محیا دهقانی: ظاهر پسرانه کاراکترم، باعث شد «قرمز یواش» سالها توقیف بماند

صبا/ بازیگر نقش دختر پسرنمای «قرمز یواش» میگوید ظاهر متفاوتش—از جمله پیدا بودن گوشها از زیر کلاه—یکی از دلایل اصلی صدور نیافتن مجوز اکران فیلم بوده؛ نقشی که هم برایش تجربهای ویژه ساخت و هم فیلم را به تعویق انداخت.
«قرمز یواش» تازهترین فیلم علی جبارزاده، اثری در ژانر کمدی–اکشن با چاشنی مسائل اجتماعی است؛ فیلمی که پس از چند سال توقیف، سرانجام به نمایش درآمد و بهواسطه موضوع متفاوتش مورد توجه قرار گرفت. داستان فیلم حول محور جوانی به نام رضا میچرخد؛ پسری از جنوب تهران که به دلیل داشتن حافظهای غیرعادی و خارقالعاده، در موقعیتهای طنزآلود اما پرتنشی گرفتار میشود. «قرمز یواش» جهانی رئال اما اغراقآمیز میسازد و شخصیتهایش را در فضایی شلوغ و پرهیاهو قرار میدهد؛ فضایی که هم زمان ظرفیت خنداندن و هم روایت یک زیست واقعی از طبقه فرودست را دارد. فیلم با حضور بازیگرانی چون نیما شعباننژاد، هومن حاجیعبداللهی، محیا دهقانی و زندهیاد رضا داودنژاد ساخته شده و یکی از ویژگیهایش، استفاده از نقشهایی غیرمتعارف و تیپهایی است که کمتر در سینمای بدنه دیده میشود. در ادامه، صبا با یکی از بازیگران این فیلم گفتوگو کرده است؛ بازیگری که در قرمز یواش نقشی خاص و متفاوت را برعهده دارد—شخصیتی که بهنوعی دختری پسرنماست و فضای تازهای به داستان فیلم بخشیده است.
محیا دهقانی، بازیگر فیلم سینمایی «قرمز یواش» درباره کاراکتر خود در این فیلم گفت: «من در این فیلم نقش خاصی داشتم و همین تفاوت و خاص بودن علت اصلی پذیرش آن بود. چنین کاراکتری همیشه پیشنهاد نمیشود و برای من فرصتی بود تا تواناییهایم را ارزیابی کنم و خودم را قویتر بسازم؛ چون یک بازیگر باید قابلیت خود را در نقشهای متنوع محک بزند و مهارت بازیگریاش را از همین مسیر رشد دهد.»
وی با اشاره به اینکه این نقش در زمان بازی برایش «پرچالش و بامزه» بوده است، افزود: «این کاراکتر یک دختر پسرنماست که به خاطر زیست و محل زندگیاش به نوعی به اجبار ظاهر و رفتارهایش پسرانه شده؛ اما در نهایت بهخاطر عشق و حس خوبی که از زن بودن دریافت میکند، به ویژگیهای زنانه خود بازمیگردد. جالب اینجاست که آنچه همیشه در درون او وجود داشت، حسادت زنانه بود و همین حس، موجب تغییر رویکردش شد.»
دهقانی با اشاره به اینکه یکی از دلایل عدم اکران فیلم در زمان تولید، نمایان بودن گوشهای این کاراکتر بوده است، توضیح داد: «چون این شخصیت دختری با ظاهر پسرانه است، کلاه بر سر دارد و مشخص بودن گوشهای من یکی از دلایل عدم صدور مجوز اکران بود. اینکه چرا فیلمی در زمان خود اجازه نمایش پیدا نمیکند اما چند سال بعد اکران میشود، جای تعجب دارد.»
او درباره باورپذیر کردن نقشها افزود: «وقتی نقشی را برعهده میگیرم، برای باورپذیر کردن آن به دنیای تخیلم رجوع میکنم و کاراکتر را در ذهن خود پرورش میدهم تا قالبی شکل بگیرد که ابتدا خودم آن را باور کنم. به نظر من بازیگر مانند یک سوارکار است؛ سوارکاری را بلد است، اما وقتی میخواهد اسب جدیدی را سوار شود باید با آن اسب آشنا شود. وقتی شناخت به دست آمد، میتواند تا هرکجا که بخواهد بتازد. رویکرد من نسبت به نقشها همین است و ابتدا در ذهنم به لحن، صدا، تیکها و دیگر جزئیات میرسم.»
دهقانی درباره نحوه همکاری با کارگردان فیلم گفت: «آقای جبارزاده بسیار حمایتگر بودند و دست بازیگر را برای ارائه بهتر نقش باز میگذاشتند. حتی برای موتورسواری بدلکار آورده بودند اما من پیشنهاد دادم خودم این کار را انجام دهم. سر صحنه موتورسواری را به من یاد دادند و تمام سکانسها را خودم موتورسواری کردم.»
وی درباره اینکه اگر اکنون این نقش را بازی میکرد، آیا اجرا متفاوت میشد، گفت: «نمیدانم، اما قطعا تجربیات بازیگری باعث پختگی و حرفهایتر شدن بازیگر میشود و این تغییر طبیعی است. با این حال، بعد از گذشت این سالها، دیگر چنین نقشی به من پیشنهاد نشد.»
دهقانی درباره تجربههای تازهای که این نقش برایش به همراه داشته، یادآور شد: «بازیگری اینگونه نیست که تجربه یک نقش را در دیگری به کار بگیری. هر نقش ویژگیهای خاص خود را دارد و اگر تجربه قبلی را تکرار کنی، به تکرار میافتی. این نقش به دلیل منحصر بودنش برای من تجربهای تازه بود. البته بازیگر باید بتواند از تجربیات گذشته استفاده کند، اما من هیچ نقشی را بهطور کامل در نقش دیگری به کار نگرفتهام چون این کار به تکرار میانجامد؛ بنابراین همیشه سعی میکنم انتخابهایم مرا از این اتفاق دور نگه دارد.»
او درباره بازی در کنار نیما شعباننژاد گفت: «گروه بسیار خوب و هماهنگی داشتیم و بازیگران و عوامل فیلم را دوست داشتم. همه ما قصد داشتیم فیلمی متفاوت بسازیم تا مخاطب از تماشای آن لذت ببرد. من و نیما شعباننژاد خیلی با هم همراه بودیم و حتی برای نقشها به هم ایده میدادیم؛ نتیجهاش هم اجرای طبیعی و مؤثر نقشهایمان بود.»
دهقانی درباره بازی سیاوش چراغیپور در نقش مادر خانواده گفت: «کاراکتر ایشان بسیار جذاب و شیرین بود و به نظرم بهترین تیپ ممکن برای این نقش را انتخاب کرده بودند. از همکاری با همه عزیزان بسیار خوشحالم.»
او درباره علاقهمندی به نقشهای کمدی یا جدی توضیح داد: «اصولا فیلمنامه و کاراکتر برای من اولویت اول است و ژانر اهمیتی ندارد. بازیگر باید در هر ژانری بازی کند تا استعداد درونیاش را نشان دهد؛ نباید خود را محدود به قالب خاصی کند.»
وی در پاسخ به اینکه پررنگ بودن نقش چقدر برایش اهمیت دارد، گفت: «بله اهمیت دارد، چون در روند کاری بازیگر مسیری طی میشود و بازگشت به عقب کار درستی نیست. من در بازیگری از مسیرهای کوتاه شروع کردم.»
دهقانی درباره خاطرات شیرین خود از پروژه گفت: «من کاراکترم را دوست داشتم و هر بار که در قالب آن قرار میگرفتم، خیلی به من خوش میگذشت. موقعیتهای بامزه و شیرین زیادی داشت که در هر سکانس خنده را به لبهایمان میآورد.»
و در پایان درباره تأثیر رفتارهای پسرانه این کاراکتر بر زندگی شخصیاش بیان کرد: «کمی بعد از تولید فیلم، آن لحن خاص پسرانه گاهی در زندگی شخصیام ظاهر میشد، اما پررنگ نبود و پس از مدتی از بین رفت.»



















