ايسنا/ «هزاردستان» در سال ۱۳۵۸ براي تلويزيون ساخته شد و ساخت آن هشت سال به طول انجاميد. اين مجموعه که اين روزها از شبکه آيفيلم در حال پخش است، کلکسيوني از بهترين بازيگران ايراني از جمله جمشيد مشايخي، عزت الله انتظامي، داود رشيدي، علي نصيريان و محمدعلي کشاورز را در خود جاي داده که با هدايت علي حاتمي، يکي از ماندگارترين سريالهاي تاريخي تلويزيون ايران را رقم زده است.
ماندگارترين تاثير به جا مانده از سريال «هزاردستان» ساخت شهرک سينمايي غزالي است؛ شهرکي که به گفته خود علي حاتمي، زمان شروعش جوان بوده و وقتي تمام شده پيرمردي از شهرک بيرون آمده است.
مرحوم حاتمي گفته است: «هنگام توليد «هزاردستان» فکر ميکردم آن آخرين سريال تلويزيونيام باشد براي همين تمام توان و نيرويم را براي توليد آن گذاشتم. پس از فراهم شدن لباس و وسايل صحنه نوبت به ماکت و اجراي دکور رسيد. براي ساختن شهرک سينمايي تلاش کردم جايي را انتخاب کنم که بعدها بشود آن را گسترش داد. نبايد در انتخاب خطر ميکردم. اگر ما زميني به وسعت ۱۲۰ هزار متر داشتيم، ميتوانستيم ايدهآلهايمان را در آن پياده کنيم.
مدتي طولاني به دنبال چنين مکاني گشتم و نهايتا نزديک اتوبان تهران - کرج، جاي مناسبي پيدا کردم. تصادفا بعد از تحقيق فهميدم اين زمين در تملک تلويزيون است. دو سالي براي سر و سامان دادن آن زمان صرف کرديم تا نهايتا به شهرک سينمايي به شکل و شمايل امروزي رسيديم.»
علي حاتمي در اين مجموعه قصد داشته از چند چهره تاريخي استفاده کند و بقيه را از چهرههاي ذهني خودش تصوير کند و اين تلفيقي بود از قصه و واقعيت. با اين حال زمزمهي تغيير قسمت آخر سريال «هزاردستان» و حذف برخي قسمتها در بازنويسي فيلمنامه در آن زمان بين مردم و بينندگان اين مجموعه تاريخي شنيده شد.
جمشيد مشايخي در يکي از مصاحبههايش حذفيات سريال «هزاردستان» را تاييد کرده و گفته است: خيلي حيف شد؛ چرا که خيلي از صحنههاي مجموعه «هزاردستان» حذف شد. به ياد دارم براي صحنههايي ما چهار ساعت تصوير گرفته بوديم، اما فقط يک ربع پخش شد. شايد اگر الان اين مجموعه پخش ميشد تا اين حد حذف نميشد.
او تاکيد کرده است: 11 ساعت از سريال «هزاردستان» سانسور و خيلي از صحنهها کم شد. چهار ساعت در خانه پيرنيا صحنههاي مونتاژ شده وجود داشت که فقط 20 دقيقهاش پخش شد يا در خانه اقدسيه سه ساعت مونتاژ شده داشتيم؛ اين صحنهها در آن زمان سانسور شد، ولي الان ممکن بود سانسور نشود.
علي حاتمي در اواخر دههي 50 براي نوشتن «هزاردستان» به فرانسه رفت و اولين کاري که کرد سرش را از ته تراشيد تا رويش نشود به خيابان برود و تنها کارش اين باشد که از صبح تا شب بنويسد.
همسر مرحوم حاتمي در اين باره گفته است: «علي روزي که به فرانسه رفته بود، سرش را تراشيد و چهرهاش را کاملاً تغيير داد تا مجبور شود در خانه بماند. قيافه او در آن زمان آن قدر تغيير کرده بود که وقتي ليلا، علي را ديد، او را نشناخت. همان زمان هواي فرانسه خيلي گرم شده بود. علي هر بار که به من زنگ ميزد از گرماي هوا گلايه ميکرد.
به هر حال همسر يک نويسنده بودن خيلي سخت است. من به خاطر عشقي که به اين کار و همسرم داشتم و نبوغي که در او ميديدم تمام اين سختيها را تحمل ميکردم. گاهي اتفاق ميافتاد ۲۴ ساعته و حتي يک هفته در خانه سکوت حکمفرما بود تا او بتواند کارش را انجام دهد.»
مرحوم علي حاتمي حدود 15 روز بعد از 22 بهمن ماه سال 57 کارش را تمام کرد، اما سرنوشت مجموعه «هزاردستان» بعد از انقلاب اسلامي تا مدتي بلاتکليف ماند. در نهايت تلويزيون به او اعلام کرد که تصميم گرفته است اين سريال را بسازد، اما پيش از آن بايد فيلمنامه را بخواند.
سريال «هزار دستان» به داستان زندگي رضا خوشنويس که شخصيتي تخيلي مبتني بر شخصيتي تاريخي به نام کريم دواتگر است، ميپردازد.
فيلم از دو بخش اصلي تشکيل شده است؛ بخش اول به داستان رضا تفنگچي ميپردازد که دوران احمدشاه و آغاز حکومت رضا شاه را تصوير ميکند و بخش دوم در مورد زندگي رضا خوشنويس است که در دوران پاياني حکومت رضا شاه و آغاز حکومت محمدرضا شاه ميگذرد.
محمد علي کشاورز که با نقش «شعبون استخوني» دراين سريال يکي از برترين نقشهاي دوران بازيگري خود را به يادگار گذاشته است، درباره چگونگي دعوت شدن به سريال مرحوم علي حاتمي گفته است: وقتي در سريال «سربداران» مشغول به کار بودم، علي حاتمي آمد و گفت: «ميخواهم سريال «هزاردستان» را بسازيم و تو حتما بايد بازي کني و براي تو نقش «شعبان استخوني» را در نظر گرفتم. بعد هم متوجه شدم بازيگراني مثل جمشيد مشايخي، عزتالله انتظامي، داوود رشيدي و ... در آن بازي خواهند داشت و براي همين مشتاق شدم که اين نقش را ايفا کنم.»
کشاورز متفاوت بودن را دليل پذيرش نقش «شعبان استخوني» عنوان کرده است و گفته که ويژگيهاي شخصيتي شعبان استخوني برايش بسيار وسوسهانگيز بوده است.
کشاورز چيزي نزديک به يک ماه فقط در مورد اين شخصيت مطالعه کرده، مسافرت رفته، به برخي محلههاي جنوب شهر ميرفته و با آدمهاي آنجا صحبت ميکرده تا با نحوه بيانشان آشنا شود و حرکاتشان را به ذهن بسپارد.
او درباره گريمش گفته است: «پوستم کنده ميشد تا اين گريم پرحجم را از چهرهام پاک کنم. پس از پاک کردن صورتم، سوزش وحشتناکي در اطراف چشمم شروع ميشد و روي پيشاني و اطراف صورتم و در نهايت ملتهب ميشد »
در زمان ساخت «هزاردستان» حدود چهار ساعت زمان صرف گريم کشاورز ميشده است.
کشاورز گفته است که علي حاتمي اصلا سر صحنههاي زد و خورد حاضر نميشد، چون از خون ميترسيد و با ديدن خون حالش بد ميشد و بيشتر صحنههاي دعوا را دستيارش (احمد بخشي) ميگرفت.
جمشيد مشايخي هم درباره بازي در مجموعه «هزاردستان» يادآور شده است: علي حاتمي به من گفت دو نقش به تو ميخورد؛ ولي من دوست دارم تو نقش «رضا خوشنويس» را بازي کني. ميگفت با توجه به شناختي که از تو دارم شخصيتي که نوشتم به روحيه تو نزديک است. شخصيت «رضا خوشنويس» که در بعضي جاها «رضا تفنگچي» هم هست، شخصيت دوگانهاي دارد. به هرحال «رضا خوشنويس» يا «رضا تفنگچي» نقش اصلي اين سريال است که من هم از بازي در اين نقش بسيار لذت بردم.
وي اضافه کرده است: بعد از انقلاب بود که کار «هزاردستان» را شروع کرديم. علي حاتمي به من گفت حق ما را طوري که بايد و شايد به ما نميدهند، ولي براي پول کار نکنيم، براي هنر کار کنيم و سرمان را براي اين کار بگذاريم. نه تنها من، بلکه همه، حتي کساني که نقشهاي کوتاه بازي ميکردند سرشان را براي اين کار گذاشتند.
مشايخي در خاطراتش درباره «هزاردستان» گفته است: علي سال 58 تصميم گرفت اين سريال را کار کند. به ياد دارم در لاله زار نو در يک خانه قديمي کار را شروع کرديم. در ابتدا قرار بود من همراه خانم فخري خوروش بازي کنم، اما علي به دليل اينکه معتقد بود سن خانم بايد کمتر باشد آن صحنه را با شهلا ميربختيار بازي کردم؛ البته قبل از شروع کار حاتمي به من گفت جمشيد دستمزدي که در اين کار داده ميشود، ممکن است زياد نباشد؛ اما ميخواهم با تمام وجودمان کار کنيم و دقيقاً هم همين اتفاق افتد. همه هنرمندان همچون آقايان اسکندري، معيريان و ... زحمت زيادي براي مجموعه «هزاردستان» کشيدند.
مشايخي گفته است: به نظرم ديالوگهايي که علي مينوشت، خيلي شاعرانه و زيبا بود. علي هميشه در آثارش موفق بود، چون به راحتي از صحنهها نميگذشت و براي تک تک پلانها وقت ميگذاشت. او مثل کارگرداناني نبود که اداي اين رشته را درميآوردند. اگر بازيگر نظري داشت به نظرش احترام ميگذاشت. او هميشه با منطق حرف ميزد و منطقي هم پاسخ ميداد.
جمشيد مشايخي، از صدابرداري سريال تاريخي «هزاردستان» گفته است و اينکه در «هزاردستان» حدود هشت ساعت صدابرداري سر صحنه داشتند و او هشت ساعت را با صداي خودش بازي کرده است.
او درباره تصميم نهايي علي حاتمي براي دوبله سريال يادآور شده است: به دليل اينکه صداي مزاحم در آن کار زياد بود و ما آن وقت از لحاظ تکنيک در حد امروز نبوديم، علي حاتمي ترجيح داد که کل صداي سريال را از اول صداگذاري کند تا کيفيت آن پايين نيايد. به هر حال صدابرداري سر صحنه در آن زمان به قدرت امروز نبود و براي همين فيلمهاي ايراني هم دوبله ميشد.
علي حاتمي در آخرين روزهاي عمرش در مصاحبهاي که پس از مرگش منتشر شد، درباره سختيهايي که براي ساخت «هزاردستان» متحمل شده، گفته است: هيچ جرياني با ساخت «هزاردستان» به جز چند رفيق قديمي موافق نبود. به لحاظ معنوي راضيام چون شيره جان خود را گذاشتم، زن و فرزند را عذاب دادم تا کارم در حد توانم بيعيب باشد. اصلا غايت يک هنرمند متعهد بايد همين باشد، کدام هنرمند يا روشنفکر مسوول در طول زندگياش اجر مرارت خود را تمام و کمال گرفته است؛ مگر با انعکاس موثر و جاودانگياش اثرش در گذشت زمان. اميدوارم آيندگان نقادان با معرفتي در مورد آثار من باشند و من را به از گور درآوردن افکار عتيقهاي متهم نکنند.