نگاهی به یک مجموعه کارتونی پرطرفدار؛ آواتار، منجی شرقی با نگاه غربی!

سينماپرس/ مجموعه سريالي آواتار، که يک کارتون به سبک مانگاي ژاپن است و از توليدات آمريکا به شمار مي رود، حالا بعد از اتمام پخش آن در شبکه نيکلدئون آمريکا، چند وقتي است که به صورت مرتب از شبکه سينماي خانگي کشورمان در دسترس مخاطبان قرار گرفته و با فروش خوبي روبرو شده است. مجموعه سريال انيميشني آواتار که به سبک مانگاي ژاپني توليد شده، توسط کونيتزو و مايکل دي مارتينو کارگرداني شده و فيلمنامه ي آن که از آثار کميک و کتاب مصور اقتباس شده است ،توسط کي هيون ريون و جاکوييم دواس سانتوز نوشته شده.اين سريال ۶۰ قسمتي که در سه فصل ۲۰ قسمتي در فاصله ي سال هاي ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ تهيه شده، از شبکه نيکلدئون آمريکا شروع به پخش کرد و رفته رفته در بيشتر کشورهاي جهان از جمله جمهوري اسلامي ايران(در نمايش خانگي) پخش آن ادامه يافت. در اين انيميشن از نگاه استراتژيک آمريکايي،هنرهاي رزمي چيني، سبک انيميشن مانگاي ژاپني و آيين ها و باورهاي هندويي حداکثر استفاده شده تا تاثير پذيري مخاطب عام به بيشترين حد از هنر انيميشن برسد و همچنين زمامداران تفکر آمريکايي از راه پر مخاطب رسانه، بر دين و باورهاي مذهبي مردم تسلط يافته و به ايدئولوژي و خواسته هاي خود برسند. آواتار کيست؟ آواتار در اين سريال به کسي گفته مي شود که در هر زمان فقط و فقط اوست که قدرت استفاده از چهار عنصر را باهم داشته باشد و البته قدرت ويژه اي نيز دارد که با تمرين و ممارست به دست مي آيد و به آن قدرت يا حالت آواتاري گفته مي شود.آواتار را از روي فلش آبي رنگي هم مي توان شناخت که بر سر آواتار مي درخشد که حکايت از ارتباط او با ماوراء و قدرت دروني زياد او دارد. اين آواتار در واقع روح زمين يا روح حقيقت است که در قالب انسان متجلي شده است و در هر دوره براي ملتش وجود دارد. البته بنا به قانون تناسخ براي روح آواتار مرگ وجود ندارد و او زماني ديگر در قالب آواتاري از قبيله اي ديگر ظهور مي کند. کما اينکه پيش از همين آنگ خودمان روح آواتار در وجود يک آتش افزار رسوخ و تجلي پيدا کرده بود، البته ياود شويم که آنگ يک باد افزار است که توانايي آموختن افزار هاي ديگر راهم دارد. آواتار يک پل ميان جهان فيزيک و جهان روح است و در طول سالها، از ابتدا نقش برقراري توازن را در همه ي اقوانم داشته.خدانکند که آواتاري در حالت آواتاري کشته شود چراکه توانايي تناسخ و تجلي دوباره ي او از بين رفته و به کل حالت آواتاري نابود مي شود. نجات جهان صد سال قبل نوجوان ۱۲ ساله اي به نام آنگ که يک آواتار است متوجه مي شود که او آخرين آواتار روي زمين است و از ترس مسئوليت سنگيني که بر دوش دارد با سوار شدن بر پشت حيوان پرنده اي که يک گاوميش سفيد بزرگ شش دست و پاست، فرار مي کند! او در طول پروازش در يک طوفان بزرگ گرفتار شده و در اقيانوس سقوط مي کند.اما حالت آواتاري محافظ او آنگ و دوست پشمالويش را در توده ي يخي براي صد سال محبوس مي کند تا سرانجام با گذشت يک قرن دو نوجوان به نام هاي ساکا و کاتارا ، که به دنبال پيدا کردن آخرين آواتار براي نجات جهان هستند او را مي يابند و آنگ و گاو پرنده اش آپا را از توده ي يخ نجات مي دهند. آنگ که با عمر صد ساله ي خود هنوز نوجواني بازيگوش است به کمک دوستان خود راهي سفر مي شود تا تحت تعاليم گوناگون قرار بگيرد و بتواند اوزاي، پادشاه آتش را که همه جا را به تصرف خود درآورده شکست دهد. چند المان استفاده شده! در اين مجموعه انيميشني، کل تمدن بشر به چهار قوم دسته بندي شده اند.قبيله ي آب، پادشاهي خاک، قوم آتش و قبيله هوا.هر قومي يکي از اين عناصر طبيعي را دارد که جامعه اش بر اساس آن بنيان شده است.مردم اين قبايل با استفاده از فنون هنرهاي رزمي شرقي مي توانند عنصر وجودي خود را تحت کنترل داشته باشند و از آن استفاده کنند که به آن افزار گفته مي شود ،مانند باد افزار يا آتش افزار! جالب است بدانيد که توليد کنندگان اين انيميشن با تحقيقات جامع خود هنرهاي رزمي هر قوم را بر اساس اصول رزمي خاص و متفاوت از هم طراحي کرده اند.تاي چي چون براي خاک افزارها، کونگ فو شائولين شمالي براي آتش افزارها، بگوئاژ انگ براي آب افزارها و هونگ گا کونگ فو براي باد افزارها!! آواتاري از ما در فضاي مجازي دنياي مجازي و سايبري، به موازات زندگي نخست ،بستري را براي ما در فضاي مجازي به وجود آورده که آن را زندگي دوم يا مجازي مي نامند.حضور بسيار زياد مردم دنيا در فضاي زندگي دوم، که دلايل مختلفي، از جمله علاقه به تخيل و فانتزي، قهرمان گرايي و اسطوره سازي،شکستن مرزهاي ارتباطي و ... موجب آن شده،بستري از انحرافات فکري و عقيدتي را براي جمع کثيري از مردم دنيا به وجود آورده است که در بلند مدت با حضور مردم در انواع اين فضاها از جمله، بازي ها،شبکه هاي اجتماعي و يا ديگر فضاهاي سايبري، به طور پنهان و ناخودآگاه در فکر و انديشه مردم رسوخ کرده و بر اعتقادات، الگوهاي رفتاري و در کل سبک زندگي هريک از آنها در زندگي حقيقي تاثير بسيار خواهد داشت. اين خطرات در کشورهاي پيشرفته نسبت به جوامع در حال توسعه و پيشرفت بسيار بيشتر است.در ايران هم به دليل سرعت پايين اينترنت اين خطر کمتر است اما همچنان پيشرو و تهديد کننده ادامه دارد.بازي سيمز يکي از پرطرفدارترين اين بازي هاست که شما با ساخت آواتاري از خود وارد جامعه اي آزاد مي شويد که خطرات با لقوه اي ذهن و روح شما را تهديد مي کند.ظواهر آراسته و آزادي بي نهايت، به کمک گرافيک بالاي رايانه اي به تاثير گذاري هرچه بيشتر اين تصاوير ناهنجار در ذهن ما کمک مي کنند.اين آواتار سازي در شبکه هاي اجتماعي اي مانند فيس بوک، توييتر و ياهو هم همين خطرات را از حالت بالقوه به بالفعل درآورده که تاثير آن بر کسي پوشيده نيست. آواتار مجري تناسخ بقا در انديشه و مجاز کلمه آواتار به معني ( حلول خدا) است و در واقع آواتار تجسدي مادي از به زمين آمدن خدايان هندو است.در تعريف عمومي، اين کلمه تجسم عامل الهي يا همان منجي شناخته مي شود که تقريبا تمان اديان آن را به گونه اي دارند و در اسلام به گونه اي خليفه اله معني مي دهد. اما آن چيزي که آواتر را در تضاد و تناقض با اسلام و مهدويت قرار داده است، اصل تناسخ بقاست که از آيين هندو در آواتار مانده و اسلام آن را از همان ابتدا رد کرده است. اين تناسخ بقا آنجايي مسئله ساز تر مي شود که از ابعاد ايدئولوژي و نظري بيرون آمده و در فضاي سايبري براي هر کسي ممکن شده است.به گونه اي که هر شخص توسط آواتار خود مي تواند منجي باشد.اما اين مجاز هيچگاه در واقعيت به حقيقت بدل نمي شود و اين دو گانگي در شخصيت و محيط زندگي اول و دوم موجب اختلالات روحي ،رواني و اعتقادي مي شود که هم اکنون در غرب موجي عظيم و همه گير را براه انداخته و ما بايد متوجه آن باشيم. آواتار باوري مغاير با اسلام و مهدويت بر حسب اعتقاد هندوان، روح انسان يک سلسله تولد و تجديد حيات را طي مي کند و مدام از کالبدي به کالبدي ديگر مي رود.بنا بر اين زندگي يک روح به عنوان يک فرد،فقط و فقط يک جا و در يک بدن نيست! باور و اعتقاد تناسخ به دهها دليل از سوي اسلام رد شده که اين آيه خود گواه بر ابطال اصل تناسخ دارد.(آيه ي ۹۹ و ۱۰۰ سوره مومنون) در انيميشن آواتار نيز که با تفکر و تکيه بر باورهاي باستاني هندو و استنباط جديد غربي ها از آن تهيه شده وجود يک منجي که با تناسخ روح زمين و خدايگان قدرت در طلب نجات انسان ها و اقوام مختلف برآمده است، با باورهاي ديني اسلام و به خصوص شيعه در تضادي کامل است و ما بايد همواره اين موضوع را براي خود و فرزندانمان گوش زد کنيم که داستان هايي از اين دست آگاهانه به دشمني با دين و بشارت الهي برآمده اند تا ما را از ياد و باور به منجي عالم بشريت، حضرت مهدي موعود (عج) غافل کنند. صابر اله داديان