نقدی بر فیلم «صیاد»/ فیلم خوبی بود یا نه؟
ایرنا/ فیلم «صیاد» با بیان بهاندازه و بهدور از حشو خود، توانسته یک روند معقول دراماتیک از یک برهه تاریخی حساس کشور را به تصویر بکشد. دورهای که اقدامات شهید صیاد شیارزی در مواجهه با آن، محک خورده و پازل پروسه قهرمانپروری به این شکل در مخاطب شکل میگیرد.
یکی از مهمترین ویژگیهای سینمای پرتره، چابکسازی شمایل قهرمان است؛ جریانی که متاسفانه به آفت این گونه سینمایی تبدیل شده و سبب میشود تا داستان، وحدت مضمونی خود را مشتت ببیند و پیکربندی آن با چالشهایی مواجه باشد.
«صیاد» در این زمینه، تاحدود زیادی هوشمندانه عمل کرده است. خود را درگیر حواشی و فرمولهای ستارهسازی نمیکند. بیش از آنکه بر روی شخصیت صیاد شیرازی تمرکز کند، به مناسبات سیاسی و وضعیت اجتماعی میپردازد و کنشمندی کاراکتر صیاد را در مواجهه با آن شرایط محک زده و به مخاطب نشان میدهد. به همین دلیل «صیاد» بیش از آنکه پرترهای صرف از کاراکتر صیاد شیرازی باشد، نقد اجتماعی برهه حساسی از کشور است که مخاطب را به یک اینهمانی از مجموعه اقدامات قهرمانش میرساند.
«صیاد» خود را درگیر حواشی و فرمولهای ستارهسازی نمیکند. بیش از آنکه بر روی شخصیت صیاد شیرازی تمرکز کند، به مناسبات سیاسی و وضعیت اجتماعی میپردازد و کنشمندی کاراکتر صیاد را در مواجهه با آن شرایط محک میزند
در تداوم این مسالهمندی، فیلمنامه به یک سازه کلاسهبندیشدهای از روند قهرمانپروری میرسد که طی آن، شکستها بیش از افتخارات به تصویر کشیده میشوند. در چنین فضایی، دوربین حتی به دل حوادث افتخارآفرین آن برهه زندگی صیاد هم نمیزند و در این بخش، درام به شکلی کلامی جلو میرود مانند ماجرای آزادسازی تمام مناطقی که در این فیلم توسط صیاد شیرازی صورت گرفت.
با این منوال، پروسه قهرمانپروری در این فیلم، طبق قواعد رایج صورت نگرفته و با توجه به فعلیت درست قطب منفی داستان (بنیصدر)، مخاطب شاهد یک روند صعودی در تصویرگری لیاقت از قهرمان فیلم است که تدریجا جلو میرود. البته که تلاش شده تا برای درک بهتر متقضیات این برهه حساس، از شکوهمندی دراماتیک حوادث جلوگیری به عمل آید. مخاطب در «صیاد» با روند سینوسی در روایت مواجه نیست و البته که این جریان را در فضاسازیهای بصری نیز نمیبیند. هیچ خارقالعادگی خاصی در عملیاتها به تصویر کشیده نمیشود و این فرآیند، کمک بسیاری به رشد خزنده فعلیت داستان و روند قهرمانپروری میکند.
جواد افشار در «صیاد» هوشمندانه از آن فضاسازیها و میزانسنهای تلویزیونی که تبحر ویژهای در خلق آنها دارد، فاصله گرفته است. قابها سینمایی هستند و در برخی صحنهها، بدون استفاده از سیجی و جلوههای دیگر، حس شکوهمندی را به مخاطب منتقل میکنند. طراحیهای بصری موفق هستند و میتوانند تصویرگری خوبی از ایران ملتهب آن سالها را به نمایش بگذارند. شاهد یک نقشآفرینی بهاندازه از علی سرابی هستیم که قطعا میتواند نامش را در سینما، همتراز با فعالیتهایش بر روی صحنه تئاتر بالا بکشد.
با مجموع این توصیفها، «صیاد» فیلم درستی از یک برهه حساس زندگی صیاد شیرازی است که میتواند کنجکاویهای مخاطبان بسیاری را راجع سبک زندگی شهید صیاد شیرازی به همراه داشته باشد و این رسالت درستی است که با این فیلم تبیین شد.