باني فيلم/ فرهاد فخرالديني در مراسم يکصد و چهارمين سالروز تولد استاد غلامحسين بنان، از کمتوجهي مديران دولتي نسبت به موسيقي ملي و ادغام ارکستر ملي و سمفونيک تهران انتقاد کرد.
فرهاد فخرالديني در مراسم يکصد و چهارمين سالروز تولد استاد غلامحسين بنان که يکشنبه سيزدهم ارديبهشت ماه در شهر کتاب تجريش به همت مرکز موسيقي بتهوون برگزار شد با اشاره به فعاليتهاي کاري خود همراه با استاد بنان، گفت: زماني که آلبوم «ياد يار مهربان» را کار ميکردم، همزمان نيز مشغول نوشتن موسيقي سريال «بوعلي سينا» بودم و همچنان از اين دو کار به عنوان يک فعاليت دلنشين ياد ميکنم زيرا من از دوران کودکي کارهاي استاد بنان را دنبال ميکردم و با صداي ايشان آشنا بودم. حتي در دوران جواني که در هنرستان عالي موسيقي تحصيل ميکردم، استاد بنان را ميشناختم و اين شانس را پيدا کردم که خيلي زود با اين خواننده ارزشمند موسيقي ايراني همکار شوم.
وي ادامه داد: من همواره مهر و محبت استاد بنان را نسبت به خودم احساس ميکردم و در دوران حيات او، خاطرهها و تجربههاي ارزشمندي را کسب کردم که براي من بسيار ارزشمند بود و بعد از درگذشت او بود که به خاطر دوستي که با فريدون مشيري داشتم، به او پيشنهاد دادم که آيا ميشود تدابيري را انديشيد که در حوزه موسيقي تداعيکننده تصانيف استاد بنان باشد؟ که مشيري در جواب من گفت ابياتي نوشته که ميتواند به نوعي تداعيکننده اين فضا باشد. وقتي اين اشعار را مطالعه کردم، ديدم کارهاي خوبي است. اما در حقيقت يک پردهشناسي لازم دارد که بايد بر اساس آن پلها را پيدا کرد و کاري را در تجليل از اين استاد موسيقي نوشت. به همين جهت خيلي زود و پس از طي اين فضا بود که کار را شروع کرديم.
فخرالديني توضيح داد: روزي در امامزاده طاهر همراه با بزرگاني چون هوشنگ ابتهاج، فريدون مشيري و کاوه ديلمي و تعدادي ديگر از دوستان نشسته بوديم و من به کاوه ديلمي گفتم که اين قطعهها را بخواند و او به محض اينکه اين قطعهها را آنجا خواند، متوجه شدم چقدر مورد مهر و محبت قرار گرفت و از آن زمان بود که تصميم به ضبط آلبوم «ياد يار مهربان» با صداي کاوه ديلمي گرفتم.
رهبر اسبق ارکستر ملي ايران با بيان اينکه در موسيقي ملي چهرههاي تابناکي داريم، توضيح داد: متاسفانه ما آنقدري که بايد اين چهرههاي تابناک را نشناختيم. البته همين که امروز درباره بنان صحبت ميکنيم، خوشحاليم. او و هنرمندان ديگري چون روحالله خالقي، مرتضي محجوبي، مرتضي حنانه، ابوالحسن صبا و بسياري از بزرگان موسيقي ايراني، آثاري را خلق کردند که با صراحت ميتوان گفت به شدت جاي اين افراد هماکنون در موسيقي ملي ايران خالي است. موسيقي که به شدت به حمايت احتياج دارد در شرايطي قرار گرفته که مورد بيتوجهي است و برگزاري چنين رويدادهايي در تجليل از بزرگان موسيقي حال به هر بهانهاي ميتواند اتفاق خوبي باشد.
آهنگساز مجموعه تلويزيوني «امام علي (ع)» در ادامه صحبتهاي خود گفت: موسيقي ايراني يک موسيقي خاص است و مانند زبان فارسي است که هنرمندي که در آن فعاليت ميکند بايد با رمز و راز اين زبان آشنا باشد. کساني که موسيقي ايراني را نميشناسند، مانند اين است که يک نويسنده شعر حافظ را نميشناسد و به طور طبيعي اگر شناخت نباشد، حضور در اين فضا نيز غيرممکن است. يک هنرمند موسيقي بايد براي ساخت يک اثر ايراني شناخت لازم را از پردههاي موسيقي ايراني داشته باشد که به طور طبيعي اگر اين شناخت درست وجود نداشته باشد، گوشههاي اين موسيقي نيز درست اجرا نميشود.
اين هنرمند بيان کرد: من با تکنيک قوي مخالف نيستم ولي بر اين باورم که حق مطلب را ادا کردن، مهمتر از اجراي تکنيک در موسيقي ايراني است و اين موضوع بسيار مهمي است که بايد به آن توجه کرد. من به هنرمندان آهنگساز در عرصه موسيقي ايراني و ملي توصيه ميکنم که زياد مبالغه نکنند و بدانند زيبايي در سادگي است.
فخرالديني در پاسخ به سوالي مبني بر اينکه آيا استاد بنان فقط از دو دانگ صدا برخورد بود يا خير؟ توضيح داد: بنان اخلاقهاي ويژهاي داشت. او هيچ وقت دوست نداشت که روي حنجره خود فشار بياورد؛ موضوعي که شما وقتي امروزه در بعضي از خوانندگان ببينيد، متوجه ميشويد که وقتي آنها ميخوانند، آنچنان در چهرهشان دگرگوني ايجاد ميشود که افرادي مانند بنان اين شکل خوانش را دوست نداشتند. او ميتوانست بالا بخواند اما اين کار را نميکرد. البته شايد صداي او چند نت کمتر بود، اما به قدري براي شأن و منزلت يک خواننده در ارکستر ارزش قائل بود که دوست نداشت چهرهاي برافروخته در هنگام خوانش داشته باشد. بنان به قدري در خواندن خود توانايي داشت که وقتي تغييري در نوع اجراي موسيقي به وجود ميآمد، شنونده متوجه اين تغيير نميشد.
وي تصريح کرد: ما بايد بدانيم که بخش عظيمي از موسيقي ملي کشورمان با حضور بزرگاني چون محجوبي، صبا، وزيري، بنان، خالقي و ديگر هنرمندان بزرگ بنا نهاده شد. به نظر من اين هنرمندان در مجموعههاي ارزشمندي چون ارکستر گلها، قطعاتي را اجرا کردند که به اعتقاد من هنوز زيباترين نغمات موسيقي ملي ما محسوب ميشوند؛ به دليل اينکه اين ملوديها را انسانهاي بزرگي مينوشتند که همه هم و غم خود را براي اعتلاي موسيقي ملي ميگذاشتند. موضوعي که متاسفانه امروزه با ادغام ارکسترها به ويژه ارکستر ملي، ماجرا را ناراحتکننده کرده است. به نظر من با ادغام ارکسترها، نه تنها ارکستر ملي احيا نشده، بلکه من تصور ميکنم مصادره شده است.
آهنگساز آلبوم «ياد يار مهربان» تاکيد کرد: متاسفانه همه چيز عوض شده و عمده ياران موسيقي، عشق را فراموش کردهاند و فضاي عجيبي را به وجود آوردهاند که به جاي عشق، مهر و محبت، خشونت وارد موسيقي ايراني شده است. بنابراين خيلي طبيعي است که ديگر نميتوان صداي ارزشمند موسيقي ارکستر گلها را در برنامههاي چند سال اخير شنيد. من معتقدم بايد امکاناتي فراهم شود تا راه ديگري براي اعتلاي موسيقي ملي گشوده شود و ميتوانم بگويم دلم به درد ميآيد وقتي برخي از دوستان ميگويند تا کي بايد اين آهنگها را زد؛ در حالي که سوال اينجاست چطور در عرصه موسيقي کلاسيک، ميتوان آهنگ ۲۰۰ سال پيش را زد، اما آهنگ قديمي ۵۰ سال گذشته موسيقي ملي را نميتوان اجرا کرد؟
فخرالديني در بخش ديگري از صحبتهاي خود گفت: موسيقي ملي بايد يک ارکستر واحد مستقل داشته باشد. ما بايد بدانيم يک نوازنده ارکستر ملي بايد با پرده موسيقي ايراني آشنا باشد و اين دليل خوبي نيست که هر کس در يک ارکستر کلاسيک ميتواند نوازنده خوبي باشد، در ارکستر ملي نيز توفيقاتي را کسب کند. البته در اين ميان نميتوان به استثناءها نيز فکر نکرد. اما من باز هم معتقدم شناخت پردههاي موسيقي ملي براي يک نوازنده ارکستر ملي در درجه اول اهميت قرار دارد يعني اگر چنين اشتياقي در يک نوازنده وجود نداشته باشد، ما نميتوانيم به آن فضاي مطلوبي که مورد نظرمان است، دست پيدا کنيم. من معتقد به استقلال ارکستر ملي هستم و بر اين باورم که اين ارکستر تفاوتهاي زيادي با کار کردن در ارکستر سمفونيک دارد. اصولاً موسيقي ايراني بيان خاص خود را دارد و يک نفر که موسيقي کلاسيک کار کرده، نميتواند ابوعطا بزند. اين ادغام، راه غلطي است که من به شدت مخالف آن هستم و بر اين باورم جز به انحراف کشيده شدن، ثمري براي موسيقي ملي ما نخواهد داشت.
وي تصريح کرد: مطمئنم اگر امروز بزرگاني چون بنان، خالقي، صبا و محجوبي امروز در موسيقي ما حضور داشتند، دلشان براي موسيقي ملي ميتپيد. آنها دلسوز موسيقي ملي ايران بودند و به همين خاطر است که ميبينيم نغمات آنها هميشه به دل مينشيند و ساختگي نيست. شايد امروز خيليها فکر کنند که من تمايل زيادي براي حضور در اين ارکسترهاي دولتي دارم، اما تمام اين حرفها از سر دلسوزي است که بگويم آقايان، ارکستر ملي نوازندگان خود را احتياج دارد. بنابراين صحيح نيست که بياييم در قالب يک ارکستر ادغام شده، موسيقي ملي را اين چنين مورد بيتوجهي و بيمهري قرار دهيم.
فريدون شهبازيان، آهنگساز مطرح موسيقي کشورمان که در اين مراسم حضور داشت نيز با گراميداشت ياد و خاطره استاد بنان، گفت: من افتخار اين را داشتم که با غلامحسين بنان سالهاي زيادي را در ارکسترها و راديو همراه او باشم. او اگرچه رفتارها و اخلاقهاي ويژهاي داشت اما به اعتقاد من خواننده بسيار بزرگي است که جاي او در موسيقي ملي کشورمان خالي است.
وي افزود: در آن زمان با ارکستر گلها به صورت زنده خواندن کار سادهاي نبود، اما بنان با جايگاه ارزشمندي که داشت، اين کار را به درستي انجام داد و خود را به عنوان يک خواننده بزرگ در اين سرزمين معرفي کرد و حالا نميدانم چه زمان خوانندهاي با انديشه غلامحسين بنان در موسيقي پيدا ميشود؟ البته در اين مدت بزرگاني چون محمدرضا شجريان و افراد ديگري تلاشهاي زيادي براي موسيقي ايران کردند اما همه ميدانند که بنان چيز ديگري بود.
بابک چمنآرا، مدير مرکز موسيقي بتهوون نيز در مراسم يکصد و چهارسالگي تولد استان بنان، گفت: در روزگاري که ما شاهد از بين رفتن فروشگاههاي تخصصي حوزه موسيقي هستيم، شهر کتاب، درگاه معتبري براي عرضه فرهنگ است و شايد بتوانيم با اين فضاي فرهنگي، موسيقي را سرپا نگه داريم. اين همکاري ما با مجموعههاي شهر کتاب صرفاً فروش نيست، بلکه ما اهداف ديگري را به دنبال داريم که اميدواريم با حضور شما مخاطبان عزيز، اتفاقات ارزشمندي را در عرصه موسيقي فراهم آوريم.
وي در پايان بيان کرد: مرکز موسيقي بتهوون ايدههايي دارد که از اين پس آنها را با عنوان «تولد خاطرات» براي مخاطبان برگزار ميکند. ما سعي ميکنيم تا با حضور بزرگان، با يک تير چند نشان بزنيم که برگزاري اين مراسم يادبود کوچک براي استاد بنان، در بيست و هفتمين سال خلق آلبوم «ياد يار مهربان»، يکي از اين اهداف است که اميدواريم با استقبال خوبي از سوي علاقهمندان موسيقي مواجه شود.