نماد آخرین خبر

"ادوارد نورتون": درباره‌ی سن و سالم تا به حال دروغ گفته‌ام!

منبع
باشگاه خبرنگاران
بروزرسانی
باشگاه خبرنگاران/ "ادوارد نورتون" گفت:‌ کارنامه‌ي کاريم ميان مخاطب و شخصيتي که مي‌خواهم به آن زندگي ببخشم قرار مي‌گيرد، نبايد شلوغي و بهم ريختگي ميان اين دو باشد. "ادوارد نورتون" يکي از بزرگ‌ترين بازيگرهاي آمريکا است که در فيلم‌هايي هم‌چون "ترس کهن"، "باشگاه مشت‌زني"، "شعبده‌باز"، "هالک شگفت‌انگيز" و اين اواخر هم در فيلم "مرد پرنده‌اي" به ايفاي نقش پرداخته است. در ادامه، مصاحبه‌اي با او را مي‌خوانيم؛ - آقاي نورتون، کي فهميديد بازيگر خوبي هستيد؟ نورتون: وقتي جوان‌تر بودم لحظاتي را تجربه مي‌کردم که در آرامش کامل دچار خودانگيختگي مي‌شدم، مخصوصاً وقتي اين خودانگيختگي اصلاً برنامه‌ريزي نشده بود، فکر مي‌کردم: "اين احساس خودانگيختگي همان چيزي است که تو بايد آن را دنبال کني." يادم مي‌آيد چند سالي که تئاتر کار مي‌کردم لحظاتي پيش مي‌آمد که فکر مي‌کردم:‌ "اين طوري خوب است، اين ارزشمند است، خيلي چيزها در تئاتر پيدا مي‌کنم و مي‌توانم تاثير خودانگيختگي را در اين کارم ببينم." - تا به حال براي رسيدن به هدف‌تان تلاش کرده‌ايد؟ نورتون: بله، بارها کاري جديد را شروع کردم و احساس بي‌حوصلگي داشتم، درست مثل اين بود که ادا درمي‌آوردم و گم شده‌ام. بنابراين اين طور نيست که به مقامي برسيد و هر روز به خاطر کاري که انجام مي‌دهيد قوي بودن داشته باشيد، بارها کاري را تجربه کرده‌ام و از خودم پرسيدم: "دارم چي کار مي‌کنم؟" و هيچ جوابي براي اين سوال نداشتم. - اما بازيگري شما را خوشحال مي‌کند؟ نورتون: فکر مي‌کنم بله، البته خوشحال شدن مربوط به تعادل و پيدا کردن تعادلي بين بخش فکري مغزتان و خلاقيت آني است. خلاقيت آني که از بهم‌ريختگي حاصل مي‌شود. بنابراين براي من خوشحال شدن با تعادل داشتن صورت مي‌گيرد. بخش فکري بازيگري و کمال‌گرايي خسته‌کننده است، اما خودانگيختگي بسيار لذت‌بخش است. پس موضوع مديريت اين دو جنبه‌ي تجربه است. اما بله، سرگرم‌کننده است. يعني هيچ مفهومي ندارد در فيلمي بازي کنيد که از بازي در آن لذت نمي‌بريد. - تا به حال شده سرتان خيلي شلوغ شود؟ نورتون: بله، مطمئناً. - چه موقع اين موضوع پيش آمد؟ نورتون: اين موضوع در وقت‌هاي متفاوتي رخ مي‌دهد. زماني است مي‌دانم که خيلي کار مي‌کنم و اگر زير بار اين همه بار اين همه کار کمرم خم شود، کارهاي ديگري هم هست که روي هم تلنبار مي‌شوند. دليلي ندارد کاري را انجام دهم که از آن الهام نمي‌گيرم. براي من بخشي از راه‌حل اين است که کم‌تر کار کنم. به اين صورت که پشت سر هم کار نکنم... - چرا اين قدر جوان به نظر مي‌رسيد؟ من يکي از آن بازيگرايي هستم که درباره‌ي سنم دروغ مي‌گويم. راستش من 27 ساله هستم اما چون دلم مي‌خواهد در شخصيت‌هاي جاافتاده بازي کنم، پس سنم را بيشتر مي‌گويم. - قبل از انجام هر پروژه‌اي خودتان را آماده مي‌کنيد؟ نورتون:‌ آماده‌سازي خيلي مهم است. اول با در نظر گرفتن همه چيز شروع مي‌کنم، از موسيقي گرفته تا لباس و ويدئو. مي‌دانم شايد عجيب باشد، اما گاهي انتخاب لباس مي‌تواند به بازيگر کمک کند در نقشش جاي بگيرد. هر بار يک چيزي را انتخاب مي‌کنم. گاهي موسيقي و گاهي صدا از همه چيز مهم‌تر مي‌شود. - صدا؟ نورتون: بله. براي يکي از فيلم‌ها با يک زنداني که در زندان نزديک دترويت بود، صحبت مي‌کردم. او صداي فوق‌العاده‌اي داشت. صدايش مثل کشيدن کاغذ سنباده روي هم يا شيشه بود. تقليد صدايم از او خوب بود. اما صداي او محکم‌تر و خشن‌تر بود. - چطور اين کار را کرديد؟ با زندان تماس گرفتيد و گفتيد چه کسي هستيد و بعد به شما اجازه دادند با آن زنداني ملاقات کنيد؟ نورتون:‌ نه. در اين جور محيط‌ها همه چيز تخت کنترل است. يکي از امکانات زندان شبکه‌هاي روابط عمومي بود که با اين شبکه‌ها ترتيب همه‌چيز را در اتاق‌هاي ملاقات را مي‌دادند. کارشان خيلي دقيق بود. من در سلول آن‌ها قدم نمي‌گذاشتم آن‌ها من و زنداني را به اتاق کنفرانس (مجازي) مي‌بردند. - شما کارنامه‌ي کاري‌تان را کم نگه داشته‌ايد، آيا اين کار باعث مي‌شود شما بدرخشيد؟ نورتون: بله، هميشه فکر مي‌کنم اين چيزها فاسدکننده هستند. نه اين که فقط کيفيت زندگي‌تان را پائين بياورد، بلکه حتي معلوم نيست چه کسي شما را مي‌بيند. براي من، کارنامه‌ي کاري‌ام ميان مخاطب و شخصيتي که مي‌خواهم به آن زندگي ببخشم قرار مي‌گيرد. نبايد شلوغي و بهم‌ريختگي ميان اين دو باشد. وقتي بخواهي کارنامه‌ات را شلوغ کني ديگر رها شدن از آن کار آساني نخواهد بود و هميشه هم نسبت به اين موضوع حالت تدافعي دارم. - بعضي مي‌گويند شما نمي‌توانيد نقش رسانه در زندگي‌تان را کنترل کنيد. نورتون: اتفاقاً فکر مي‌کنم هر کسي مي‌تواند کنترل کند. هر کسي ياد مي‌گيرد اين چيزها را کنترل کند. زمان مي‌برد اما ياد مي‌گيريد اتفاقات مختلف را کنترل کند و سعي مي‌کند آن چيزهايي که واقعاً دوست دارد را انجام دهد و چيزهايي که باعث مي‌شوند سر راه او قرار بگيرند را کنار بزند. - وقتي فيلم‌تان آن طور که شما مي‌خواهيد در شهرها و کشورهاي مختلف نمايش داده نمي‌شود، نگران نمي‌شويد؟ نورتون:‌ نه، نه. هميشه به خاطر انگيزه‌هاي همسان فيلم مي‌سازم. در سال‌هاي گذشته چند فيلم ساختم که بيشتر مستقل بودند. براي مثال فيلم "شعبده‌باز" که در هيچ سالني نمايش داده نشد و فيلم خيلي خيلي خوبي هم بود، اگر انتشار فيلم معيارت باشد خيلي زود از پا مي‌افتي. فکر مي‌کنم به اندازه‌ي کافي با تجربه شده‌ام. - منظورتان چيست؟ نورتون: شما اولين فيلم‌تان را مي‌سازيد و منتشر مي‌کنيد، مردم هم آن فيلم را مي‌بينند و ارزيابي‌اش مي‌کنند. کم‌کم طوري مي‌شود که فيلم‌هاي زيادي رابطه‌ي بين مردم و کارگردان را شکل مي‌دهد و همين طور که مي‌گذرد شما به ديرپايي ايماني مي‌آوريد