گفتوگو با «محسن ربیعی»کارگردان فیلم«بازنشستهها»: اگر پول باشد، براد پیت هم برای شما بازی میکند!
باني فيلم
بروزرسانی
بانيفيلم/ سوداي بازيگري و معروف شدن تبي است که هميشه در بين جوانان و حتي بزرگتر از آنان وجود داشته و محسن ربيعي همين موضوع را دستمايه اولين تجربه سينمايي خود قرار داده است .
و براي اينکه جمع افرادي که به مدد پول و پارتي بازيگر شدهاند، ناراحت نشوند، زبان طنز را براي روايت خود انتخاب کرده است! باشد که اين شوخي بتواند قدمهاي آسيبشناسانهاي در راستاي حل معضلات امروز سينما بردارد. با اين کارگردان گفت و گويي داشتهايم.
«بازنشستهها» اولين فيلم سينمايي شماست. تا قبل از آن چه ميکرديد؟
- من در لبنان سينما ميخواندم، گرايش کارگرداني و تدوين. سال 84 به ايران برگشتم و شروع کردم به ساخت تلهفيلم که تعداد آنها تا امروز در شبکههاي اول و دوم و تهران و همچنين شبکه ويدئوي خانگي به 22 عنوان ميرسد. سال 86 هم يک سريال براي ماه رمضان شبکه 2 توليد کردم با عنوان «عطر سيب». «بازنشستهها» اولين تجربه من در زمينه سينماست.
اين فيلم هم در ابتدا قرار بود تلويزيوني کار شود؟
- بله، فيلمنامه ما متن خيلي خوبي بود و وقتي بازيگران را دعوت کرديم، با توجه به اينکه کستينگ سينمايي دور هم گرد آمده بودند و قصهمان هم مناسب مديوم سينما بود، تصميم گرفتيم آن را در اين قالب کار کنيم.
اين تصميم به درستي انجام شد؟
- يک سري تغييرات را لحاظ کرديم و خدا را شکر موفق شديم آن را به قالب سينما در بياوريم.
دقيقا براي تبديل فيلم به يک اثر سينمايي چه تغييراتي را لحاظ کرديد؟
- به هر حال در تلويزيون به طور کلي با يک فرمت ديگر مواجه هستيم. از جمله نوع پلانهايي که چيده ميشود و ... ، به همين دليل تغييرات در سطح گستردهاي بود، اما من ميخواهم يک موضوع ويژه را مطرح کنم. متأسفانه در سينماي ما اين بازيگر است که مديوم را مشخص ميکند. اوست که ميتواند تعيين کند اين کار تلويزيوني شود يا سينمايي! به عبارت دقيقتر سينمادار به فيلمساز ميگويد اگر فيلم تو بازيگر چهره داشته باشد ميتواند روي پرده باشد. در حقيقت سينماي ما بازيگر سالار شده است و از طرف ديگر هر کسي از خانوادهاش قهر ميکند، کارگردان ميشود و از تلويزيون هم شروع ميکند و ممکن است حتي به سينما هم برسد. اين در حالي است که سينما يک رسانه کاملاً متفاوت است. از نوع ديالوگها گرفته تا شيوه فيلمبرداري .
چرا با کمدي به سينما قدم گذاشتيد؟ به خاطر اين پيشزمينه ذهني که در ايران اين ژانر مخاطب دارد؟
- امروز با معضلي مواجه هستيم و آن اينکه بسيارند کساني که پول ميپردازند و وارد سينما ميشوند. خط داستاني ما هم از همين جا شروع ميشود و شخصيت اصلي قصد چنين کاري را دارد که سرش کلاه ميرود. فکر کرديم اگر بخواهيم اين موضوع را به شيوه جدي کار کنيم، ممکن است به خيليها توهين شود و تصميم گرفتيم نگاهمان را کمي فانتزيتر کنيم. در شيوه پرداخت هم سعي کرديم کمي جديد عمل کنيم و مثلاً آرام جعفري در اين کار نقش خودش را دارد. هميشه دلم ميخواست اين معضل را در سينما مطرح کنم که خوشبختانه اتفاق افتاد.
درباره جذب بازيگرانتان صحبت کنيد.
- امروز ميتوان گفت از يک نگاه، فرق بين تلهفيلم و سينما زياد نيست، به اين معني که محمدرضا گلزار هم ممکن است در يک کار تلويزيوني بازي کند و اينگونه نيست که بازيگران چهره به بهانه نامآشنا نبودن يک کارگردان پيشنهاد او را رد کنند. ديگر آنکه اگر بنا باشد پول خوبي پرداخت شود برد پيت هم ميآيد و بازي ميکند! قصه اسکناس است و نه اعتبار! در مورد من اما، بايد بگويم يوسف صيادي از دوستان قديمي من است و با فتحعلي اويسي هم از ديرباز رفاقت داشتم. با خانمها اميرجلالي و جعفري هم از قبل کار کرده بوديم.
فکر ميکنيد مخاطبان از «بازنشستهها» استقبال کنند؟
- اميدوارم. نميدانم چرا چنين نوبتي را براي اکران به ما دادهاند. زماني که با روزهاي انتخابات رياست جمهوري مقارن شده و همچنين امتحانات بچهها هم در حال برگزاري است. البته من تمام تلاش خودم را به خرج دادهام و با تلويزيون صحبت کردهام و از آقاي ضرغامي بابت تبليغات تلويزيوني شبکههاي 1 تا 5 و ساير شبکهها قول گرفتهام. مجري طرح و پخش هم آقاي بابائيان است که من کار ايشان را به شدت قبول دارم.
سوژه اصلي فيلم شما (بازيگري) زمينه موقعيتهاي کمدي زيادي را فراهم کرده، اينطور نيست؟
- بله. آقاي اويسي در فيلم با بازيگران زيادي شوخي ميکند و مثلاً کساني مثل مسعود کيميايي و اکبر عبدي و رضا شفيعيجم را با اسم کوچک خطاب ميکند. نمونه او را در جامعه زياد ديدهايم. مثلاً کسي يک بار از جلوي سينما رد ميشود و بعد ميگويد من با کيميايي چاي خوردم!
قصد داريد در سينما بمانيد؟
- اگر بتوانم تحمل کنم و از گرسنگي نميرم، ديگر به سراغ تلهفيلم نميروم و سعي ميکنم در سينما باقي بمانم. در اين مديوم فضا حرفهاي تر است و کار کردن با آنها هم سادهتر است. شايد فوتبال مثال خوبي براي اين موضوع باشد، اگر تيم رقيب شما خوب بازي کند، شما هم خوب بازي ميکنيد و مسابقه قشنگ ميشود.
و باز هم طنز کار ميکنيد؟
- صد در صد ژانرهاي غير از کمدي را تجربه ميکنم. علاقه من بيشتر به سمت موضوعات خانوادگي است، چون نياز به آن را در جامعه به شدت احساس ميکنم. با نگاهي به جامعه ميتوان پي به معضلات موجود برد. نزديک به60 درصد ازدواجها به طلاق ميانجامد و من فکر کردم حالا که قرار است دختر و پسرها براي گذران وقت به سينما بيايند، چيزي را به آنها نشان دهيم که در زندگي حقيقي براي آنان راهگشا باشد، تا اينکه دو ساعت صرفاً بخندند و بيرون بروند.
راستي براي نگارش اين متن آسيبشناسانه تحقيقات خاصي هم داشتيد؟
- خير. صبح تا شب دارم ميبينم و ميشنوم و کافي است در دفترم را باز کنم تا با اين موضوعات مواجه شوم.
در پايان فکر ميکنيد آنچه ميخواهيد در «بازنشستهها» بگوييد، منتقل خواهد شد؟
- خودم هم با ديدن فيلم کمدي که کارگرداني کردهام ميخندم و حتي گاهي فکر ميکنم ممکن است پيام اصلي فيلم در حاشيه قرار بگيرد و شايد در يک تماشاي دوباره باشد که يک مخاطب عام پي به هدف ما ببرد.