نماد آخرین خبر

تعلیق دیوید فینچر با فیلم «وحشت در اتاق امن»، معجزه می کند

منبع
همشهري آنلاين
بروزرسانی
تعلیق دیوید فینچر  با فیلم  «وحشت در اتاق امن»، معجزه می کند
همشهري آنلاين/ وقتي جودي فاستر در سال ۱۹۷۶ با هدايت مارتين اسکورسيزي در اولين فيلم مهم خود بازي مي کرد تنها۱۳ سال داشت همان وقت در ايالت کلرادو و در شهر دنور نوجواني ۱۴ ساله به نام ديويد فينچر براي ديدن فيلمهاي سينمايي سرودست مي شکست و سعي مي کرد تا هيچ اکراني را از دست ندهد. بيست وشش سال پس از آن روزها، در سال 2002 آن دختر13 ساله در نقش يک مادر چهل ساله و آن پسر14 ساله در سمت يک کارگردان شناخته شده فيلمي را ساختند که "اتاق وحشت " Panic Room نام گرفت . اما آنچه باعث شد تا جودي فاستر و ديويد فينچر بتوانند "اتاق وحشت " را بسازند، هرگز از قبل پيش بيني نشده بود. قبل از جودي ، فينچر از "نيکول کيدمن " براي بازي در اين فيلم دعوت کرده بود؛ اما پس از چند هفته کار و تمرين، کيدمن که زانويش در هنگام ساخت فيلم قبلي اش يعني "مولن روژ" آسيب جدي ديده بود اين بار ديگر واقعا زانويش شکست و فينچر مجبور شد عليرغم ميل باطني او را کنار بگذارد. به موازات همين اتفاق ، جودي فاستر که مشغول کارگرداني آخرين فيلمش با حضور راسل کرو بود، به نوعي بدبياري يا حتي خوش شانسي ! آورد و اين بار شانه راسل کرو شکست و در نتيجه پروژه تعطيل شد؛ و اين بهترين فرصت بود تا فينچر از فاستر دعوت کند تا در فيلم "اتاق وحشت " نقش مگ آلتمن را ايفا کند.پانيک روم ديويد فينچر فاستر در اين نقش، دختري 10 ساله به نام سارا دارد که مبتلا به بيماري تنفسي است . او که بتازگي از شوهر ثروتمند اما پير خود طلاق گرفته، به همراه دخترش به نيويورک بازمي‌گردد و در محله اعيان نشين و سرشار از امنيت منهتن خانه‌اي مي‌خرد که از هر حيث بسيار عالي است. يکي از ويژگي‌هاي منحصر به فرد اين خانه، وجود يک اتاق در انتهاي راهروي طبقه دوم است که با ظاهري عجيب درهاي فلزي دارد و به طور اتوماتيک کار مي‌کند. در داخل اين اتاق، علاوه بر وجود يک خط تلفن مستقيم، تلويزيون‌هاي مدار بسته‌اي نيز وجود دارد که تمام زواياي خانه و وروديها را نشان مي‌دهد در حقيقت اين خانه براي امنيت بيشتر مجهز به اين اتاق شده است. اما در طي فيلم مي‌توان دريافت که اين اتاق، کارايي لازم را ندارد و به جاي اين که اتاق امن باشد اتاق وحشت است. آغاز تعليق در اتاق وحشت در شب اول اقامت مگ و سارا در خانه جديد، يک گروه سارق مسلح وارد خانه مي‌شوند اين سه نفر مي‌دانند که در همان اتاق وحشت يا اتاق امن گاوصندوقي در کف اتاق قرار دارد که حاوي اوراق و اسناد معتبر و پربهايي است. مگ که ورود سه دزد را دريافته، به همراه سارا در وضعيتي آشفته خود را به اتاق وحشت مي رساند... از اينجاست که تعليق فينچر شروع مي‌شود؛ تعليقي که به دليل شخصيت خاص مگ آلتمن و آنچه بر او گذشته است و بيماري سارا و از سوي ديگر ارتباط سارقان با يکديگر، صدچندان مي شود. جونيور، رائول و برنهايم که به طور مسلح وارد خانه مگ شده‌اند، لحظاتي پس از ورود دچار تنش ميان خود مي‌شوند.پانيک روم ديويد فينچر جونيور طراح عمليات سرقت است و به نوعي مغز متفکر گروه محسوب مي‌شود هرچند در ظاهر به نظر مي‌رسد پسري لوس و مرفه است ؛ اما رائول يک دزد تمام عيار است؛ آدمي کله شق و عصبي مزاج که اعتقاد دارد حتي براي سرقت از يک بستني فروشي و بلند کردن يک آلاسکاي چوبي، بايد حداقل 100 گلوله شليک کرد و10 نفر را کشت . در مقابل او، برنهام قرار دارد؛ دزدي که ديگر زيادي رمانتيک است و خشونت ندارد و ملايمت و آرامش را سرلوحه کارهايش قرار داده است. ملغمه‌اي که اين 3 نفر ايجاد مي‌کنند و درگيري‌هاي آنها باعث مي‌شود که مگ از فرصت استفاده کند و بتواند حتي 2 بار سريعا از اتاق خارج شود و تلفن همراه و دستگاه کوچک تنفسي سارا را با خود بياورد. شتاب در اتاق امن و ضرباهنگ فيلم در اتاق وحشت داستان آن قدر شتاب مي گيرد تا با تعليق ارائه شده، ضرباهنگ خاص فيلم به هم نريزد اين خصيصه باعث مي‌شود که هيچکدام از بازيگران، آن گونه که سابق براين در فيلمهاي قبلي فرصت اظهار وجود مي داشتند، وقت خودنمايي و ارائه هنر بازيگريشان را پيدا نکنند تعليق مدرن فينچر بسختي مي‌تواند نامي غير از "معجزه کارگردان " به خود بگيرد. او در108 دقيقه زمان فيلم اين تعليق را به تماشا مي‌گذارد و انگاره‌هاي روان شناختي و معناشناختي را پر رنگ تر ظاهر مي‌سازد و درطول فيلم ، بويژه در پردازش شخصيت مگ آلتمن و سارا به ابعاد روان شناختي بيشتري تکيه مي‌کند از اين رو ارتباط آنها با تماشاگر، بي‌نقص از آب در مي‌آيد. همچنين تعليق ، پله پله ، پرداخت المان هاي ديگر را سبب مي‌شود؛ به گونه‌اي که در پايان فيلم و در زمان دستگيري برنهام تماشاگر باور نمي‌کند که نزديک 2 ساعت مشغول ديدن فيلمي با نام "اتاق وحشت" بوده است. به هر روي "اتاق وحشت " تريلري موفق است به نظر مي‌رسد هيچ چيز اضافه اي در آن داخل نشده و سراسر فيلم آکنده از بيانهاي تصويري است. بعضي از منتقدان ، فيلمنامه اتاق وحشت را بويژه در قسمتهاي پاياني داراي کاستيهايي مي‌دانند حرف اصلي آنان اين است ، درصورتي که دزدان اعلام مي‌کنند که هيچ کاري با مگ و سارا ندارند و فقط به دنبال گاوصندوق هستند، چرا مگ خود و دخترش را به مخاطره مي اندازد و از سر سازش با آنها در نمي آيد؟ حتي او از درگيري و تنش ميان دزدان استفاده مي‌کند و نه فقط يک بار، بلکه دو مرتبه از اتاق خارج مي‌شود که اين عمل سبب جريتر شدن دزدان مي‌شده است... البته پاسخ‌هاي مستدلي مي‌توان به اين مخالفان داد و اصلي‌ترين جواب اينکه در جامعه‌اي که غرق در فساد و تباهي شده است و سوگند پدر با دختر و پسر با مادر و حتي شوهر با زن به پشيزي نمي‌ارزد و به آساني زير پا گذاشته مي‌شود، چرا بايد يک زن تنها در حالي که دختر10 ساله و بيمار خود را در کنار دارد، به حرف يک مشت دزد سراپا مسلح گوش دهد؟