نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

کاراکترهای ماندگار فیلم فجر؛ از «نایی‌جان» تا «هامون»

منبع
ايسنا
بروزرسانی
کاراکترهای ماندگار فیلم فجر؛ از «نایی‌جان» تا «هامون»
ایسنا/ در چهار دهه برگزاری جشنواره فیلم‌ فجر، فیلم‌هایی نمایش داده شدند که نه بخاطر جایزه‌های فراوان یا استقبال مردم بلکه بخاطر کاراکترهایی خاص در ذهن‌ها ماندگار شدند. بعضی از این کاراکترها توسط بازیگرانی خلق شدند که دیگر در میان ما نیستند اما با نقش‌هایی که ایفا کردند همیشه برای سینمادوستان زنده باقی می‌مانند.

در آستانه برگزاری چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر بعضی از این کاراکترهای ماندگار جشنواره مرور می‌شوند. علاوه بر یاداوری نام این شخصیت‌ها،  فیلمنامه‌نویسان و سازنده این فیلم‌ها و نیز خلاصه داستان آن‌ها مرور می‌شود.

بخش اول این گزارش به دوره اول تا دهم جشنواره فیلم فجر مربوط است.

۱. اولین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۱

 کاراکتر: حاجی حسینقلی/ بازیگر: عزت‌الله انتظامی

فیلم: «حاجی واشنگتن» / نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

زنده یاد عزت‌الله انتظامی در این فیلم یکی ماندگارترین نقش‌های خود را ایفا کرد. او در ۵۸ سالگی در نقش حاج حسینقلی‌خان نوری صدرالسلطنه که یک شخصیت واقعی است، هنرنمایی کرد. این فیلم درباره سرنوشت تلخ حاج حسنینقلی خان معروف به حاجی واشنگتن است. در این فیلم علی حاتمی مانند بعضی دیگر از فیلم‌هایش از استعاره و اغراق استفاده کرده و انتظامی در این نقش تمام ویژگی‌های اصلی و تاریخی این شخصیت را ندارد. حسینقلی‌خان نخستین فرستاده ایران به ایالات متحده آمریکا در سال ۱۲۶۷ خورشیدی در مقام وزیر مختار بود.

۲. کاراکتر: زن/ بازیگر: سوسن تسلیمی

فیلم: «مرگ یزدگرد» / نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی

در همان دوره از جشنواره، فیلم «مرگ یزدگرد» درباره آخرین پادشاه حکومت ساسانی شرکت داشت. سوسن تسلیمی در ۳۴ سالگی در نقش «زن» روایتگر این موضوع تاریخی است و از مهم‌ترین نقش‌هایی است که او بازی کرده است.

در این فیلم داستان از جایی آغاز می‌شود که یزدگرد سوم به مرو می‌گریزد و به طور ناشناس در آسیابی پناه می‌گیرد. داستان از زبان آسیابان، زن آسیابان و دخترشان بیان می‌شود و همه روایت‌ها با هم تفاوت دارد. واقعیت در میان روایت‌های متعدد و متفاوت گم می‌شود. بیضایی این فیلم را با اقتباسی از نمایشنامه «مرگ یزدگرد» که خود نویسنده آن بوده، بر بستر سینما ساخت.

تسلیمی بارها درباره فیلم «مرگ یزدگرد» و نحوه همکاری‌اش با بهرام بیضایی مصاحبه کرده بود. او در تاریخ ۲۲ آبان ۱۳۵۸ در گفت‌وگو با روزنامه «بامداد امروز» درباره نحوه تعامل خود با بیضایی گفته بود: «این‌که ما (من و کارگردان) چگونه با این نقش برخورد کردیم، روان‌شناسی کردیم، بداهه‌پردازی کردیم و یا هر کار دیگر، به خودی خود معنایی ندارد. با توجه به این‌که، می‌دانیم نمایشنامه‌ منتشر نشده و آن دسته از کسانی که نمایش را ندیده‌اند، نمی‌فهمند ما راجع به چه چیزی داریم صحبت می‌کنیم و اصولا لزوم آن صحبت چیست.  ما بازیگران با وجود این‌که آدم‌های بدی نیستیم، حسن‌نیت داریم و خیر کار را می‌خواهیم؛ ولی گاهی قضاوت‌مان درست نیست و با وجود این‌که همه‌ این مسائل را می‌دانیم و به کارگردان اعتماد داریم (چرا که اگر نداشتیم با وی همکاری نمی‌کردیم) ولی باز هم مایل به سرپیچی هستیم. گاهی توصیه‌های او به ما برمی‌خورد و می‌پنداشتیم که ما را نادان پنداشته است و در مورد ارزش شعوری ما و توانایی‌های‌ ما در مورد بازیگری تردید دارد و آن‌گاه است که جنگ بر سر اعتبار و نفوذ هرکدام از ما با دیگری آغاز گردد.  رابطه‌ کارگردان و بازیگر نباید به این فاجعه منجر شود. البته این اعتماد و احترام متقابل در مورد کارگردانی است که در ابتدا از او به عنوان کارگردان ایده‌آل نام بردم کسی که به طریقی استاد و متخصص این حرفه است نه هر کسی و نه هر باوری.

دومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۲

۳. کاراکتر: سرباز وظیفه/ بازیگر: پرویز پرستویی

فیلم: «دیار عاشقان» / نویسنده و کارگردان: حسن کاربخش

«دیار عاشقان» نخستین تجربه بازیگری پرویز پرستویی در سینما است و او برای این فیلم توانست برنده لوح زرین بهترین بازیگر مکمل شود.

علی که سرباز احتیاط است، به جبهه فراخوانده می شود. او که زندگیش را در صلح و آرامش گذرانده مایل نیست به خط مقدم اعزام شود. روزها را به کار در آشپزخانه می گذراند تا آن که با دوست قدیمی خود مجتبی، که بسیجی است، رو به رو می‌شود. رابطه علی و مجتبی و بعد مرگ مجتبی، علی را متحول می‌سازد.

حسن کاربخش درباره انتخاب پرویز پرستویی این خاطره‌ را نقل کرده:‌ برای فیلمی که می‌خواستم بسازم به دنبال چهره جدیدی بودم و در نهایت در تئاترهای تهران با پرویز پرستویی برخورد کردم. اکبر عبدی هم در نمایش دیگری حضور داشت که بسیار مورد توجه قرار گرفته بود اما من در آن زمان به دنبال فرد باتجربه‌تری بودم و چون دنبال یک بازیگر با مختصات بازی در فیلم جنگی می‌گشتم با پرویز پرستویی به نتیجه رسیدیم تا در فیلم بازی کند. در یک صحنه پرستویی به قدری زیبا بازی کرد که پشت دوربین گریه کردم و به او بابت استعدادش در بازیگری تبریک گفتم.

سومین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۳

۴. کاراکتر: کمال‌الملک/ بازیگر: جمشید مشایخی

فیلم: «کمال‌الملک» / نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

جمشید مشایخی در نقش کمال‌الملک یکی از ماندگارترین نقش‌ها را در کارنامه هنری‌اش دارد. این فیلم نیز در بستری تاریخی به برهه‌ای از زندگی نقاش معروف ایرانی، کمال‌الملک می‌پردازد.  جمشید مشایخی برای این نقش موفق به دریافت لوح زرین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

او در این فیلم دیالوگی به یادماندنی را خطاب به اتابک (با بازی محمدعلی کشاورز) که گفت: «استاد، ایرانِ کوچک را تنها نگذارید.» می‌گوید.

کمال الملک: شما از ایران دست بردارید، مملکت بزرگی میشه!

۵. کاراکتر: عصمت/ بازیگر: پروانه معصومی

فیلم: «گل‌های داوودی» / نویسنده: فریدون جیرانی، کارگردان: رسول صدرعاملی

عباس صفاری، در جریان بروز مشاجره با دوست خود باعث مرگ ناگهانی وی شده و به ۲۵ سال حبس محکوم می‌شود. با سپری شدن ۲۰ سالۀ محکومیت و عفو ۵ سال آخر، قرار آزادی عباس صادر می‌شود اما روز موعود در شرایطی که همه منتظر آزادی عباس هستند استوار هدایت (با بازی جمشید مشایخی) خبر مرگ ناگهانی او را به همسرش، عصمت، می‌دهد. عصمت از گفتن حقیقت به فرزند نابینای خود (با بازی بیژن امکانیان) جواد، که در آستانۀ برگزاری مراسم ازدواجش قرار دارد خودداری می‌کند. استوار هدایت که قبل از عزیمت به سفر، عصمت را در جریان واقعیت کشته شدن عباس به دست یکی از مأمورین زندان قرار داده بود با تقاضای وی مبنی بر معرفی خود به عنوان پدر جواد و حضور در مراسم عروسی او مواجه می‌شود. جواد که به ‌طور ناگهانی در جریان مکالمۀ استوار و مادرش قرار می‌گیرد خانه را ترک کرده و از حضور در مراسم خودداری می‌کند. اما سرانجام توسط همسرش، مریم، متقاعد شده و با واقعیت مرگ پدرش کنار می‌آید.

چهارمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۴

۶. کاراکتر: میرزا نوروز/بازیگر: علی نصیریان

فیلم: «کفش‌های میرزا نوروز» / نویسنده: داریوش فرهنگ بر اساس طرحی از سوسن تسلیمی،  بازنویسی فیلم‌نامه و کارگردان: محمد متوسلانی

میرزا نوروز عطار قصد ندارد کفش‌های کهنه خود را دور بیاندازد. این مسئله او را هدف تمسخر مردم شهر قرار می‌دهد و باعث می‌شود همسر و فرزندانش نیز او را ترک کنند. این فیلم از جمله فیلم‌های کمدی و معروف سینمای ایران است.

پنجمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۵

۷. کاراکتر: عباس آقا درخشش/ بازیگر: عزت‌الله انتظامی

فیلم: اجاره نشین‌ها/ نویسنده و کارگردان: زنده یاد داریوش مهرجویی

یک آپارتمان در حاشیه شهر تهران که مالکش از دنیا رفته، بدون وارث مانده و اداره امور آپارتمان و مستاجرها را مباشر مالک درگذشته که خود نیز ساکن همین ساختمان است به عهده گرفته و قصد دارد با همکاری یک مشاور املاک محلی ملک را تصاحب کند. «اجاره نشین‌ها» یک فیلم کمدی درام است.

البته این تنها کاراکتر به یادماندنی این فیلم نیست و نقش‌های دیگری را هم می‌توان ثبت کرد:

۸. کاراکتر: مادر/ بازیگر: حمیده خیرآبادی

۹. کاراکتر: قندی/ بازیگر: اکبر عبدی

۱۰. کاراکتر: ناخدا خورشید/ بازیگر: داریوش ارجمند

فیلم: «ناخدا خورشید» / نویسنده و کارگردان: ناصر تقوایی

خواجه ماجد (با بازی حعفر محدث)، ناخدا خورشید را لو می‌دهد و بار قاچاق لنج ناخدا به آتش کشیده می‌شود. دلالی به نام فرحان (با بازی علی نصیریان) که می‌خواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر می‌شود. او با ناخدا خورشید تماس می‌گیرد. ناخدا که احتمال می‌دهد لنجش را مصادره کنند با فرحان همکاری می‌کند و چند مرد را که ظاهراً در ترور حسنعلی منصور، نخست‌وزیر، دست داشته‌اند به آن‌سوی آب می‌رساند. پس از آن چند تبعیدی نیز از فرحان می خواهند که اسباب فرار آنان را فراهم کند. ناخدا این بار نیز با اکراه به این ماجرا کشیده می‌شود.

این فیلم اقتباسی از رمان «داشتن و نداشتن» اثر ارنست همینگوی است.

ششمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۶

۱۱. کاراکتر: عارفی/ بازیگر: مهرداد سلیمانی

نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

ارتباط خط کمین با نیروهای خودی توسط دشمن قطع شده و احتمال سقوط منطقه بسیار زیاد است. مقابله و مقاومت نیروها در مقابل دشمن نیازمند حضور دیده‌بان جهت هدایت آتش سنگین است. عارفی برای پیوستن به خط کمین و دیده‌بانی باید از مسیری عبور کند که زیر آتش شدید دشمن عراقی قرار دارد.

«دیده‌بان» نخستین فیلم دفاع مقدس است که در جشنواره‌های بین‌المللی حضور یافت و مورد توجه قرار گرفت. این فیلم با حضور در هفتمین جشنواره فیلم فجر توانست نظر مثبت منتقدان و سینماگران را به خود جلب و جایزه ویژه هیأت داوران برای بهترین کارگردانی و همچنین سیمرغ بلورین بهترین فیلم دوم (بخش فیلم‌های اول و دوم) را کسب کند.

هفتمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۷

۱۲. کاراکتر: مهری/بازیگر: رویا نونهالی

فیلم: «عروسی خوبان» /نویسنده و کارگردان: محسن مخملباف

حاجی (با بازی محمود بی‌غم) که در جبهه دچار موج انفجار شده از آسایشگاه روانی مرخص می‌شود تا در محیطی آرام سلامت خود را بازیابد. نامزد او، مهری، دختر تاجر ثروتمندی است. شعبان پدر دختر با ازدواج آن دو مخالف است. حاجی با تعارض با ناگواری‌های محیط اطرافش دچار حمله‌های شدید عصبی می‌شود. او در یکی از روزنامه‌ها به عنوان عکاس شروع به کار می‌کند و عکس‌هایی نیز از معتادان و افراد دوره گرد برای چاپ به مدیر روزنامه می‌دهد. عکس‌ها چاپ نمی‌شوند. حاجی بنا به اصرار مهری ازدواج می‌کند و در مراسم ازدواج پدر دختر و امثال او را به ریشخند می‌گیرد و پس از حمله شدید عصبی بار دیگر او را به آسایشگاه می‌برند. حاجی از آسایشگاه می‌گریزد و سپس به مهری تلفن می‌کند و با قصد رفتن به جبهه از او حلالیت می‌طلبد.

رویا نونهالی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

این فیلم محصول امور سینمایی بنیاد مستضعفان و جانبازان است.

۱۳. کاراکتر: میرزا محسن خان/بازیگر: جمشید مشایخی

فیلم: «سرب» / نویسنده و کارگردان: مسعود کیمیایی

دانیال (با بازی امین تارخ) و مونس (با بازی فریماه فرجامی) که می‌خواهند به ارض موعود بروند با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج می‌کند روبرو می‌شوند. یعقوب عموی دانیال (با بازی غلامحسین لطفی) به دست اعضای هاگانا کشته می‌شود و دانیال و مونس که قاتل را شناخته‌اند می‌گریزند. میرزا محسن فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، به عنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده می‌شود. نوری برادر میرزا محسن (با بازی هادی اسلامی) که خبرنگار است تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند از دست نوری و اعضای هاگانا می‌گریزند. نوری آن‌ها را می‌یابد. زن می‌گریزد، نوری دانیال را به موقع به جلسه دادگاه می‌رساند. روبروی کاخ دادگستری او خود را سپر تیری می‌کند که یکی از آدمکش‌ها که در تعقیب آن‌ها بوده است به سوی دانیال شلیک می‌کند.

از این فیلم دیالوگی ماندگار در خاطر است: میرزا محسن‌خان (جمشید مشایخی) : هیچ‌کس تا حالا تو رو یه شب جمعه سر قبر یکی از فامیلا، حتی زنت ندیده. مرد باس گریه کردنم بلد باشه.

نوری (هادی اسلامی) : از کجا داداش که ما بلد نیستیم؟ شاید زیادی هم بلدیم.

هشتمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۸

۱۴. کاراکتر: حمید هامون/بازیگر: خسرو شکیبایی

فیلم: «هامون» / نویسنده و کارگردان: داریوش مهرجویی

هامون داستان فردی به نام حمید هامون را روایت می‌کند. ۷ سال از ازدواج او با مهشید (با بازی بیتا فرهی) گذشته و او همچنان همسرش را بسیار دوست دارد اما زندگی مشترک آن دو به‌خاطر مشکلات روحی هامون در حال فروپاشی است. هامون در حال نوشتن رساله‌ای با عنوان گویای «عشق در ادیان ابراهیمی» است اما نتوانسته رساله‌اش را به جای مناسبی برساند. ضمن اینکه هامون به‌خاطر مشکلاتی که در زندگی‌اش دارد، به‌شکل ویژه‌ای درگیر موضوع رساله‌اش شده و سعی می‌کند از طریق تأمل و تعمق در آن موضوع، راه‌حل بحران عاطفی‌اش را هم پیدا کند. فیلم، داستان ۲۴ ساعت از زندگی هامون در این شرایط است که میان واقعیت و خیال، گذشته و حال، و رؤیا و کابوس می‌گذرد.

این فیلم کاراکتر ماندگار دیگری هم دارد:

۱۵. کاراکتر: مهشید سلیمانی/ بازیگر: بیتا فرهی

هامون(خسرو شکیبایی) : تو عوض شدی!

مهشید(بیتا فرهی) : عوض نشدم. تو رو دیگه دوس ندارم!

هامون: یعنی همه اون زمزمه‌ها، زندگیا، عشقا. همه دروغ بود!؟

خسرو شکیبایی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شد.

۱۶. کاراکتر: مادر/ بازیگر: رقیه چهره آزاد

فیلم: «مادر» / نویسنده و کارگردان: علی حاتمی

پیرزنی که در سرای سالمندان زندگی می‌کند به خانه برمی‌گردد تا روزهای پایانی عمرش را در خانه‌اش و کنار فرزندانش که هر کدام گوشه‌ای به زندگی خود مشغولند بگذراند. گرمی حضور مادر در خانه، فرزندان را به دور هم جمع می‌کند و در این مجال فیلم به معرفی شخصیت‌های داستان می‌پردازد.  مادر که در آسایشگاه سالمندان به سر می‌برد به ۶ فرزندش اطلاع می‌دهد که می‌خواهد در آخرین روزهای باقیمانده عمرش، آنها را در خانه قدیمی پدری ببیند. فرزندان که هر کدام با دیگری به دلیلی اختلاف دارند، بار دیگر گرد هم آمده، خاطرات روزگار خوش کودکی‌شان را تجدید می‌کنند و در همین حال شاهد تدارک مشتاقانه مادر برای سفرش به دیار باقی می‌شوند.

۱۷. کاراکتر: محمد ابراهیم/ بازیگر: محمدعلی کشاورز

 ۱۸. کاراکتر: غلامرضا/ بازیگر: اکبر عبدی

۱۹. کاراکتر: ماه منیر و جوانی مادر/ بازیگر: فریماه فرجامی

دیالوگی ماندگار از فیلم «مادر»

مادر (رقیه چهره آزاد) : ضیافت مرگ، عطر و طعمش دعاست. روغن خوبم تو خونه داریم، زعفرونم هست، اما چربی و شیرینی ملاک نیست، این حرمتیه که زنده‌ها به مرده‌هاشون می‌ذارن...
سر شام گریه نکنید، غذا رو به مردم زهر نکنین. سماور بزرگ و استکان نعلبکی هم به‌قدر کفایت داریم. راه نیفتین دوره در و همسایه پی ظرف و ظروف. آبروداری کنین بچه‌ها، نه با اسراف. سفره از صفای میزبان خرم می‌شه، نه از مرصع ‌پلو. حرمت زنیت مادرتون رو حفظ کنین. محمد ابراهیم، خیلی ریز نکن مادر، اون وقت می‌گن خورشتشون فقط لپه داره و پیاز داغ.

رقیه چهره آزاد برای این فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کرد. اکبر عبدی نیز برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد.

۲۰. کاراکتر: باشو/ بازیگر: عدنان عفراویان

فیلم: «باشو غریبه کوچک» / نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی

فیلم در مورد نوجوانی جنوبی به نام باشو است که پس از این که خانواده‌اش را در بمباران‌های زمان جنگ تحمیلی از دست می‌دهد، ناچار به خروج از منطقه می‌شود. او، بدون آن‌که بداند، پا به منطقه‌ای سرسبز در شمال کشور می‌گذارد. زنی به‌نام نایی سرپرستی باشو را می‌پذیرد. با این وجود، حضور یک غریبه در یک جمع کوچک و آشنا، چالش‌هایی را برای باشو ایجاد می‌کند. حالا او باید بتواند با شرایط جدید کنار بیاید.

باشو غریبه کوچک به تهیه‌کنندگی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساخته شد.

دیگر کاراکتر ماندگار فیلم:

۲۱. کاراکتر: نایی جان/ بازیگر: سوسن تسلیمی

۲۲. کاراکتر: اسد/ بازیگر: علیرضا خاتمی

فیلم: «مهاجر» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی‌کیا

هواپیماهای بدون سرنشین مهاجر که از روی زمین کنترل می‌شود جهت انجام عملیاتی شناسایی در پشت خطوط دشمن به کار گرفته می‌شوند، به دلیل برد محدود دستگاه کنترل، خلبانان در دو ایستگاه مقابل، رو در روی هم و در خطوط دشمن مستقر می‌شوند. خلبانی که به خطوط دشمن نفوذ کرده، در حالی که با دشمن درگیر می‌شود.

نهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۶۹

۲۳. کاراکتر: حمید/ بازیگر: ابوالفضل پورعرب

فیلم: «عروس» /نویسندگان: بهروز افخمی، علیرضا داوودنژاد،  کارگردان: بهروز افخمی

علاقه مفرط حمید خوش‌مرام به مهین باعث می‌شود که برای عملی ساختن خواسته‌های پدر او (آقای ناظری) و فراهم ساختن زمینه ازدواج، به قاچاق دارو روی بیاورد. با درآمد سرشاری که حمید از این راه به دست می‌آورد، آقای ناظری با ازدواج آن دو موافقت می‌کند. پس از انجام مراسم ازدواج، او و مهین راهی شمال می‌شوند تا ماه عسل‌شان را در ویلای حمید بگذرانند. در طول مسیر، حمید با زنی روستایی تصادف می‌کند و از صحنه حادثه متواری می‌شود. این حادثه بحرانی را در زندگی حمید ایجاد می‌کند که به یک تحول درونی منجر می‌شود.

دیگر کاراکتر ماندگار فیلم:

۲۴. کاراکتر: مهین/بازیگر: نیکی کریمی

نیکی کریمی و ابوالفضل پور عرب برای این فیلم نامزد دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول شدند.

دهمین جشنواره فیلم فجر- بهمن ۱۳۷۰

۲۵. کاراکتر: دلشاد/ بازیگر: علیرضا خمسه

فیلم: «جیب برها به بهشت نمی‌روند!»/نویسنده: محمود سمیعی، کارگردان: ابوالحسن داوودی

دلشاد دستفروش دوره‌گردی است که به خاطر مشکلات مالی و اجاره‌خانه عقب افتاده‌اش ناچار می‌شود راه‌های جدیدی را برای بدست آوردن پول بیازماید. اما همه راه‌ها به روی او بسته می‌ماند. تنها، راهی غیرمعمول او را وسوسه می‌کند. سرانجام او در برابر بزرگترین و غیرمعمول‌ترین واقعه زندگی‌اش قرار می‌گیرد. واقعه‌ای مرگبار که ظاهراً تنها عشق توان مقابله با آن را دارد. این فیلم در ژانر کمدی ساخته شده است.

۲۶. کاراکتر: ناصرالدین شاه، مظفرالدین شاه و مش‌حسین/بازیگر: عزت‌الله انتظامی

فیلم: «ناصرالدین شاه آکتور سینما» / نویسنده و کارگردان: محسن مخملباف

میرزا ابراهیم‌خان عکاس‌باشی وقتی به سفر فرنگ می‌رود شیفته سینماتوگراف می‌شود. وقتی بر می‌گردد تصمیم می‌گیرد در این زمینه کاری کند و به اشتباه او را پیش ناصرالدین شاه می‌فرستند. ناصرالدین شاه عاشق یکی از هنرپیشه‌های یک فیلم قدیمی می‌شود و برای آنکه به او برسد حکومت را رها می‌کند! این فیلم در ژانر کمدی- فانتزی ساخته شده است.

عزت‌الله انتظامی بازی در این فیلم را از جمله سخت‌ترین نقش‌آفرینی‌های خودش توصیف کرده است.  از بازی انتظامی در دهمین جشنواره فیلم فجر تقدیر به عمل آمد.

دیالوگی ماندگار از فیلم:

ناصرالدین شاه (عزت‌الله انتظامی): این سینوگراف؛ عکس متحرک چه افاقه ای دارد!؟

امیرکبیر(داریوش ارجمند): اگر نیت یک ساله دارید برنج بکارید، اگر نیت ده ساله دارید درخت غرس کنید، اگر نیت صد ساله دارید آدم تربیت کنید … سینماتوگراف آدم تربیت می کند.

۲۷. کاراکتر: ماهرخ/ بازیگر: مژده شمسایی

فیلم: «مسافران» / نویسنده و کارگردان: بهرام بیضایی

خانواده معارفی در تدارک مراسم عروسی ماهرخ هستند اما مهتاب خواهر او (با بازی هما روستا)، به همراه شوهر و دو فرزندش در حالی‌که از شمال با سواری عازم تهران هستند و قرار است آینه موروثی نوعروس خانواده را بیاورند، با یک نفتکش تصادف می‌کنند و همراه با راننده سواری و زنی روستایی که در راه به آنها پیوسته، می‌میرند. خبر به خانواده می‌رسد و عکس‌ها و گزارش‌ها درستی آن را تایید می‌کنند، اما اثری از آینه یافت نمی‌شود. مراسم عروسی به عزا تبدیل می‌شود و همگان در آن سهیم می‌شوند، بی‌آنکه به سرنوشت جفت جوان بیندیشند. در این میان فقط خانم‌بزرگ دل به عزا نمی‌سپارد و همچنان منتظر است تا مهتاب، آینه را بیاورد. خانواده‌ها و نزدیکان ازدست‌رفتگان، رانندگان نفتکش، ماموران و همه آنها که در این ماجرا به نحوی مربوط هستند، یکی پس از دیگری از راه می‌رسند و با اندوه در مراسم شرکت می‌کنند. بالاخره ماهرخ در اوج روان‌پریشی، تصمیم خود را می‌گیرد و با لباس عروسی به میان جمع می‌آید. برخی مبهوت، جمعی سرخورده و عده‌ای خوشحال می‌شوند. ناگهان در باز می‌شود و مهتاب و دیگر مردگان با آینه موعود از راه می‌رسند. همه در نور آینه قرار می‌گیرند. مهتاب آینه را به ماهرخ می‌سپارد. اینک او بار دیگر عروس است.

۲۸. کاراکتر: خانم بزرگ/ بازیگر: جمیله شیخی

دیالوگی ماندگار از فیلم: خانم بزرگ (جمیله شیخی) : خوبه گاهی به این جور بهانه ها میشه قوم و خویش را دید... بفهمیم کی هست و کی نیست... بچه‌ها رو نمی‌شناسی، چون بزرگ شدن ... بزرگا را نمی‌شناسی، چون پیر شدن!

جمیله شیخی برای این فیلم برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن شد.

۲۹. کاراکتر: امیر/ بازیگر: حسن عباسی

فیلم: «وصل نیکان» / نویسنده و کارگردان: ابراهیم حاتمی کیا

امیر و مریم قرار است با هم ازدواج کنند اما درست روز عروسی دشمن شهر را موشک باران می کند و مردم مجبور به تخلیه شهر می شوند. با این حال، مریم اصرار به برگزاری عروسی دارد و امیر پس از پایان ماموریتش برای مراسم عروسی به شهر بر می گردد.

به پیج اینستاگرامی «آخرین خبر» بپیوندید
instagram.com/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره