۳ راه برای تجربه شادیهای واقعی و معنادار

فرارو/ سه راهکار کلیدی برای پرورش شادی شامل تقویت روابط انسانی، تحرک لذتبخش و داشتن نگاه تازه به هر روز، میتواند کیفیت زندگی را بهطور چشمگیری بهبود بخشد.
شادی نه تنها یک احساس گذرا، بلکه یکی از پایههای اساسی برای داشتن زندگی سالم، معنادار و طولانی است. کارشناسان سلامت روان و روانشناسان دانشگاهی میگویند که پرورش آگاهانه شادی میتواند نقش مهمی در افزایش کیفیت زندگی داشته باشد. در ادامه، سه راهکار علمی برای پرورش شادی معرفی میشود که بر پایه یافتههای مطالعات طولانیمدت و تجربیات شخصی متخصصان بنا شدهاند.
۱. با عزیزانتان ارتباط برقرار کنید
اگر میخواهید زندگی طولانیتر و شادتری داشته باشید، روابط انسانی خود را تقویت کنید. دکتر رابرت والدینگر، استاد روانپزشکی در دانشکده پزشکی هاروارد و مسئول یکی از طولانیترین مطالعات علمی درباره شادی انسان، تأکید میکند که روابط قوی اجتماعی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر سلامت روان و رضایت کلی از زندگی در دوران سالمندی هستند. او معتقد است که ارتباط با دیگران الزماً کار سخت و پیچیدهای نیست. در یکی از سخنرانیهایش، از تمام حاضران خواست تا تلفنهای خود را دربیاورند و به کسی که مدتهاست با او در تماس نبودهاند، پیامی ساده بفرستند. به گفته او، همین جمله کوتاه: «سلام، به یادت بودم و خواستم باهات ارتباط بگیرم» میتواند آغازگر یک پیوند دوباره باشد. والدینگر تأکید میکند که نباید نگران پاسخنگرفتن بود. او این موضوع را به بازی بیسبال تشبیه میکند؛ در این بازی هم قرار نیست هر بار که ضربه میزنید، حتماً نتیجهای بگیرید. مهم این است که تلاش میکنید.
۲. حرکات شادیآفرین را در زندگی بگنجانید
کلی مکگونیگال، روانشناس سلامت در دانشگاه استنفورد، اعتراف میکند در دوران کودکیاش در کلاس ورزش جبرانی شرکت میکرده است. با این حال، امروز بخش مهمی از زندگی حرفهای او بر پایه ترویج «حرکت شادیآفرین» است. به گفته او، ورزش میتواند ما را الهامبخشتر، امیدوارتر و اجتماعیتر کند. زیرا فعالیت بدنی ترکیب شیمیایی مغز را بهگونهای تغییر میدهد که باعث تسهیل در برقراری ارتباط با دیگران میشود. با این حال، چالش اصلی این است که باید نوعی از تحرک بدنی را پیدا کنیم که برایمان لذتبخش و انگیزهبخش باشد، نه خستهکننده و تحمیلی. مکگونیگال میگوید این تجربه برای هر کسی متفاوت است؛ ممکن است برای برخی، دویدنهای چالشبرانگیز که در لحظه خستهکنندهاند اما پس از پایان حس قدرت و افتخار به همراه دارند، مناسب باشد. برای برخی دیگر، شاید قدم زدن با سگشان کافی باشد. او توصیه میکند که به سیگنالهای بدن خود توجه کنید و از خود بپرسید: دوست دارم بیشتر در فضای باز باشم؟ دلم میخواهد بیشتر بازی کنم یا دوست جدید پیدا کنم؟ پاسخ این سؤالات میتواند مسیر مناسب برای یافتن نوع حرکتی که با آن احساس شادی میکنید، روشن کند.
۳. هر روز را مانند اولین روز زندگیتان زندگی کنید
سولیکا جعوَد، نویسنده خاطرات و نویسنده کتاب پرفروش «کتاب کیمیا»، در دهه بیست زندگیاش دچار سرطان خون (لوسمی) شد. تابستان گذشته، بیماری او بازگشت. پس از آن، بسیاری به او گفتند که هر روز را مانند آخرین روز زندگیاش زندگی کند. اما این توصیه برای او بیشتر از آنکه الهامبخش باشد، استرسزا بود. جعوَد میگوید: «سعی در اینکه هر شام خانوادگی را تا حد ممکن پرمعنا کنیم، یا از هر لحظه استفاده کامل ببریم، بسیار خستهکننده است. من دیگر این کار را نمیکنم.» او در عوض، ذهنیت جدیدی را در پیش گرفته است: زندگیکردن هر روز مانند اولین روز زندگی. یعنی بیدار شدن با حس کنجکاوی، شگفتی و بازیگوشی. جعوَد که از علاقهمندان به نوشتن روزانه است، برای تحقق این رویکرد از تمرینی ساده استفاده میکند که آن را «اعمال کوچک کیمیاگری خلاقانه» مینامد. او هر شب، ده لحظه بهیادماندنی از ۲۴ ساعت گذشته را، بهصورت سیال ذهنی و بدون ترتیب، یادداشت میکند. به گفته خودش، اغلب از چیزهایی که در این تمرین ذهنی ظاهر میشوند، شگفتزده میشود. او میگوید: «همیشه این لحظات کوچک هستند که اهمیت دارند.» شادی نیازی به تلاشهای عظیم یا شرایط استثنایی ندارد. با مراقبت از روابط انسانی، یافتن حرکتهایی که باعث نشاط ما میشوند، و نگاهکردن به هر روز با چشمانی تازه و ذهنی باز، میتوانیم گامهایی واقعی بهسوی زندگی شادتر و رضایتبخشتر برداریم.