افکارنيوز/ «محمدرضا هدايتي» در برنامه بعضيا گفت: رامبد تو باني خير شدي تا صداي هموطنان زابلي من به گوش مرکز برسد و در مجلس مطرح شود.
سيدعلي ضياء پنجشنبه ۱۸ دي در ويژه برنامه «بعضيا» که به مناسبت ميلاد نبي اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) روي آنتن ميرفت، ميزبان حميدرضا برقعي شاعر و محمدرضا هدايتي و رامبد جوان بازيگر بود.
برقعي در اين برنامه از تازهترين آثارش سخن گفت و اشعاري چون «مولاي ما نمونه ديگر نداشته است، اعجاز خلقت است و برابر نداشته است» را براي مخاطبان خواند.
وي که صاحب سه کتاب با نامهاي «طوفان واژهها»، «قبله مايل به تو» و «رقعه» است، درباره کتاب جديد خود اينگونه توضيح داد: کتابي درباره حضرت علي (ع) از ولادت تا شهادت آماده چاپ دارم که قرار است بخش صوتي هم داشته باشد.
اين شاعر آييني پس از قرائت يکي از غزلهايش در شب ميلاد امام صادق (ع) گفت: امشب حسرت خوردم که چرا شعري براي ولادت امام جعفر صادق (ع) ندارم.
در بخش بعدي برنامه و پس از پخش آيتمهايي چون بازديد از لوکيشن فيلم سينمايي «محمد رسول الله»، با بازگشت به استوديو، رامبد جوان جاي ضياء روي صندلي اجرا نشسته بود و گفت: سلام. من علي ضيا هستم. ببينيد که گريم چکار ميکند و حالا من رامبد جوان شدهام! مهمان امشب برنامه «بعضيا» کسي نيست جز محمدرضا هدايتي عزيز.
هدايتي هم پس از سلام و احوالپرسي با مردم گفت: رامبد جوان جاي علي ضيا را گرفت چون صندلي پيدا نکرديم که ضياء روي آن بنشيند.
* من هيچ لهجه اي را بلد نيستم
در ادامه جوان در سخناني خطاب به مخاطبان برنامه اظهار کرد: خوشحالم اکنون اينجا هستم و يک گپ خصوصي با شما دارم. من خيلي دلم ميخواست اکنون که با شما سيستانيهاي عزيز حرف ميزنم لهجهتان را بلد بودم و با لهجه قشنگ شما حرفهايم را رد و بدل ميکردم اما متاسفانه من هيچ لهجهاي بلد نيستم. تنها لهجهاي که بلدم لهجه رفاقت است. انگار حالا من بين خانواده و رفقايم نشستهام.
وي افزود: من هيچوقت در زندگيام نه کسي را مسخره کردهام و نه به مسخره شدنش خنديدهام. بلکه دغدغه من شاد کردن مردم است و طي اين ۲۳ سالي که کار ميکنم و با بزرگان زيادي همکار بودهام و چيزهاي زيادي از آنها ياد گرفتهام، سعي کردهام بين مردم باشم.
* شاد بودن مهم ترين چيز زندگي است
جوان تأکيد کرد: براي سريال «سرزمين سبز» با زنده ياد خسرو شکيبايي به زاهدان رفتيم. گروه موسيقي فوق العادهاي آنجا بود. چيزي که ميخواهم بگويم اين است که من حتي اين اواخر سعي کردم برنامهاي بسازم که در آن به مردم يادآوري ميشود شاد باشند. «خندوانه» ميگويد شاد بودن مهمترين چيز زندگي است و شاد کردن مهمترين چيزي است که بايد ياد بگيريم.
وي ادامه داد: در طول ۱۱۵ قسمت «خندوانه» هيچوقت کسي را مسخره نکردهام. از اينکه کسي ديگري را مسخره کند متنفرم. ما ايرانيها مسخره شدني نيستيم آنقدر که چيزهاي بزرگ داريم. مسخره کردن براي افراد ضعيف است، ما آنقدر چيزهاي بزرگي داريم که سخت ميشود مسخرهمان کرد.
جوان تصريح کرد: من از الان تا ۱۵۰ سال ديگر که زندهام سعي ميکنم تا آخرين لحظه شما را بخندانم و شادتان کنم. هيچ چيزي زيباتر از اين نيست که بين مردم زندگي کنم و خوشحال باشم. من به خاطر نابلدي خودم در اجراي لهجه از تمام شما عذرخواهي ميکنم و تمسخر در ذهن من نبوده، نيست و نخواهد بود.
* اگر کسي در خانواده اشتباه کرد تنبيهش نکنيم
اين بازيگر و کارگردان سينما و تلويزيون يادآور شد: من در زندگيام هيچوقت دسته بندي نداشتم. به اعتقاد من همه ما هستيم. هر کدام يک جا را گرفتهايم و کلي افتخار آفريدهايم. بنابراين اگر کسي در خانواده اشتباه ميکند نبايد تنبيهش کنيم بلکه بايد به او درست را ياد بدهيم. اگر بچههاي ما فکر کنند در صورت اشتباه، تنبيه ميشوند جرأت قدم از قدم برداشتن ندارند. ما به روح شادي و زندگي معتقديم.
وي بيان کرد: ما اگر از اينکه خلاقيتمان را بروز دهيم بترسيم، زندگيمان نابود ميشود اما خلاقيت به زندگي روح ميدهد. اين را بدانيد که من هميشه نه جلويتان هستم نه پشتتان بلکه همواره کنارتان هستم.
در ادامه هدايتي در واکنش به سخنان جوان گفت: از بزرگ منشي که تو داري ممنونم. بسياري از همشهريانمان گفتند چرا از رامبد دفاع کردي، اما به نظر من بايد آستانه تحمل مردم بالا باشد. من خودم کمدين هستم و به نظر من تو فقط يک خاطره واقعي را تعريف کردي که باعث رنجش شده است. اما من فرزند سيستان هستم و به تو افتخار ميکنم.
* من به عنوان يک زابلي مي گويم جوان کار بدي نکرده است
وي افزود: من چون بازيگر طنز هستم ميدانم که رامبد هيچ کار بدي نکرده است. رامبد تو باني خير شدي تا صداي هموطنان زابلي من به گوش مرکز برسد و در مجلس مطرح شود. من ميدانم همشهريانم چه زجري ميکشند. ما روزگاري انبار غله ايران بوديم اما در سال ۱۸۵۸ ميلادي انگليسيها تقسيماتي در ايران انجام دادند و زابل را دو بخش کردند. بخش محتاج به آب افتاد در ايران و بخش پر آب جزو افغانستان شد. البته طبق يک قرارداد افغانستان وظيفه دارد آب را وارد ايران کند تا کشاورزي از بين نرود. اما از اواخر دهه ۷۰ شمسي به خاطر حضور طالبان اين موضوع پيگيري نشد. زابليها هم ميخواهند به اين موضوع اعتراض کنند.
* ۱۵ سال است هامون بي آب است
اين هنرمند تأکيد کرد: من به عنوان محمدرضا هدايتي زابلي اينجا هستم تا حرف دل مردم را بزنم. چند ميليون افغاني در کشور ما زندگي ميکنند اما ۱۵ سال است هامون بي آب است و باعث شده کشاورزي از بين برود. خاک پاي شما زابليها طوطياي چشم من است که ايستاديد و جلاي وطن نکرديد. اما خب حرفتان را زديد و براي بيان اين حرف ديوار کوتاهتري از ديوار هنرمندان پيدا نکرديد.
پس از اين سخنان، ضياء وارد استوديو شد و جوان که يکشنبه علاقه زيادي داشت جاي مجري برنامه بنشيند به او گفت: ديدي بالاخره روي صندليات نشستم!
در ادامه يک آيتم پخش شد و پس از آن ضياء که روي صندلي سوم و بين هدايتي و جوان نشسته بود دوباره اجراي برنامه را به دست گرفت.
هدايتي نيز يادآور شد: ما هم بخشي از اين کشور هستيم، شهيد داديم، فرمانده قاسم ميرحسيني را زمان جنگ داشتيم که صدام براي سرش جايزه تعيين کرده بود، ما هم ماليات ميدهيم. چند سال پيش به زابل رفته بودم که ديدم طوفان چند روستا را از بين برده است. ما زابليها ايراني هستيم يعقوب ليث صفار را داشتيم که با حکومت سفاک عباسيها جنگيد و نخستين حکومت ايراني را تشکيل داد. آن زمان زبان ديواني ما عربي بود و او زبان فارسي را به کشور برگرداند.
پس از اين ترانه زابلي با صداي هدايتي پخش شد و وي دربارهاش اينگونه توضيح داد: اين را بگويم که اين ترانه توسط خواننده اصلياش در دهه ۵۰ اجرا شده بود. من در کنسرتي که سال ۸۳ اجرا کردم به واسطه خواندن اين ترانه، خواننده اصلياش احمد نخعي را پيدا کردم و او خود بعدها يک کنسرت گذاشت.
* سيستم فاضلاب ۴ هزار ساله و جراحي مغز
وي ادامه داد: من واقعا زابلي هستم و حتي اسم پسرم را هامون گذاشتهام. ۴ هزار سال پيش در زابل سيستم فاضلاب وجود داشته است. جمجمهاي متعلق به هزاران سال پيش پيدا شده که اولين عمل جراحي مغز روي آن انجام شده است و جمجمه ديگري هم چشم مصنوعي داشته است. ايرانيها بيايد به سيستان افتخار کنيم. تمدن ما ۷ هزار ساله است.
صداپيشه شخصيت پسرعمه زا در «کلاه قرمزي» يادآور شد: بچه که بودم تعطيلات تابستان را در خانه پدربزرگم ميگذراندم و آرزو داشتم درياچه هامون را از نزديک ببينم. ما سه برادر و سه خواهريم و من بچه دوم هستم. زماني که گواهينامه گرفتم و با پدرم به روستاي دولت آباد رفتيم، با پيکان تا ته جاده رفتم که ببينم به درياچههامون ميرسم يا خير. بالاخره رسيدم و در يک چادر با کودک و سپس مادر او روبرو شدم و درباره هامون از آنها پرسيدم، زماني که ميخواستم آنجا را ترک کنم، آن مادر جلويم را گرفت و گفت کجا ميروي بمان و ناهار بخور.
هدايتي تأکيد کرد: بنابراين اينکه ميگويند زابليها محروم هستند منظور اين است که آب ندارند يا وضعيت اقتصاديشان خوب نيست. اما آنها هيچوقت دستشان به سوي کسي دراز نبوده و اينقدر بخشنده هستند.
در ادامه آيتمي شامل خندههاي مهمانان حاضر در «بعضيا» پخش شد.
سپس جوان در پاسخ به ضياء درباره کارهاي تازهاش گفت: انشالله سال ديگر فيلم ميسازم. خواندن هم بلد نيستم.
* حضور در جشنواره فيلم فجر با دو فيلم
هدايتي نيز اظهار کرد: در جشنواره فجر امسال دو فيلم دارم که يکي به کارگرداني مسعود جعفري جوزاني با نام «ايران برگر» است و ديگري کاري از شهرام شاه حسيني با عنوان «خانه دختر» که هر دو فيلمهاي خوبي هستند.
وي همچنين درباره «اتاق عمل» گفت: کاري براي مديري براي پخش از شبکه ۵ بازي کردم که دو ماه درگير آن بوديم اما ساختش به خاطر موضوعي شبيه ماجراي شوخي رامبد متوقف شد و انشالله قرار است دوباره ادامه پيدا کند و پخش شود.
هدايتي همچنين اعلام کرد در فرصت پخش يک ميان برنامه، عوامل «بعضيا» اعلام کردند هموطنان سيستاني با برنامه تماس گرفتهاند و و از رامبد تشکر کردهاند.
جوان در اين باره اظهار کرد: غير از اين چيزي از قلب من به شما منتقل نشده و من همين را پس ميگيرم. علي جان خوشحال شدم در برنامهات حضور پيدا کردم. بهانهاي شد تا در کنار تو و در خدمت مردم عزيزم باشم. اين برايم لذت بخش و هميشگي است. اگر بخواهي من دفعه بعد دوباره ميآيم!
هدايتي نيز در پايان اظهار کرد: من کار ديگري جز بازيگري بلد نبودم و از چهارم دبستان دنبال اين کار بودم. هنوز هم به چيزهايي که ميخواستم نرسيدم و فقط پشتکار ميتواند انسان را موفق کند. اين را هم بگويم که من و رامبد برنامه «کوچه مرواريد» را با يک تهيه کننده زابلي کار ميکنيم.
جوان نيز در پايان گفت: محمدرضا يکي از بهترين بازيگران و خلاقترين کساني است که در زمينه کار عروسکي ديدم و ميشناسم. کار او حيرت انگيز است. اگر بخواهيم رشد کنيم بايد هواي هم را داشته باشيم، به يکديگر اعتماد به نفس بدهيم و با جسارت جلو برويم.
حضور رامبد جوان در برنامه يکشنبه ۱۴ دي و اجراي يک استندآپ کمدي در لحظات پاياني «بعضيا» که خاطرهاي از مردم سيستان با لهجه خودشان بود، واکنش برخي از هموطنان سيستانيمان را به دنبال داشت و جوان با حضور مجدد در برنامه شب گذشته تلاش کرد سوءتفاهمات ايجاد شده را رفع کند.