برترين ها/ پنج سال از مرگ پرويز مشکاتيان گذشته است (۲۹ شهريور ۱۳۸۸)، اما خاطره آثار او در اذهان ايرانيان همانند فولادي که هر روز صيقل ميخورد و جلا و جلوهاي تازهتر مييابد،بيشتر ماندگار ميشود.
تاثير کارهاي او را بر نسل جوان موسيقي که علاقهمند به تحول و ارائه کارهاي نو در ساختار موسيقي سنتي بوده و هستند ميتوان حس کرد. برخي از رپرتوارهاي او در گروههاي جوان و ميانسال موسيقي نفوذي شگفتانگيز پيدا کرده است و در گوشهگوشه اين مرز و بوم اجرا ميشود.
او از سالهاي جواني به آهنگسازي و ملوديپردازي رويآورد و تا آخرين روزهاي حياتش از اين کار دست نکشيد. وجه مشخصه کار او بسط و گسترش ملودي و در عين حال توسعه گروهنوازي در قالب اضافهکردن سازهايي تازه به گروه عارف بود.
به نوشته محمدرضا لطفي در بولتن داخلي آواي شيدا «عمق فضاي موسيقايياش و نيز اجراي سنتورش در چارچوب کارهاي استاد پايور بود، اما ذائقه خاص خراساني خود را نيز بدان افزوده بود» و به درک و دريافتي از موسيقي و تلفيق آن با شعر رسيدهبود که او را از همقطارانانش ممتاز ميکرد.
مشکاتيان رديفدان به معناي دقيق کلمه نبود، اما آشنايي مطلوبي با رديف داشت و شايد همين آزادي و بند نشدن به رديف سبب شد که برخي از کارهايش در فضايي ترکيبي غليان بخورد و مخاطب و شنونده را بيشتر مجذوب خود کند.
گوش خوب، وسواس در اجراي ظرافتهاي موسيقي، تسلط به ريتم و درک منطقي و استدلال و ذهنيت هنري،شناخت عميق از ادبيات و شعر کهن و نو، همه در يک آن در زماني که او به نواختن ميپرداخت در کارگاه ذهن او به کار مي آفتاد و آفرينشهايي شگفتانگيز در ملودي و آهنگ را سبب ميشد.
اگر چه حجم عمده آثار پرويز مشکاتيان شنيدني است، اما ده اثر زير را به نوعي ميتوان موفقترين آثار اين چهره نامآشناي موسيقي به شمار آورد.
چاووش چهاري که به لاله بهار ختم شد
جداي از کارهاي اوليهاي که با پريسا و هنگامه اخوان انجام داد، نخستين کار جدي او آلبوم چاووش چهار بود با شهرام ناظري در دستگاه شور که در همان کوران انقلاب در روي اول اين آلبوم منتشر شد و سپس در سال ۱۳۶۵ در آلبوم لاله بهار (نام تصنيفي از ملک الشعراي بهار با آهنگ مشکاتيان) باز نشر شد.
لاله بهار آلبومي بود که مشکاتيان به دليل علاقه به محمدتقي بهار و به ياد او آثاري را ساخت. ساختههاي مشکاتيان از آثار بهار به اين اثر محدود نشد و در همان سالها او مجموعهاي از شعرهاي با گويش خراساني را در قالب تصنيف و آواز ساخت که محمدرضا شجريان آنها راخواند، اما هيچگاه منتشر نشد. همچنانکه برخي ديگر از آثار او با شجريان هنوز فرصت انتشار پيدا نکردهاند.
در آلبوم لاله بهار تصنيف «مرا عاشق» در فضايي برانگيزاننده و حماسي ساخته شده است. پيش درآمد شور که در ادامه به چهارمضراب شورانگيز ختم ميشود از جمله آثاري است که ذوق مشکاتيان در بسط و توسعه ملودي را نمايان ميسازد.
بيداد و انتشار در فضايي رخوتانگيز
محمدرضا لطفي چند مدتي بعد از مرگ مشکاتيان يادداشتي براي او نوشت و در بولتن آواي شيدا منتشر و درآن اشاره کرد که «آلبوم بيداد در سال ۱۳۵۸ ضبط شد.»
او نوشت که «تار اوليه اين اثر را حسين عليزاده نواخت، اما بعدها به دليل برخي اختلاف نظرها خودش مجبور شد به استوديو برود و به بازنوازي آنچه يار قديمي او نواخته بود، بپردازد و ميکس کار را نيز برعهده گرفت.»
آلبوم بيداد اما در سال ۱۳۶۴ منتشر شد. بيداد نخستين کار مفصل و سازمان يافته مشکاتيان بود، ترتيب قطعات و آواز و نيز فضاي کلي کار از اثري فکرشده حکايت ميکند آن هم از جانب فردي که در زمان آفرينش اين اثر تنها ۲۴ سال سن داشت.
از آستان جانان تا قاصدک
مشکاتيان را بايد تنها نوازنده سنتوري به شمار آورد که در فضاي مدرسي مرکز حفظ و اشاعه سنتور را با نمد مينواخت. و اين از عجايب روزگار بود که فردي چون داريوش صفوت که در اين زمينهها بسيار سختگير بود، راضي شد تا مشکاتيان با نمد سنتور بنوازد.
بعدها اين نوازنده جوان به يکي از مهمترين تکنوازان سنتور در تاريخ موسيقي معاصر تبديل شد. از جمله نخستين آثاري که او به صورت تکنوازي سنتور منتشر کرد «بر آستان جانان» بود با همراهي تنبک ناصر فرهنگفر و آواز شجريان در نغمه بيات ترک.
دو تصنيف بسيار شنيدني در اين اثر به همراه پيشدرآمدي نسبتا بلند و چهارمضرابي که همانند ديگر آثار مشکاتيان در ادامه پيشدرآمد نواخته ميشود، اثر را شنيدني و گوشنواز کرده است که تا سالهاي سال در خاطره اهالي موسيقي باقي خواهد ماند.
ويژگي اين اثر اجراي بداهه و روي صحنه آن بود که از آمادگي صداي شجريان حکايت ميکرد. برآستان جانان در سال ۶۲ در سفارت ايتاليا اجرا و دو سال بعد منتشر شد.
از اين اثر ميتوان به عنوان يکي از آثار شاخص در موسيقيبداههنوازي و بداههخواني ايران ياد کرد. اوايل دهه ۷۰ مشکاتيان به همراه شجريان و همايون شجريان اجرايي را در دستگاه ماهور روي شعري از مهدي اخوان ثالث با عنوان قاصدک در خارج از ايران (آلمان) اجرا کردند که به رغم تلاش فراوان براي دريافت مجوز از ارشاد دوره رياست جمهوري محمد خاتمي امکان پخش رسمي آن فراهم نشد، اما به صورت غير رسمي تقريبا علاقهمندان به موسيقي آن را شنيدند.
پيش ازاين اثر و در سال ۶۱ او به همراه محمد موسوي و شجريان آلبوم سرعشق را در دستگاه ماهور اجرا کردند. اثري که با سهتار مشکاتيان منتشر شد و جلوهاي ديگر از تواناييهاي او در سهتارنوازي را بروز و ظهور داد.
عموميکردن مرکبنوازي و مرکب خواني
تا قبل از انتشار آلبوم نوا (مرکبخواني) تصور عمومي از مرکبخواني و مرکبنوازي در موسيقي ايراني امري پيچيده و صعب به نظر ميرسيد، اما با انتشار اين اثر در دستگاه نوا که مدگرديهايي به آوازهاي بيات ترک، شور و سه گاه دارد، مشخص شد که ميتوان کارهاي سخت را هم به آساني انجام داد.
علاوه بر چهارمضراب و تصنيف شنيدني «جان جهان» که از فضاي موسيقي خراسان بزرگ الهام گرفته است، صداي بم شجريان در خواندن آوازها نيز جلوهاي تازه از تواناييهاي او را بروز و ظهور داد.
در مجموع همکاريهاي شجريان با مشکاتيان، در نزديک به ۱۵ آلبوم رسمي و منتشر شده و البته دهها آلبوم مجلسي و محفلي، را بايد يکي از مهمترين سرفصلهاي تاريخ موسيقي سنتي ايران به شمار آورد. آوازها و جواب آوازهايي که حاصل همکاري و همذاتپنداري اين زوج هنرمند بود و توانست فضايي متفاوت از موسيقي سنتي را در منظر علاقهمندانش قرار دهد.
آلبوم دود عود در دستگاه نوا، اثري بود که نخستين بار با تنظيم کامبيز روشنروان ملوديهاي مشکاتيان را در بستري ارکسترال از سازهاي موسيقي سنتي و کلاسيک به نمايش گذاشت.
نکته جالب توجه اين که روشنروان بعد از ربع قرن از انتشار اين اثر در برنامه موسيقايي ۲۳ تير ۱۳۹۱ دستان (شبکه آموزش) گفت که يکي از قطعات اين اثر ساخته اوست که به نام مشکاتيان منتشر شده است.
دستان، نماد چهارگاه ايراني
دستگاه چهارگاه از جمله آوازهايي است که اجراي آن در منظر اهل موسيقي پهلواني ميخواهد و آلبوم دستان شجريان به واقع نمادي از تواناييهاي حنجرهاي اين چهره نامي آوازي را در معرض عموم قرار داد.
اين اثر از منظر موسيقايي نيز درخشان است. قطعه چکاد ابتداي اين آلبوم که به گفته مشکاتيان، در سفري در منزل يکي از دوستان در پاي قله دماوند و با الهام از اين نماد عظمت ايرانيان ساخته شد، نمونهاي از ظرفيتهاي موسيقي ايراني در قالبي تازه را نشان داده است.
اگرچه در همان سالها رامبد صديف هم با خواندن و عرضه چهارگاه مرکب در تالار وحدت، هيمنهاي تازه به اين دستگاه و قابليتهايآن داد، اما دستان را بايد يکي از درخشانترين چهارگاههاي تاريخ موسيقي معاصر به شمار آورد که اوج خلاقيت آهنگساز و خواننده در آن بروز و ظهور يافت. تصنيف صبح است ساقيا و روايتي که مشکاتيان از قطعهاي از علياکبرخان شهنازي در اين آلبوم به دست داد از ذهن خلاق و نوع نگاه و بهرهبردارياش از اين قطعه قديمي خبر ميدهد.
صبح مشتاقان، فصلي تازه در همکاري با خوانندگاني ديگر
پيوند خانوادگي مشکاتيان با شجريان سبب شده بود اين دو تن در تمامي دهه شصت به نقطه اوج موسيقي سنتي تبديل شوند تا اينکه اندک اندک اختلافات سر باز کرد، هر دو آلبومهايي را با همکاران ديگري منتشر کردند.
پيش از آن مشکاتيان به تشويق شجريان آلبومي را با عنوان صبح مشتاقان با آواز علي جهاندار در نغمه ابوعطا منتشر کرده بود.
مژده بهار و چهارمضراب خزان
صبح مشتاقان اقبالي مناسب يافت و سبب شد تا مشکاتيان به صرافت کاري ديگر با علي جهاندار بيفتد؛ «مژده بهار». به گفته جهاندار در گفت وگويي با روزنامه شرق، همکاري او در اين اثر قرباني برخي اختلافات شد و او ترجيح داد پا از اين کار کنار بکشد تا فضا براي خوانندهاي ديگر باز شود؛ ايرج بسطامي که پيش از آن يک بار تجربه همکاري با مشکاتيان را در آلبوم افشاري مرکب يافته بود.
افشاري مرکب پيش از اين با صداي شجريان ضبط شده بود و قرار بود منتشر شود که همان اختلافات مانع کار شد و نتيجه آن شد که مشکاتيان به تمرين گروه عارف با ايرج بسطامي روي آورد.
بسطامي نخستين بار اين اثر را در تالار وحدت اجرا کرد تا نويد خوانندهاي با صدايي منحصر به فرد در اوج را بدهد. تصنيف «الا يا ايها الساقي» در افشاري مرکب نمادي از موسيقي عرفاني است که شکوهي خيره کننده را در خود مستتر دارد.
بهرهگيري مناسب و به جا از ساز دف (که از شگردهاي کارهاي مشکاتيان است) و نيز حجم خوب ارکستر موسيقي سنتي گروه عارف و در کنار آن نوع تقسيم بندي و سازآرايي که او با ترکيب کلي گروه انجام ميداد اثر را شنيدني کرد.
درنهايت ايرج بسطامي اين توفيق را يافت که مژده بهار را هم بخواند. اثري که در آن يکي از زيباترين قطعات ساخته مشکاتيان مجال بروز يافت.
اين قطعه که «خزان» نام دارد، به گفته مشکاتيان از ايده افتادن برگ درختان در فصل پاييز الهام گرفته شده است.
قطعه البته بر اساس نغمهاي از موسيقي نواحي منطقه خراسان الهام گرفته شده است به نام«مقام الله» و توانايي مشکاتيان در بسط و توسعه اين ملودي ۳۰ ثانيهاي و تبديل آن به قطعهاي ۸ دقيقهاي با تصويرسازيهايي بديع را نشان ميدهد.
مشکاتيان آثاري ديگر هم منتشر کرد از جمله «مقام صبر» با عليرضا افتخاري، «وطن من» با صداي بسطامي و آثاري با حميدرضا نوربخش و علي رستميان که در نوع خود شنيدني و جذابند.