تازه دامادهای سینمای ایران مافیا از آب درآمدند!

برترین ها/ شاید دروغ نباشد اگر بگوییم سینمای ایران مدتی است که شبیه یک کلوپ خصوصی شده؛ جایی که همیشه همان چند چهره ثابت در فیلمها و سریالها میچرخند و باقی بازیگران یا بیکار ماندهاند یا بهسختی دنبال فرصت دیدهشدن هستند. اما طبیعتا راههای رسیدن به شهرت به تعداد آدمهاست و هنرمندان بالاخره راه حل مورد نظر خود را پیدا کردهاند: ازدواج
در واقع این روند خیلی وقت است که شروع شده. وقتی که تلویزیون به عنوان سکوی پرتاب مهم و اساسی، با سریالهای بیرمقش نتوانست مثل سابق مرجع اصلی مردم باشد، بسیاری از بازیگران آخرین فرصت خود برای دیده شدن را نیز از دست دادند و در تهایت خیلیها برای زندهماندن در حافظه مخاطب به ریالیتیشوها پناه بردند.
برنامههایی که در ابتدای کار تازه و پرهیجان بهنظر میرسیدند اما خیلی زود مثل دیگر سرگرمیها در ایران دچار تکرار شدند: همان سناریوها، همان شوخیها، همان موقعیتهای مصنوعی. بازیگرانی که سالهای بود اثر قابل توجهی از آنها ندیده بودیم، یا در حال مافیا بازی کردن بودند، یا در جوکر سعی داشتند ما و یکدیگر را بخندانند! اما در نهایت این پروژه هم شکست خورد.
نتیجه چه شد؟ بازیگران فهمیدند دیگر با شرکت در این برنامهها خبری از شهرت و محبوبیت نیست. پس به فکر راههای جدید افتادند؛ راههایی که خارج از پرده سینما و صحنه تلویزیون باشد. و چه چیزی بهتر از زندگی شخصی که همیشه پتانسیل بالایی برای کنجکاوی مردم دارد؟ در این میان، ازدواج و عروسی بهعنوان یکی از معدود مراسمهایی که هم جنبه خصوصی دارد و هم ظرفیت عمومی شدن، به ابزاری تازه برای دیدهشدن بدل شد.
طی دو هفته گذشته دو مراسم نشان دادند این استراتژی چطور جواب میدهد: عروسی کامران تفتی و متین ستوده و همینطور جشن ازدواج محمد نادری.
کافی است نگاهی به عکسها و فیلمهای منتشرشده بیندازیم تا بفهمیم این عروسیها بیشتر از آنکه جشن وصال باشند، پروژه رسانهای بودند. در فیلمهای عروسی محمد نادری حضور هوتن شکیبا دقیقاً مثل یک تبلیغ حسابشده عمل کرد؛ انگار کسی از قبل فکر کرده بود: چه کسی میتواند بیشترین ترند را بسازد و با هوتن شکیبا به جواب رسیده بود. از طرف دیگر، در عروسی تفتی و ستوده هم انتخاب لباس، زاویههای فیلمبرداری و حتی نوع انتشار تصاویر بهقدری هدفمند بود که بیشتر به یک کمپین تبلیغاتی شبیه بود تا یک مراسم خانوادگی.
واقعیت این است که وقتی پروژههای سینمایی کم شده و تلویزیون مخاطب ندارد، هنرمندان برای برندینگ خودشان ناچارند به سمت چنین نمایشهایی بروند. عروسی در این شرایط نه فقط جشن عاشقانه، بلکه فرصتی است برای یادآوری این جمله به مخاطبان: «ما هنوز اینجاییم و هنوز میتوانیم خبرساز باشیم.»
و به نظر میرسد این فرمول هم جواب داده. واکنشها در شبکههای اجتماعی نشان داد که دستکم فعلاً مخاطب همچنان برای تماشا و قضاوت و حتی غیبتکردن پای این محتوا مینشیند. بنابراین بعید نیست که در آینده نزدیک شاهد عروسیهایی باشیم که بیش از آنکه یک مراسم خانوادگی باشند، یک شوی تمامعیار رسانهای خواهند شد؛ شاید با مهمانان غافلگیرکنندهتر، دکوراسیون پرهزینهتر و حتی سناریوهایی عجیبتر.
در زیر واکنش برخی کاربران فضای مجازی به خبر ازدواج این چند چهره مشهور را بخوانید:
مائده نوشته: ازدواج متین ستوده با کامران تفتی دور از ذهن بود، من فکر میکنم که خبرساز شدن با زندگی شخصی یعنی کمبود محتوا در کار حرفهای.
محمد حسین، کاربر توئیتر نیز به ازدواج متین ستوده و کامران تفتی اینگونه واکنش نشان داد: وقتی عشق قربانی دیده شدن بشه، ارزش واقعی ازدواج زیر سؤال میره.
امین ترابی گفته: همون کامران تفتی که توی برنامهی "وقتشه" برای ملت نسخهی ازدواج میپیچید... بالاخره به این نتیجه رسید توی ۴۶سالگی، وقتشه!
حالا با فیلم عروسیش چنان رویا فروشی کرد که هزاران جوون، کیلومترها از شانس ازدواج موفق دور شدن.
کیمیا در توئیتر به موضوع متفاوتی اشاره کرد و نوشت: این متین ستوده و کامران تفتی رسما کل عروسی شونو با تبلیغات جمع کردن.
متین روز عروسیش آرایشگاهشو تبلیغ می کنه
کامران تالارو
متین مزون لباس عروسو تبلیغ میکنه
کامران گل فروشی رو
بعد شما بشین حسرت عروسی لاکچری اینارو بخر که همه چیشون عاریه ایه.
ساناز هم نوشت: ازدواج تبلیغاتی شاید چند روز تیتر بسازه، اما برای ساخت آیندهی مشترک کافی نیست.