خبرآنلاين/ توليد اين آلبوم از چه سالي آغاز شد و چه سالي به پايان رسيد؟
شروع کار از سال 82 بود. ايده توليد آلبوم هم از آنجا به ذهن ما رسيد که مي خواستيم اثري نو با موسيقي خوب و حرف هاي جديد براي گفتن توليد کنيم. به اين نتيجه رسيديم که با ايده گرفتن از موسيقي «رپ» به يک موسيقي جديد برسيم و نتيجه اش اين آلبوم شد. در آن موقع نمونه اي مشابه کار ما و حتي موسيقي رپ در کشور وجود نداشت و تا الان هم مشابه کار ما وجود ندارد. به دليل وسواسي که داشتيم پس از سه سال کار آماده شد و حتي براي انتخاب شاعر مناسب اين مجموعه، شش ماه زمان صرف کرديم. با آقاي «افشين يداللهي» در اين زمينه مشورت کرديم و ايشان پيشنهاد دادند در انجمن ترانه سرايان، که در آن زمان هفته اي يک جلسه تشکيل مي شد، حضور پيدا کنيم. به مدت شش ماه در اين انجمن شرکت مي کرديم و با ترانه سرايان مختلف آشنا شديم و آقاي «روزبه بماني» بهترين انتخاب براي سبک و موسيقي ما بودند. گفتگوهايي داشتيم و پس از ابراز تمايل ايشان، وارد روند توليد آلبوم شديم.
از همان ابتدا قصد داشتيد که آلبوم را با مجوز منتشر کنيد؟
بله. به خاطر پيشينه خانوادگي و اينکه در استوديويي مثل استوديو «صبا» فعاليت مي کردم، حتي پس از توقف کار و عدم انتشار رسمي آن هم به ارائه زيرزميني اثر فکر نکرديم. هدف من از روز اول اين بود که بايد به شکل مجاز منتشر شود و بابت همين موضوع هم ده سال صبر کردم. هر دو يا سه سال يکبار به اميد اينکه شايد در سياست هاي ارشاد تغييري رخ داده باشد، کار را مجددا ارائه مي کردم. اولين بار که کار را به ارشاد ارائه کرديم مجوزها صادر شد. اما کسي که اين خبر را به من داد گفت که به چه دلايلي امکان انتشار اين اثر وجود ندارد. با خواهشي که از ايشان کردم، پرونده را باز کردند. دوستان شوراي موسيقي اعلام کرده بودند که اين کار در نوع خودش ايده هاي جديد دارد و ارزشمند است. اما متاسفانه در سال 85 کار متوقف شد و پس از ده سال به اينجا رسيديم.
دليل اصلي که به شما اجازه انتشار ندادند چه بود و اينکه مي خواهم بدانم در جريان ديداري که با آقاي «صفار هرندي»، وزير وقت ارشاد، داشتيد ايشان چه قول هايي به شما دادند؟
ايشان دليل نياوردند و قول پيگيري را دادند. ما تا آن زمان چهار سال از زندگي خودمان را براي اين آلبوم صرف کرده بوديم و شرايط هم اينگونه نبود که هر جوان بيست ساله اي به سادگي بتواند به همه امکانات دسترسي داشته باشد. نمي توانستيم به سادگي قبول کنيم که آلبوم مجوز نمي گيرد. پس از اينکه مطمئن شديم کار ما از ساختمان رودکي و دفتر موسيقي پيش نمي رود به اتفاق يکي از دوستان به ساختمان بهارستان رفتيم. نامه اي نوشته بوديم تا به آقاي صفارهرندي برسانيم و ملاقاتي هم داشته باشيم. منشي ايشان گفت که هماهنگي قرار ملاقات آسان نيست. در همان لحظه که با منشي در حال صحبت بوديم آقاي صفارهرندي براي نماز از اتاق خود خارج شدند. منشي ايشان پيشنهاد داد که اگر مي خواهي کارتان پيش برود همين الان دنبال آقاي وزير برو و کارت را به او بگو. آمادگي صحبت با وزير ارشاد را نداشتم ولي به هر ترتيب خودم را به آسانسور رساندم و حتي اطرافيان ايشان هم تعجب کردند که من چه کسي هستم! گفتم که مي خواهم در مورد يک آلبوم موسيقي با شما صحبت کنم و لطفا اجازه بدهيد که وارد آسانسور بشوم. تا به طبقه پايين برسيم داستان را تعريف کردم و گفتم که مانع و نگراني دوستان بي مورد است و حتي مي توانيد سي دي نمونه آلبوم را گوش کنيد. سي دي را از من گرفتند و گفتند که براي حل مشکل شما يک نامه پيگيري مي نويسم تا رسيدگي شود. بعدا متوجه شدم که نامه رسيده و ظاهرا فقط ايشان نوشته بودند که پيگيري شود و از جزئيات آن مطلع نشدم. به آقاي هرندي هم گفتم که اين کار مجوز گرفته اما در مرحله آخر متوقف شده است. پيگير نامه آقاي وزير که شدم ظاهرا يک سياست دومي پياده شد و گفتند که کار کلا در بخش موسيقي رد شده و اصلا ديگر مراجعه نکن. کار را به صورت رسمي رد کردند.
با توجه به اينکه قطعا گفتند کار رد شده اما چرا باز هم هر دو سه سال يکبار به ارشاد مراجعه مي کرديد؟
زيرا اين قطعيت براي سياست آن زمان وزارت ارشاد بود. در آن زمان خواستند براي اينکه روند کار ادامه پيدا نکند، اثر را از لحاظ تکنيکال رد کنند. در هر دوره اي سياست ها عوض مي شود و من هم به همين اميد پيگيري مي کردم. همانند موسيقي پاپ که تا پيش از نيمه دهه هفتاد ملعون بوده و سپس يک سبک مي شود. اين امکان هم وجود داشت که مشکل موسيقي ما با مرور زمان حل شود. نمي خواستم که زحمت چهار ساله خودم و دوستانم به هدر برود.
اين کار در بخش تکست، همان ويژگي هايي را دارد که تا کنون در آثار رپ فارسي وجود داشته است؟
اصلا اينگونه نيست. در اين آلبوم هشت قطعه موسيقي نداريم، هشت فيلم کوتاه داريم. دليل انتخاب روزبه هم اين بود که او راوي بسيار خوبي است. در اصل ما هشت قصه داريم که با حس شاعرانگي روزبه توام شده است. اين قصه ها به افراد مختلف اختصاص دارد که از زبان آنها در موقعيت هاي گوناگون روايت مي شود. به دليل اينکه چنين فضايي در شعرها داشتيم، فضاي موسيقي هم کاملا روايي است. زماني که آلبوم را بشنويد به اين نتيجه خواهيد رسيد که هرکدام از قطعات، تصوير دارند و در طول آن سه دقيقه يک سکانس از فيلم کوتاهي را مي بينيد. موسيقي رپي که الان مي شنويم بيشتر اينگونه است که يک شخص راجع به يک شخص ديگر صحبت مي کند. اين صحبت ممکن است درباره معشوقه اش يا مساله ديگري باشد ولي ما در آلبوم اصلا چنين فضايي را نداريم. همه چيز مثل يک فيلم است و حتي در اين شعرها ميزانسن و زمان گفته مي شود و قصه آغاز خواهد شد. فقط گويش ما به شکل رپ گفته شده و اين يک موسيقي تازه و برداشتي متفاوت از موسيقي رپ است. حتي در يک قطعه ارکستر سمفونيک هم داريم.
يک ويژگي ديگري که از موسيقي رپ سراغ داريم بيان يک گلايه يا اعتراض نسبت به مسائل مختلف است. نگاه اعتراضي موجود در اغلب آثار اين سبک را در قطعات اين آلبوم داريد؟
بله. خوشبختانه زبان اعتراض آنگونه نيست که فقط بگوييم چرا اوضاع بد است و چرا فلان اتفاقات رخ داده است. اعتراض در قالب قصه قطعات آلبوم رخ داده و همين موضوع باعث جذابيت و خاص بودنش مي شود. من خودم به شخصه نمونه مشابهي براي اين آلبوم در بين کارهاي داخلي و خارجي نديده ام زيرا اعتراض اينگونه نيست که بگوييم مثلا چرا آدم هاي خيابان نشين داريم. در اينجا گوينده همان فرد خيابان نشين است و قصه زندگي خودش را تعريف مي کند. قصه زندگي هم به صورت آه و ناله نيست. کاملا مثل سکانس يک فيلم است و با همه جزئيات روايت مي شود. اعتراض را هم به شکل متفاوتي بيان کرده ايم.
با توجه به اينکه مي گوييد نمونه مشابه اين کار را در بين آثار داخلي و خارجي نديده ايد پس چرا اسم رپ را انتخاب کرده ايد؟
انتخاب نام سبک براي خودم هم سخت بود. وقتي که ده سال به تو مي گويند که شب است و تو مي گويي که روز است، به اين نتيجه مي رسي که روز است! ده سال جلوي آلبوم را گرفتند و فقط گفتند که رپ است و رپ است و رپ است. اگر بخواهيم از بين سبک هاي موجود يک انتخاب داشته باشيم شايد ناچار بايد بگوييم که رپ است.همه حرف من هم همين بوده که صرفا بخاطر اينکه خواننده مانند دکلمه ريتميک مي خواند نام رپ روي آن نگذاريد، پس موسيقي و جزييات چه مي شود؟ قصد داريم در روز رونمايي از دوستاني که تشريف مي آورند درخواست کنيم آنها بگويند اين چه سبکي است. فکر مي کنم نزديکترين قالب به اين موسيقي همان رپ باشد.
زماني که شما توليد اين آلبوم را به پايان رسانديد، موجي به نام رپ در حال شکل گيري بود و اينترنت هم کم کم داشت جاي خود را بين مردم باز مي کرد. بابت اصرار در زمينه فعاليت مجاز يک استدلال شما بحث پيشينه خانوادگي و شرايط محيطي بود که در آن فعاليت مي کرديد. اما در نقطه مقابل شهرت، جايگاه بالاتر و البته بحث درآمدي قرار داشت.
در آن سال ها نمي شد به کسب درآمد از فعاليت زيرزميني فکر کرد. در اين دو سه سال اخير است دوستان به اين نتيجه رسيده اند که اگر زيرزميني کار کنند بعدا مي توانند بنا به سياست هايي که وجود دارد مجوز بگيرند. الان از فعاليت زيرزميني معروف مي شوند و پس از اخذ مجوز به درآمد زيادي دست پيدا مي کنند. در اوايل دهه هشتاد موسيقي زيرزميني جايگاه حرفه اي نداشت زيرا موسيقي هاي بد و درجه دو در آن سال ها زيرزميني بود. دليل دوم من هم همان مساله اي است که بيان کردم. در فضايي که من بزرگ شدم اصلا چيزي به نام موسيقي غيررسمي وجود نداشت وبا آدم هاي بزرگ را ديده بودم و هيچگاه تشنه شهرت نبودم. به همين دليل فقط هدف من اين بود که کارم با بهترين شکل ممکن ارائه شود و بهترين شکل هم همين کار مجاز و رسمي بود. دوست داشتيم که کار ما در همين کشور و به شکل رسمي منتشر شود و اعتقاد داشتيم که هيچ چيز غيرممکن نيست. اين باور را داشتيم که هيچ چيزي در اينجا غيرممکن نيست و همه چيز مي تواند خوب پيش برود، به شرطي که تو خودت با شرايط موجود کار را پيش ببري. ما از آن نسلي هستيم که به شدت تصميم به مهاجرت گرفت ولي همين ايدئولوژي مانع از مهاجرت ما شد. همين انگيزه است که باعث مي شود فکر کنيم ايران جاي خوبي براي زندگي کردن است. بايد در اين کشور کار کرد و تاثيرگذار بود.
آهنگسازان و خواننده ها يک اصطلاحي دارند مبني بر اينکه اگر اثرشان حتي اگر شش ماه پس از توليد منتشر شود بيات خواهد شد. اين اصطلاح در مورد آلبوم شما صدق نمي کند؟
نه خوشبختانه. الان دارم به اين موضوع فکر مي کنم که هنگام توليد اين اثرشايد ده سال جلوتر از زمان خودمان فکر مي کرديم. دليل اينکه توليد آلبوم چهار سال به طول انجاميد اين بود که ما با نمونه ايراني مواجه نبوديم و نمونه اي نداشتيم که توليد را بر مبناي آن انجام دهيم. يک کار کاملا منحصر به فرد بود و خوشبختانه هنوز هم هست. دوستاني که مي گويند شش ماه ديگر کار ما بيات مي شود به عنوان مثال در مورد يک اثر پاپ صحبت مي کنند و بايد در زمان خودش منتشر شود. کار ما در آن زمان مشابه نداشت و خوشبختانه الان هم ندارد. دليل دوم براي پاسخ منفي به سوال شما اين است که اگر ما در آن زمان مي خواستيم يک کار ساده رپ انجام دهيم الان بيات مي شد. زيرا نمونه هاي آن زياد است. اما اين موسيقي صرفا به رپ نمي پردازد و برداشتي از اين سبک در تلفيق با موسيقي ديگر است. از سوي ديگر شعرهاي روزبه بماني براي اين آلبوم همچنان از بهترين آثار او است .
گفتيد که در يک قطعه تنظيم ارکسترال داريد اما مي خواهم بدانم در ساير قطعات آيا فضاي آکوستيک سيطره دارد يا الکترونيک؟
اين آلبوم همه چيز دارد. ايده اوليه ما در ده سال گذشته کاملا آکوستيک بود. يعني درام آکوستيک داشت و به همين دليل مي گويم که کار با فضاهاي داخلي و خارجي تفاوت داشت. يعني ما گويش رپ را در يک فضاي آکوستيک خوانديم. بخش ريتميک اولين قسمت در اين قبيل موسيقي ها است که الکترونيک مي شود. حتي بخش ريتميک را هم به درام و صداي آکوستيک سپرديم و روي آن ايده جلو رفتيم. پس از آن که کار متوقف شد من همان زمان تغييراتي در اين بخش لحاظ کردم زيرا اين يکي از المان هايي بود که امکان داشت مشمول مرور زمان شود.
به غير از خودتان و روزبه بماني ساير عوامل توليد آلبوم چه کساني هستند؟
ما در آن زمان يک گروه سه نفره بوديم. آقاي «مهدي فهيمي» خواننده دوم گروه هستند که بخش پاپ و وکال هاي غير رپ را اجرا کرده اند. ايشان اکنون يکي از مدرسين و خواننده هاي موسيقي کلاسيک هستند و به صورت رسمي فعاليت مي کنند. آهنگسازي و تنظيم اين آلبوم توسط آقاي «سيروس گرامي» و من انجام شده است. «امير صارمي» نوازنده گيتار آکوستيک، گيتار الکتريک و گيتار کلاسيک است. آقاي «پويا احصايي» هم نوازنده بيس دريک ترک هستند. چند سال قبل از «ماکان اشگواري» درخواست کردم که هرکدام از قطعاتي که دوست دارد را او تنظيم کند. و يکي از قطعات با تنظيم ايشان است.
براي پس از انتشار آلبوم به فکر کنسرت هستيد؟ و اينکه آيا فکر مي کنيد باز هم روند صدور مجوز براي کنسرت شما مدتها طول بکشد ؟
نمي دانم اما اميدوارم که اينگونه نباشد. من در اين سال ها نديده ام که آلبومي مجوز بگيرد ولي کنسرت و قدم هاي بعدي آن به مشکل بر بخورد. حتما همان دليلي که فراموشي را از فراموشي نجات داد بقيه راه نيز ما را ياري مي کند.
برخي از دوستان به محض دريافت مجوز تشکر کردن از هر کسي را آغاز مي کنند تا اينکه کارشان راحت تر شود. اما من بايد خالصانه از دوستان شوراي موسيقي وترانه ارشاد، از ده سال گذشته تا امروز، تشکر کنم. زيرا چه در آن زمان و چه در اين دوره هيچ مشکلي براي ما از بابت فني ايجاد نکردند. اگر هم الان مشکلي براي دوستان فعال در اين سبک وجود داشته باشد با قاطعيت مي گويم تقصير دوستان شوراي هاي فني نيست و اولين قدم بازنگري در کيفيت اثرشان وشناخت چارچوب ها است. آلبوم فراموشي نمونه رپي است که از ده سال پيش مجوز گرفت يعني دوستان به موسيقي اهميت مي دادند. مي خواهم از دوستان بخش اداري ارشاد هم تشکر کنم زيرا به دليل تغييري که ايجاد شده، با اين آلبوم طوري برخورد شد که واقعيت محتوايي آن بود. من خودم در فضاي موسيقايي بزرگ شده ام و مي دانستم که چه نوع موسيقي را نبايد کار کنم و چه نوع موسيقي روند مجوزش به سختي پيش مي رود و چه موسيقي مشکلي ندارد. آن زمان هم مي دانستم که اين موسيقي قطعا مجوز مي گيرد. از آقاي ارجمند، مدير دفتر موسيقي ارشاد، هم قدرداني مي کنم که اين تغيير را به وجود آوردند.