مزه مزه کردن فیلمهای ترسناک برای مقابله با اضطرابهای دوران ترامپی!

مهر/ همزمان با دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ تعدادی از فیلمهایی که در ژانر ترسناک ساخته شده بودند، راهی سینماها شدند تا به تماشاگران اجازه دهند ترسهای آخرالزمانی خود را در آغوش سینما ببینند.
به نقل از هالیوود ریپورتر، اگر کمدیهای اسکروبال برای مردمی که در دوران رکود بزرگ زندگی میکردند یک نیاز بود تا فراری کمیک را تجربه کنند، این روزها برخی از آمریکاییها نیاز دارند تا فریاد بزنند.
هم زمان با قریبالوقوع شدن دومین دوره ریاستجمهوری ترامپ، تعدادی از فیلمهای سال که در ژانر ترسناک ساخته شده بودند، راهی سینماها شدند تا به تماشاگران اجازه دهند ترسهای آخرالزمانی خود را در آغوش گرم سینما تماشا کنند.
دفرمه شدن بدن در فیلم «ماده» که مضمون اصلی آن پیری در زنان است، طنز کوبنده رسانهای در «لبخند ۲»، فوران بدی در فیلم اسلشر «ترساننده ۳» و اضطراب تمثیلی در «نوسفراتو» همه از این دست فیلمها هستند که یکی پس از دیگری راهی پردههای سینماها شدند. درست مانند آنچه در دهه ۱۹۳۰ رخ میداد تا فیلمهای کمدی سرخوشانهای مانند «یک شب رخ میدهد» فرانک کاپرا و «مرد من گافری» به مردم اجازه دهند دنیایی کمتر تیره و تار را تصور کنند و در برابر رکود اقتصادی بزرگ تاب آورند، دهه ۲۰۲۰ اغلب به فیلمهای ترسناک و ترسهای این فیلمها برای مردمی که به تخلیه احساسی نیاز دارند، کمک میکند.
در حالی که هیچ یک از این فیلمها در رقابت فصل جوایز جایی ندارند - تنها «ماده» با انبوه نامزدیهایش به نظر می رسد حتی می تواند به اسکار هم فکر کند - اما میتوانند به اندازه هر فیلم مورد علاقه سنتی اسکار با برخی از نگرانکنندهترین موضوعهای جامعه معاصر روبهرو شوند.
فیلم «ترساننده ۳» را در نظر بگیرید که چه غافلگیرکننده با فروش ۱۸ میلیون دلاری در اولین آخر هفته اکرانش ظاهر شد و در دومین آخر هفته هم «جوکر ۲» را شکست داد. هر ۲ فیلم یک دلقک قاتل را نشان میدهند، اما در حالی که پوزخند تهدیدآمیز خواکین فینیکس از توهمات عظیم و یک بیمار روانی میگوید، در «ترساننده ۳» غول وحشتناکی از جهنم قربانیانش را بدون هیچ انگیزهای و فراتر از خود اِعمال وحشت از میان میبرد. این دلقک، یک شخصیت صامت روانپریش است که هرگز حرف نمیزند و قربانیانش را در سکانسهای قتل شریرانهای که هر بار بهعنوان ضربات خشم ظاهر میشود، مورد حمله قرار میدهد.
شگفتانگیزترین جنبه «ترساننده ۳» این است که بیرحمی هیچ معنای محکمی فراتر از ارزش شوک فوری آن ندارد. با این حال این فیلم «جوکر» را پشت سر گذاشت تا نشان دهد تماشاگران سینما ترجیح میدهند از شیدایی محض یک نیروی شیطانی لذت ببرند تا اینکه با آن روبهرو شوند.
در همین حال «لبخند ۲» هیجانهای آزاردهنده فیلم اول را دوباره زنده میکند و بار دیگر یک روح شیطانی با وادار کردن میزبان به خودکشی در حالی که با لبخندی شیطانی به هدفش خیره میشود، خود را به میزبان جدیدی منتقل میکند. در اینجا، روح رنجدیده اسکای رایلی (با بازی نائومی اسکات، در یکی از ترسناکترین و به یاد ماندنیترین اجراهای سال) یک ستاره پاپ است که تسلط او بر واقعیت به عنوان استعارهای از تلههای شهرت از بین میرود. فیلم با پایانی کارتونی تمام میشود و با مرگی در برابر جمعیت کار را تمام میکند تا در دوران خودشیفتگی شدید آنلاین، این سوال را مطرح کند که آیا باید به بهای مرگ، خودمان را سرگرم کنیم؟
از دیگر سو «نوسفراتو» حماسهای زنده که موضوعش از دست دادن استقلال بدنی است، فیلم ترسناک دیگری بود که بالاتر از «ترساننده» و «لبخند» قرار گرفت و ۴ نامزدی از جوایز منتخب منتقدان را به خود اختصاص داد و در چند بخش فهرست کوتاه اسکار هم جای گرفت. این فیلم مظهر توانایی ترسناک برای ارائه ایدههای بزرگ خود است و استدلالهای قدرتمندی را بدون اشاره آشکار به واقعیتهای سیاسی پس زمینه ارائه میکند.
در این فیلم رابرت اگرز با داستان کنت اورلوک ترانسیلوانیایی (با بازی بیل اسکارسگارد) یک قطعه با حال و هوای گوتیک ساخته که بر پایه وهمناک اسطوره خونآشام بنا شده است؛ شیطانی بدتر از مرگ که فراتر از محدودیتهای درک انسان در کمین است و تنها از طریق فداکاری شخصی نابود میشود. حماسه جدید بسیار شبیه داستان اصلی سال ۱۹۲۲ است که در حومهای خالی از سکنه سفر میکند و الن هاتر (لیلی-رز دپ) را که طعمه طلسم او میشود، میبیند. خونآشام با نزدیکتر شدن به هدف خود، بیماری را منتشر میکند و عزم دهکده را به چالش میکشد تا یادآور تمثیلهای کووید شود.
اما در زیرمتن فیلم با تهدید این که «بدن تو، انتخاب من» است حتی خشنتر پیش میرود. الن که توسط نیروهای مهاجم شیطانی که قصد درهم شکستن اراده آزاد او را دارد، تسخیر شده، به شوهر گیج خود (نیکولاس هولت) میگوید: «او مایه شرمساری من است».
نبود جزییات در کار اگرز کمک میکند تا کسانی که علاقهمند به شنیدن آن هستند، خود جلو بروند. «نوسفراتو» میگوید: شیطان همیشه در میان ما حضور دارد و زمانی که ما اصلاً انتظارش را نداریم، همان نیرو میتواند مخفیانه از پنجره نفوذ کند و حتی هوشیارترین افراد را تسخیر کند. این یک داستان هشداردهنده برای سال جدید است، اما درعین حال میگوید آینده، بدون توجه به هزینهای که پرداخت میکنیم، ارزش جنگیدن را دارد.
این اولین باری نیست که وحشت برای بیان احساسات دوران ترامپی به کار گرفته میشود. این رویکرد سال ۲۰۱۶ با صراحت بیشتری چهره کرد و در حالی که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا را به یک لحظه تفرقهانگیز کشاند، «برو بیرون» به عنوان بزرگترین دستاورد ژانر ترسناک سال بدون ذرهای عنصر زیرمتنی ظاهر شد.
در حالی که هالیوود با بحران هویت دست و پنجه نرم میکند و حدس و گمان برای این که آیا ممکن است غرایز مترقی خود را متوقف کند یا خیر، «نوسفراتو» رفتن به جلو را پیشنهاد میکند.
در فیلمهای سرخوشانه دهه ۱۹۳۰، عاشقان دنیای پرهیاهوی اطراف خود را، اگر چه بی سر و صدا، تصدیق میکردند و فیلمهای کمی بودند که مانند «جویندگان طلا» در سال ۱۹۳۳ اشاره صریح به آشفتگی اقتصادی داشته باشند. اکنون نزدیک به یک قرن بعد، فیلمها فرصت مشابهی را در اختیار مخاطبان قرار میدهند تا مشکلات را به شکل بیرونی حل کنند.
«نوسفراتو» مانند دیگر فیلمهای این ژانر، چیز دقیقی درباره احتمالات نگران کنندهای که در انتظار آمریکا در سال ۲۰۲۵ است نمیگوید و مخاطبانی که خواستار سرگرم شدن هستند میتوانند خیلی ساده از کالاهای سمعی و بصری لذت ببرند؛ اما برای آنهایی که میخواهند تجربه اساسیتر عصبی داشته باشند، این فیلمها فرصتی برای رویارویی با وحشت، در راحتی یک صندلی مخملی ارائه میکنند و اطمینان بخش هستند زیرا میدانی وقتی تیتراژ شروع شد، همه چیز تمام شده است.
نویسنده: اریک کوهن