محمود گبرلو: علت تخریب هماهنگ با تهمت و افترا به «تاسیان» چیست!؟

خبرآنلاین/ محمود گبرلو منتقد شناخته شده سینما نوشت: هنوز «تاسیان» شروع نشده و نمیدانیم به کجا میرسد اما همزمان با شروع سریال، موج مخالفتهایی در فضای مجازی توسط برخی افراد که نام منتقد را یدک میکشند راه افتاده و با الفاظ تند، در رد این سریال حرفهای عجیب و غریبی میزنند آن هم در حالیکه کارشان با اصول نقد، سازگار نیست و این برداشت را میرساند که دنبال افزودنِ برداشتهای دیگری به این سریال هستند.
مهمتر اینکه همزمان با رفتار سلبی تشکیلاتی که نظارت بر سریالها را به عهده دارد، این اتفاق افتاده است. در حالیکه، تازه ۳ قسمت آن پخش شده و به نوعی نمیتوان وارد بحث و تحلیل تاسیان شد.شنیده ها حاکیست بیش از بیست قسمت است!
اصول حرفهای ایجاب میکند بعد از پایان یک سریال درباره آن بحث و گفتوگو یا نقد و تحلیل کرد، چون هر اثری شروع، میانه (کشمش) و پایان (جمعبندی) دارد. دهها حادثه در ابتدا روایت میشود که در پایان به جمعبندی و نتیجه میرسد. پس چگونه میتوان در همان ابتدا به قضاوت و تحلیل خوب یا بد بودن اثر رسید؟ بخصوص در مورد روایت حساس تاسیان که به تاریخ انقلاب اسلامی می پردازد.
در قسمت های اول سریال، هنوز قصه در حال پردازش است، شخصیت و موقعیتها در حال معرفی اند. احتمالا کارگردان هدفش این است که فضای قبل انقلاب را در سطح روشنفکران و سرمایهداران و گاه طبقه پایینتر مثل کارگر چاپخانه روایت کند. بنابراین طبیعی است که باید به بیحجابی، شرابخواری و رقص مختلط که نشانه بیبندباری آدمهای آن دوران و عدم رعایت شرعیات و اخلاقیات جامعه است بپردازد، فرقی هم نمیکند کارخانهدار باشد یا کارگر چاپخانه. چون هر دو قشر در آن دوران اهل این بساط بودند و ناگفته هم نماند محیط سالمتر جامعه را هم نشان میدهد؛ مثل پدر خانواده کارگر چاپخانه که از شرابخواری فرزندش بیزار است.
دختران بخصوص دانشجویان در قبل از انقلاب بدون استثنا بیحجاب و اهل شبنشینی و کافهنشینی بودند، چگونه میتوان آن فضا را ترسیم کرد که برای تماشاگر امروز باورپذیر و قابل تفکیک باشد و حتما کارگردان قصد و غرضی از نمایش آن دارد! باید منتظر ماند تا پایان آن نتیجه گیری را شاهد باشیم.آنچه که فعلا از روایت برداشت کردهام اصل ماجرا مربوط به عشق و دلدادگی عاشق و معشوق در آن دوران پر هیاهوی روزهای پر التهاب انقلاب اسلامی است.
داستانکهایی تاریخی در این میان روایت میشود که مطابق با اصل روایت تاریخنگاران نیست که این هم در عالم فیلم و سریالسازی قابل بحث و گفتوگوست نه حملههای غیر منطقی و حتی تهمت و افترا که نسبت کارگردان با فلان ساواکی آن دوران چیست؟!
خانم «تینا پاکروان» کارگردانی است که نوع روایت تاریخیاش به سبک بیضایی و کیمیایی است. یعنی آنچه را که خود میپسندد و درام را جذابتر و پرکششتر میکند روایت میکند. البته تحریف نمیکند اما ظاهرا آنچه تابحال دیده نشده را پررنگتر میکند مثل سخنرانی بهرام بیضایی در دانشگاه.
ساخت اثری درباره تاریخ انقلاب اسلامی بسیار سخت و دشوار است و در این مسیر سریالهایی با همین شرایط و موقعیت داستانی تاسیان ساخته شده است اما بپذیرید که دیده نشدند و به آرشیو سپرده شدهاند! پس اجازه بدهند و انصاف هم همین است که سریال کامل دیده شود و بعد به ارزیابی و تحلیل بپردازیم.