک شبه به حساب بانکی خود واریز کند دچار مشکل میشود. البته الان یک سری دستمزدها به شکل تتر و سایر ارزهای دیجیتال پرداخت میشود که خود نیاز به بررسی مجزا دارد. اما در حال حاضر صحبت این است که این نوع دستمزدها وجود دارد. البته یک قانونی در بانک مرکزی وجود دارد که اگر به حساب هر شخصی، پولی بیش از یک مبلغ مشخصی وارد یا خارج شود، فرد باید پاسخگوی چنین مبلغی باشد که این پول از کجا آمده و بابت چه چیزی بوده است.
وی تاکید کرد: پولشویی یک پدیده نوظهور نیست و از قدیم بوده است و حتی میتوانیم بگوییم در دوران باستان این فعالیتهای مجرمانه وجود داشته است ولی امروز پولشویی به عنوان یک جرم سازمانیافته در سطح جهانی شناخته میشود که میتواند به اقتصاد یک کشور آسیب بزند. اگر ما بخواهیم در بدبینانهترین حالت ممکن به چنین امری نگاه کنیم میتوانیم بگوییم کسی میآید، چنین کاری را انجام میدهد و اصولا جز دشمنی با کشور ما چیز دیگری نداشته است.
پولشویی از طریق سیستمهای قانونی پلتفرمها، نمایش خانگی، سینما و تئاتر
منتظری عنوان کرد: پولشویی چند مرحله دارد؛ یکی از این مراحل پول غیرقانونی است که از طریق فعالیت مجرمانه به دست آمده است، اما این پول در سیستم مالی به صورت قانونی ورود پیدا میکند. برای مثال پولی که از طریق قاچاق یا هر کار خلاف دیگری به دست آمده از طریق یک سیستم قانونی به اسم پلتفرم، نمایش خانگی، سینما یا حتی تئاتر وارد هنر میشود و خب، چون کار فرهنگی تلقی میشود، این سرمایه در این حوزه معاف از مالیات هم هست و فرد میگوید من کار فرهنگی انجام میدهم. هیچکس هم به دنبال مسائل مالی نیست که چیزی بگوید و اتفاقا این افراد مورد تشویق هم قرار میگیرند.
وی ادامه داد: مرحله بعدی این پولهای کثیف اگر اشتباه نکنم چیزی به اسم مرحله لایهبندی است. در این مرحله غیرقانونی، پول در سیستم مالی به صورت قانونی جابهجا شده و با پول تمیز مخلوط میشود که این کار طی تراکنشهای متعدد از حسابهای بانکی و به حسابهای بانکی صورت میگیرد.
این منتقد افزود: مرحله نهایی چنین اقدامی میشود مرحله ابهام. در این مرحله پولهای غیرقانونی که لایه بندی شدهاند به عنوان پول تمیز از طریق سیستم مالی قانونی خارج میشود و در نتیجه از روشهای مختلف مانند پلتفرم که فروش دارد پیش میرود. به یاد دارم اولین بار فردی بر روی یکی از سریالهای نمایش خانگی سرمایهگذاری کرد که آن سریال خیلی سریال مطرح و معروفی بود. این سریال با یک فروش چشمگیر و نجومی همراه شد که در این سریال قطعا پول کثیف با پول تمیز مخلوط شد ولی خب خداراشکر که بعدا این اتفاق عیان شد و در نتیجه با فرد مذکور برخورد شدید قانونی صورت گرفت.
منتظری بیان کرد: مدتها است که به این موضوعات فکر میکنم، اما به نظرم دست نهاد امنیتی و نهاد نظارت بسته است و کار با پیچیدگی همراه است و قطعا یک روز با این افراد برخورد خواهد شد ولی متاسفانه فعلا این افراد در حال جولان هستند و متاسفانه حال حوزه فرهنگ و هنر را بد کردهاند.
وظیفه سند فرهنگی سینما چیست؟
وی عنوان کرد: بنظرم سند سینما یا همان سند فرهنگی سینمایی که از آن صحبت میشود میتواند در خود جایگاهی برای چنین اقداماتی داشته باشد و یک قانونی تصویب شود تا بتوان جلوی چنین پولشوییها و اساسا ورود پولهای کثیف را گرفت. البته این اسناد در ذیل وزارت ارشاد، سازمان سینمایی، سند ملی یا حتی در شورای عالی انقلاب فرهنگی کارایی آنچنانی ندارند و تنها یک زمانی میتواند یک نهاد قانونگذار قانونگذاری انجام دهد. یعنی در حال حاضر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی فرهنگ و هنر کشور اگر دغدغه این موضوعات را داشته باشد و به این موضوعات ورود پیدا کند، میتواند لایحهای بنویسد و آن را به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند تا از طریق نمایندگان، قانونی تصویب و اجرا شود. تا زمانی که قانون وجود نداشته باشد اگر دهها سند، مصاحبه نوشته و شعار داده شود اتفاقی نخواهد افتاد.
اهالی سینما به حال خود دل بسوزانند
وی در ادامه تاکید کرد: کمترین کاری که متولیان فرهنگی میتوانند انجام دهند این است که برای هنرمندان یک کف و سقف مشخص دستمزد و فعالیت مشخص شود. زیرا الان راه فرار بسیار شده است و حتی برخی از افراد قرارداد سفید با ارزهای دیجیتال و بیتکوین امضاء میکنند. اگر بخواهم خیلی عامیانه حرف بزنم باید بگویم که خود اهالی سینما هستند که باید به حال خودشان دل بسوزانند و جلوی این اتفاق را بگیرند که چطور میتواند چنین اتفاقاتی در فضای فرهنگ و هنر رخ دهد.
وی در پایان صحبتهای خود گفت: فکر میکنم تنها راه نجات برای این مسئله این است که کارگردانان و تهیهکنندگان از چهرههای جدیدی که دستمزدهای پایین میگیرند استفاده کنند و دیگر به سراغ سلبریتیها و بازیگرانی که واقعاً دوره آنها تمام شده است نروند و دل این افراد به حال خود و همکارانشان بسوزد و مرام انسانی درونشان زنده شود. کاش بتوانیم یک ذره از این منافع فردی عبور و به منافع ملی فکر کنیم. زیرا ما استعدادهای نوظهوری در عرصههای مختلف فرهنگی هنری داریم که متاسفانه تا الان شناسایی نشدهاند. بهترین کار این است که این افراد شناسایی و کشف شوند و با یک دهم دستمزدی که فلان سلبریتی میگیرد، چهره جدید به جامعه هنری و سینما معرفی شود که قطعا اگر چنین شود بخشی از عدالت فرهنگی در کشور محقق شده و اساسا دست طمعکاران از سینمای کشور کوتاه خواهد شد