معرفی فیلم های روز: «مرد مورچه ای»

برترين ها/ " مرد مورچه اي " يکي از قديمي ترين شخصيت هاي کمپاني مارول به شمار مي رود که از پيداش آن بيش از نيم قرن مي گذرد. نام فيلم: مرد مورچه اي (Ant-Man) کارگردان : Peyton Reed نويسنده : Edgar Wright ، Joe Cornish بازيگران : Paul Rudd...Scott Lang / Ant-Man Michael Douglas ...Dr. Hank Pym Evangeline Lilly ...Hope van Dyne Michael Pena...Luis و... رده سني : PG-13 ( مناسب براي افراد بالاي 13 سال) ژانر : اکشن زمان : 117 دقيقه " مرد مورچه اي " يکي از قديمي ترين شخصيت هاي کمپاني مارول به شمار مي رود که از پيداش آن بيش از نيم قرن مي گذرد. اين شخصيت در طي سالهاي حضورش در کتاب هاي مصور مارول، تغييرات بسياري را به خود ديده است از جمله مبارزه با کمونيست ها در دوراني که به آن " دوره نقره اي کتاب مصور " مي گفتند. در سالهاي بعد مرد مورچه اي موفق شد به گروه انتقام جويان بپيوندد و در چندين داستان مختلف از اين گروه حضور داشته باشد. اما روي هم رفته مرد مورچه اي هرگز شخصيت چندان مهمي در ميان اَبَرقهرمانان کمپاني مارول محسوب نمي شده که ساخت يک اثر مستقل از آن در سينما به اولويت تبديل شود. در سينما نيز کليد آغاز ساخت يک اثر سينمايي درباره اين شخصيت به سال 2006 باز مي گردد که به نوعي همزمان بود با خبر اعلام ساخت اولين قسمت از سري فيلمهاي « مرد آهني». اما در طي نزديک به يک دهه ي اخير، فيلمنامه « مرد مورچه اي » دچار تغييرات بسياري شد و هربار به دلايل مختلف منتفي شد تا جايي که حتي نويسنده داستان، ادگار رايت ، در مقطعي به دليل اختلاف نظر با سازندگان از پروژه کناره گيري کرد. حال « مرد مورچه اي » نزديک به يک دهه پس از اعلام خبر ساخته شدنش، به سينما آمده تا بتواند ادامه دهنده راه اَبَرقهرمانان کمپاني مارول باشد که رفته رفته سرعت ورود آنان به سينما در حال افزايش مي باشد. اسکات ( پُل راد ) مرد جواني است که به دليل انجام دزدي، مدتي را در زندان سپري کرده و به تازگي آزاد شده است. همسرِ سابق لنگ که علاقه اي به ديدن او ندارد، اسکات را از ديدن دخترش محروم کرده تا زمانيکه وي بتواند از لحاظ قانوني به عنوان حمايت کننده فرزندش شناخته شود. اسکات که به دليل سابقه کيفري قادر نيست شغل آبرومندي داشته باشد، تصميم مي گيرد به خلافکاري به نام لوئيس ( مايکل پنا ) ملحق شود و به خانه اي دستبرد بزند. اما اسکات در اين خانه به جز يک لباس که فکر ميکند لباس مخصوص موتوسواران هست چيزي پيدا نمي کند. به همين جهت وي لباس را به منزل آورده و پس از پوشيدن آن متوجه مي شود که اين لباس، يک لباس عادي نيست. اما پس از بازگشت به منزلي که لباس را از آن دزديده دستگير مي شود. اسکات بزودي متوجه مي شود که اين لباس خارق العاده را دانشمندي به نام هنک پايم ( مايکل داگلاس ) ساخته و حالا اين دانشمند قصد دارد از اسکات استفاده کند تا... « مرد مورچه اي » داراي ويژگي هاي کليشه اي آثار مارول مي باشد و مفاهيم مختلفي از جمله نجات دنيا و اهميت دادن به روابط خانوادگي و معرفت و... را شامل مي شود. اما نکته مثبت درباره « مرد مورچه اي » را مي توان جدي نگرفتن اثر توسط خودش عنوان کرد. ديگر ساخته کمپاني مارول در سال گذشته يعني « نگهبانان کهکشان » نيز به دليل اينکه اثري فانتزي بود و لحظات کميک از جايگاه ويژه اي در داستان برخوردار بود ( که حتي به اکشن پهلو مي زد ) ، توانست رضايت اهالي سينما را بدست بياورد. « مرد مورچه اي » نيز همانند « نگهبانان کهکشان » ، اثري کمدي است که برنامه اي براي جدي گرفتن داستان و شخصيت هايش ندارد و آنان را معمولي تر از هر زمان ديگر ترسيم کرده است. مارول در سالهاي اخير به خوبي به اين نکته واقف شده که قهرمان پُر عضله و جدي، تاثيرگذاري به مراتب کمتري بر مخاطب دارد. به همين جهت در « مرد مورچه اي » شخصيت اصلي داستان يعني اسکات لنگ را مي توان معمولي ترين قهرمان کمپاني مارول تا به امروز معرفي کرد که نه وجه ناسيوناليستي کاپيتان آمريکا را در خود دارد و نه عضلات ورزيده و صداي بَم ثور را. اسکات لنگ صرفاً دزدي است که گذشته سياهي دارد و حالا در هيبت مرد مورچه اي، بايد يکي از خطرناک ترين ماموريت هاي دنيا را انجام دهد و باعث تداوم امنيت جهان گردد. او داراي قدرت ويژه اي نيست و منش اَبَرقهرمانان را هم ندارد. به همين دليل مي توان او را درک کرد و با او همراه شد. اما با اينحال « مرد مورچه اي » فارغ از کليشه هاي رايج آثار اَبَرقهرماني نيست. فيلم تلاش زيادي کرده تا شخصيت هايي باورپذير و دوست داشتني به مخاطب عرضه کند و تا حدود زيادي هم در اين راه موفق بوده اما در بخش روايت و پيچ و خم هاي داستان، همچنان با اثري " مارول وار " مواجه هستيم که در سالهاي اخير المان و ويژگي هاي مشخصي را از يک اثر، به ديگري منتقل کرده است و تنها شخصيت اصلي داستان را در اين انتقال تغيير داده است. با اينحال تماشاي سکانس هاي اکشن « مرد مورچه اي » به لطف مقياس کوچک شده جهان بيني فيلم، به تجربه اي لذت بخش و متفاوت مبدل شده است. برخلاف ديگر ساخته هاي کمپاني مارول نظير « کاپيتان آمريکا » و « مرد آهني » يا حتي سرآمد آنها « انتقام جويان » ، « مرد مورچه اي » نيازي به نابود کردن يک شهر يا منطقه براي اتمام ماموريتش ندارد و با لوکيشن هاي محدودتري در فيلم مواجه هستيم که باعث شده توجه به جزئيات و پرداخت اين سکانس ها از اهميت بيشتري برخوردار باشد. در « مرد مورچه اي » ساختمان هاي بزرگ همانند اغلب آثار اَبَرقهرماني بصورت ديوانه وار تخريب نمي شوند و نيازي به نابودي يک شهر براي نجات دنيا نيست. در « مرد مورچه اي » کنترل بيشتري بر داستان و ريخت و پاش ها وجود دارد. انتخاب پُل راد به عنوان بازيگر شخصيت مرد مورچه اي انتخاب مناسبي بوده چراکه راد کمديني است که به خوبي مي داند چطور شخصيت بامزه اي از خود بسازد که مخاطب را با خود همراه کند. مرد مورچه اي که او در اين فيلم به تصوير کشيده، قابل لمس است و بامزگي هايش برخلاف ديگر قهرمانان کمپاني مارول، خيلي پوشالي نيست. مايکل داگلاس نيز که پس از گذراندن دوره هاي درمان سرطان، خستگي و آسيب پذير بودن در چهره اش نمايان شده ، در نقش پروفسور هنک بازي خوبي از خود به نمايش گذاشته است اما اين نقش، جايگاهي نيست که بتواند براي داگلاس مناسب باشد. اِوانجلين ليلي در نقش هوپ ون داين، خيلي قادر نيست از کليشه هاي رايج اثر دور شود و همان نقشي را عهده دار شده که اغلب خانمهاي تمرين دهنده قهرمانان داستان آن را ايفا مي کنند! « مرد مورچه اي » در مقايسه با ديگر آثار اَبَرقهرماني کمپاني مارول اثر ممتازي به شمار نمي رود اما به جهت اينکه خود را جدي نميگيرد، اثر قابل قبولي محسوب مي شود. داستان و اتفاقات فيلم « مرد مورچه اي » ضعيف و مضحک هستند و چنانچه مارول برنامه اي براي ساخت اثري جدي از « مرد مورچه اي » مي داشت، قطعا مي شد « مرد مورچه اي » را در همين ابعاد در سينما نگه داشت و هرگز اجازه نداد که روزي به ابعاد اصلي خودش بازگردد!