نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
  2. برگزیده
سینما و چهره ها

به بهانه سالروز در گذشت اش/ «حسین پناهی» که بود؟

منبع
برترين ها
بروزرسانی
به بهانه سالروز در گذشت اش/ «حسین پناهی» که بود؟
برترين ها/ حسين پناهي دژکوه (زادهٔ ۱۳۳۵ دژکوه – درگذشتهٔ ۱۳۸۳ تهران) شاعر و نويسنده وکارگردان و بازيگر ايراني و از اعضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بود. وي پس از انقلاب به عضويت در سپاه پاسداران اهواز در آمد اما پس از آغاز حمله عراق به ايران به صادق آهنگران مي گويد: «من اصلا روحيه اين مسائل را ندارم» ، به همين جهت به تهران آمد و به عرصه هنرپيشگي مشغول شد. بيوگرافي حسين پناهي زمينه فعاليت : شعر، نويسندگي، بازيگري، کارگرداني مليت : ايراني تولد : ۶ شهريور ۱۳۳۵ روستاي دژکوه، شهرستان کهگيلويه، ايران والدين : ماه کنيز، علي‌پناه پناهي مرگ : ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ (۴۸ ساله) تهران محل زندگي : تهران مدفن : سوق، شهرستان کهگيلويه، ايران پيشه : بازيگر، کارگردان، نويسنده، شاعر سالهاي فعاليت : ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۳ فرزندان : ليلا پناهي – آنا پناهي – سينا پناهي زندگي جواني حسين پناهي در ۶ شهريور ۱۳۳۵ در روستاي دژکوه از توابع شهر سوق از توابع شهرستان کهگيلويه در استان کهگيلويه وبويراحمد زاده شد. پس از اتمام تحصيل در بهبهان به توصيه و خواست پدر براي تحصيل به مدرسهٔ آيت‌الله گلپايگاني رفت و بعد از پايان تحصيلات براي ارشاد و راهنمايي مردم به محل زندگي‌اش بازگشت. چند ماهي در کسوت روحانيت به مردم خدمت کرد تا اينکه زني براي پرسش مساله‌اي که برايش پيش آمده بود پيش حسين رفت و از حسين پرسيد که فضلهٔ موشي داخل روغن محلي که حاصل چند ماه زحمت و تلاشم بود افتاده‌است، آيا روغن نجس است؟ بيوگرافي حسين پناهي حسين با وجود اينکه مي‌دانست روغن نجس است(روغن محلي معمولاٌ در تابستان از حرارت دادن کره بدست مي آيد و در هواي آزاد و با توجه به گرم بودن هوا در تابستان روغن هميشه به صورت مايع است) ، ولي اين را هم مي‌دانست که حاصل چند ماه تلاش اين زن روستايي، خرج سه چهار ماه خانواده‌اش را بايد تامين کند، به زن گفت نه همان فضله و مقداري از اطراف آنرا در بياورد و بريزد دور، روغن ديگر مشکلي ندارد. بعد از اين اتفاق بود که حسين علي رغم فشارهاي اطرافيان، نتوانست تحمل کند که در کسوت روحانيت باقي بماند. اين اقدام حسين به طرد وي از خانواده نيز منجر شد. حسين به تهران آمد و در مدرسهٔ هنري آناهيتا چهار سال درس خواند و دوره بازيگري و نمايشنامه‌نويسي را گذراند. وي در تهران درگذشت. دوران حرفه‌اي بازيگري پناهي بازيگري را نخست از مجموعه تلويزيوني محله بهداشت آغاز کرد. سپس چند نمايش تلويزيوني با استفاده از نمايشنامه‌هاي خودش ساخت که مدت‌ها در محاق ماند. با پخش نمايش «دو مرغابي در مه» از تلويزيون که علاوه بر نوشتن و کارگرداني خودش نيز در آن بازي مي‌کرد، خوش درخشيد و با پخش نمايش‌هاي تلويزيوني ديگرش، طرف توجه مخاطبان خاص قرار گرفت. نمايش‌هاي دو مرغابي در مه و يک گل و بهار که پناهي آنها را نوشته و کارگرداني کرده بود، بنا به درخواست مردم به دفعات از تلويزيون پخش شد. در دهه شصت و اوايل دهه هفتاد،او يکي از نوآورترين نويسندگان و کارگردانان تلويزيون بود. به دليل فيزيک کودکانه و شکننده، نحوه خاص سخن گفتن، سادگي و خلوصي که از رفتارش مي‌باريد و طنز تلخش بازيگر نقش‌هاي خاصي بود. اما حسين پناهي بيشتر شاعر بود. و اين شاعرانگي در ذره‌ذره جانش نفوذ داشت. نخستين مجموعه شعر او با نام من و نازي در ۱۳۷۶ منتشرشد، اين مجموعهٔ شعر تاکنون بيش از شانزده بار تجديد چاپ شد و به شش زبان زندهٔ دنيا ترجمه شده‌است. مرگ وي در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ و در سن ۴۹ سالگي بر اثر ايست قلبي درگذشت و در قبرستان شهر سوق به وصيت خود ايشان فقط به خاطر اينکه مادرش در آنجا دفن شده‌است، به خاک سپرده شد. سال‌شمار وقايع مهم زندگي حسين پناهي در ۶ شهريور ۱۳۳۵ (برابر با ۲۸ اوت ۱۹۵۶) در روستاي دژکوه در استان کهگيلويه و بويراحمد چشم به جهان گشود. پدرش علي‌پناه و مادرش ماه‌کنيز نام داشت. ۱۳۴۱ رفتن به مکتب خانه دژکوه ۱۳۴۵ اتمام دوره ابتدايي ۱۳۴۶ ترک دژکوه، رفتن به سوق خواندن کلاس ششم ۱۳۴۷ رفتن به بهبهان و گرفتن سيکل ۱۳۵۱ رفتن به قم و طلبگي ۱۳۵۴ رها کردن درس حوزوي سفر به شوشتر و يکسال آموزگاري در آن شهر ۱۳۵۵ اقامت در اهواز و اشتغال به شغل‌هاي مختلف ۱۳۵۶ بازگشت به روستاي دژ کوه و ازدواج. نام همسر شوکت ۱۳۵۷ رفتن به اهواز و کار در کتابخانه‌اي در آن شهر تولد فرزند نخست (ليلا) ۱۳۵۹ رفتن به جبهه و فعاليت در بخشهاي فرهنگي تولد دومين فرزند (آنا) ۱۳۶۰ مهاجرت به تهران سکونت در يکي از مقبره‌هاي خصوصي امامزاده قاسم به مدت يک سال عضويت در گروه تئاتري آناهيتا ۱۳۶۱ نخستين تجربه‌هاي نمايشنامه‌نويسي نوشتن يک گل و بهار کارگرداني نمايشنامه خوابگردها ۱۳۶۲ نوشتن آسانسور نوشتن و کارگرداني تله تئاتر سرودي براي مادران ۱۳۶۳ تولد سومين فرزند (سينا) نخستين تجربه‌هاي بازي در تله تئاترهاي تلوزيوني بازي در سريال محله بهداشت نوشتن به سبک آمريکايي ۱۳۶۴ استخدام در صدا و سيما بازي در سريال گرگ‌ها نوشتن دل شير نوشتن دو مرغابي در مه ۱۳۶۵ نخستين بازي در سينما بازي در فيلم سينمايي گال بازي در فيلم سينمايي گذرگاه بازي در فيلم سينمايي تير باران بازي در تله تئاترهاي دو مرغابي در مه و آسانسور ۱۳۶۶ کارگرداني سريال تلوزيوني ماجراهاي رونالد و مادرش بازي تله تئاتر در آيينه خيال ۱۳۶۷ بازي در فيلم سينمايي در مسير تند باد بازي در فيلم سينمايي هي جو بازي در فيلم سينمايي ارثيه بازي در فيلم سينمايي نار و ني نوشتن نخستين شعرها ۱۳۶۸ فوت مادر بازي در فيلم سينمايي راز کوکب نوشتن مجموعه من و نازي ۱۳۶۹ بازي در فيلم سينمايي چاووش بازي در فيلم سينمايي سايه خيال ديپلم افتخار بهترين بازيگر جشنواره فجر براي فيلم سايه خيال نوشتن پيامبران بي‌کتاب ۱۳۷۰ بازي در فيلم سينمايي اوينار بازي در فيلم سينمايي مهاجر نوشتن کابوس‌هاي روسي ۱۳۷۱ نوشتن گوش بزرگ ديوار بازي در فيلم سينمايي هنرپيشه بازي در فيلم سينمايي مرد ناتمام ۱۳۷۲ نوشتن خروس‌ها و ساعت‌ها انتشار کتاب من و نازي ۱۳۷۳ بازي در فيلم سينمايي آرزوي بزرگ بازي در فيلم سينمايي روز واقعه ۱۳۷۴ نوشتن بازي و کارگرداني سريال بي‌بي يون براي تلويزيون، سريال توقيف و چند سال بعد نسخه قيچي شده آن از تلويزيون نمايش داده شد (در حدود دو سوم کل مجموعه) انتشار دو مرغابي در مه ۱۳۷۵ انتشار آلبومي از دکلمه شعرهايش با نام ستاره‌ها بازي در سريال دزدان مادر بزرگ ۱۳۷۶ به صحنه بردن نمايش چيزي شبيه زندگي انتشار چيزي شبيه زندگي انتشار بي‌بي يون انتشار خروس‌ها و ساعت‌ها ۱۳۷۷ بازي در فيلم سينمايي کشتي يوناني ۱۳۷۸ نوشتن ديالوگ‌هاي سريال امام علي و بازي در آن ۱۳۷۹ بازي در سريال يحيا و گلابتون ۱۳۸۰ بازي در سريال آژانس دوستي ۱۳۸۱ نوشتن مجموعه نمي‌دانم‌ها ۱۳۸۲ بازي در سريال آواز مه نوشتن مجموعه سالهاست که مرده‌ام ۱۳۸۳ آغاز ضبط آلبوم دوم دکلمه‌هايش از خرداد ماه تصميم براي جمع‌آوري مجموعه شعرهايش پايان ضبط دکلمه شعرهايش در شب يک شنبه يازدهم مرداد آخرين تماس تلفني با پسرش سينا در ساعت ۹ شب چهارشنبه چهاردهم مرداد فوت در ۱۴ مرداد ۱۳۸۳ کشف پيکر متلاشي شده‌اش توسط دخترش آنا در ساعت ۱۰ شب شنبه ۱۷ مرداد در خانه‌اش واقع در خيابان جهان‌آرا معاينه پزشکي قانوني و تعيين «ايست قلبي» به عنوان علت مرگ تدفين پيکرش در سوق به تاريخ سه شنبه بيست و يکم مرداد ۱۳۸۳ انتشار آلبوم دکلمه آخرين سروده‌هايش به نام سلام، خداحافظ در پانزدهم مهر ماه انتشار مجموعه کامل اشعارش به نام چشم چپ سگ در هفت دفتر در ارديبهشت ۱۳۸۴ در سال ۱۳۹۰ انتشار دو سي دي دکلمه‌هايش با نام راه با رفيق وي يک دفتر شعر و يک نوشته تاتر به نام چيزي شبيه زندگي ۲ دارد که هنوز چاپ نشده‌اند. کارنامه هنري سينما گذرگاه (۱۳۶۵) گال (۱۳۶۵) تيرباران (۱۳۶۶) هي جو (۱۳۶۷) نار و ني (۱۳۶۷) در مسير تندباد (۱۳۶۷) ارثيه (۱۳۶۷) راز کوکب (۱۳۶۸) مهاجران (۱۳۶۹) چاووش (۱۳۶۹) سايه خيال (۱۳۶۹) اوينار (۱۳۷۰) هنرپيشه (۱۳۷۱) مرد ناتمام (۱۳۷۱) روز واقعه (۱۳۷۳) آرزوي بزرگ (۱۳۷۳) قصه‌هاي کيش (اپيزود اول، کشتي يوناني) (۱۳۷۷) بلوغ (۱۳۷۷) مريم مقدس (۱۳۷۹) بابا عزيز (۱۳۸۲) جوايز ۱۳۶۷، نامزد سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد (در مسير تندباد) ۱۳۶۹، برنده ديپلم افتخار بهترين بازيگر نقش اول مرد (سايه خيال) ۱۳۷۱، نامزد سيمرغ بلورين بهترين بازيگر نقش مکمل مرد (مهاجران)