نماد آخرین خبر

نگاهی متفاوت به فیلم «دیکتاتور بزرگ»

منبع
باني فيلم
بروزرسانی
باني فيلم/ «ديکتاتور بزرگ» که يکي از مهم‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينماست و برخي منتقدان آن را بهترين کار چارلي چاپلين مي‌دانند، با حاشيه‌هاي زيادي توليد شد. فيلم ۷۵ سال پيش روي پرده سينماها آمد. فيلم «ديکتاتور بزرگ» نامي دوپهلو براي داستاني ساده و خنده‌دار است: يک آرايشگر فقير يهودي به خاطر قيافه ظاهري با مقتدرترين ديکتاتور زمان عوضي گرفته مي‌شود. نام فيلم از اين نظر دوپهلو است که نشان مي‌دهد، شخصي که «ديکتاتور بزرگ» است جز انساني کوچک و حقير نيست. نکته ديگر فيلم تشابه ظاهري چارلي چاپلين با آدولف هيتلر است، اما اين تنها نکته مشترک ميان منفورترين ديکتاتور زمان و محبوب‌ترين هنرمند جهان نيست.چارلز يا چارلي ۱۶ آوريل ۱۸۸۹ در لندن به دنيا آمد و آدولف هيتلر تنها ۴ روز بعد در براوناو. هردو کودکي سختي داشتند و با فقر و محنت بزرگ شدند. چاپلين در اوايل دهه ۱۹۲۰ معروف‌ترين تيپ تاريخ سينما را خلق کرد.مردي نحيف با شلوار گشاد، کفش‌هاي فراخ، کلاه گرد، عصا و البته يک سبيل پرپشت، اما باريک. گفته‌اند هيتلر به تقليد از چارلي، يعني محبوب‌ترين هنرپيشه زمان بود که سبيل گذاشت. مجله بريتانيايي سپکتاتور در سال ۱۹۳۹ در گزارشي به مناسبت50 سالگي دو مرد نامدار نوشت: اين دو مرد به شدت به هم شبيه هستند، اما يکي خود را در اختيار خير قرار داده و ديگري در اختيار شر. از مدت ها پيش همه مي‌دانستند که چاپلين قصد دارد در فيلمي کمدي آدولف هيتلر، پيشواي رايش سوم، را ريشخند کند، اما با شهرت هيتلر به بيرحمي و خشونت، همه اين را کاري خطرناک مي‌دانستند. چاپلين سبک و سياق فيلم خود را کاملا مخفي نگه داشته بود تا هيجان افکار عمومي را بالا برد. با وجود اين نازي‌ها از طريق جاسوسان خود در هاليوود از درونمايه فيلم خبر داشتند و مي‌دانستند که قرار است تابلويي مضحکه‌آميز از رهبر آنها باشد. آنها از چاپلين چيز مثبتي انتظار نداشتند، چارلي چاپلين در سراسر جهان هنرمندي چپ و با اعتقادات دموکراتيک شناخته مي‌شد. نازي‌ها از چاپلين متنفر بودند و به تبار يهودي او دشنام مي‌دادند. سال ۱۹۳۱ هنگام ديدار چاپلين از آلمان کارزاري تبليغاتي عليه او به راه انداختند که به خاطر محبوبيت بالاي چاپلين به جايي نرسيد. نازي‌ها پس از آنکه سال ۱۹۳۳ در آلمان به قدرت رسيدند، نمايش تمام کارهاي چاپلين را قدغن کردند. چاپلين در تمام کارهاي خود اقتدارهاي اخلاقي و فرهنگي را دست انداخته است. اساسا طنز چاپلين تا حد زيادي از تمسخر و هجو اقتدارها سرچشمه مي‌گيرد. او در فيلم‌هاي بيشماري برتري يک دلقک يا «ولگرد آسمان جل»را بر افراد زورمند و مقتدر نشان مي‌دهد. مؤرخان سينما گفته‌اند اين خود رژيم نازي بود که خصومت و عداوت با چاپلين را شروع کرد. آنها نه تنها فيلم‌هاي او را ممنوع کردند، بلکه در مطبوعات خود به او دشنام مي‌دادند. ايور مونتاگ، منتقد و فيلمساز چپگراي بريتانيايي (۱۹۰۴ - ۱۹۸۴) که با چاپلين دوستي داشت، پس از سفري به برلين، به چاپلين اطلاع داد که در نشريات نازي از او به نام يهودي کثيف نام مي‌برند. امروز روشن شده است که چاپلين هيچ نسبتي با يهوديان نداشت و تنها از روي نوع‌دوستي از حقوق آنها دفاع مي‌کرد. چاپلين از سال ۱۹۳۸ ايده «ديکتاتور بزرگ» را در سر مي‌پخت ،اما در هاليوود اراده‌اي براي توليد آن وجود نداشت. او پس از شکست مذاکراتش با يونايتد آرتيست بر آن شده بود که براي آزادي کامل در خلق و بيان، فيلم را خود تهيه کند. نازي‌ها از همه سو عليه او به تکاپو افتادند تا فيلم ساخته نشود. آنها پيش تر هم موفق شده بودند از توليد چندين فيلم ضدنازي جلوگيري کنند. دولت امريکا نيز که هنوز به دنبال درگيري مستقيم با آلمان نازي نبود، به توليد چنين فيلمي علاقه‌مند نبود. اسناد نويافته نشان مي‌دهد وزارت تبليغات نازي از کنسول عالي آلمان در لوس‌آنجلس خواسته بود با تمام امکانات جلو توليد و پخش فيلم چاپلين را بگيرد. کنسول در نامه‌اي به اداره نظارت بر فيلم هشدار داده بود که فيلم چاپلين پيامدهايي سنگين خواهد داشت. افزون بر اين انجمن دوستي آلمان و امريکا که به رژيم نازي وابسته بود، به مقامات امريکايي نسبت به خطرات فيلم چاپلين هشدار مي‌داد. واقعيت تلخي که از اسناد تازه برمي‌آيد اين است که تنها نازي‌ها با توليد و نمايش فيلم چاپلين مخالف نبودند. در ميان دولت‌هاي غربي نيز اين بيم و هراس وجود داشت که فيلم چاپلين خشم و غضب هيتلر را برانگيزد و به وخامت بيشتر اوضاع منجر شود. غرب هنوز در اين خيال بود که در سازش و مماشات با رژيم هيتلر مي‌توان از بروز جنگ جهاني جلوگيري کرد. بنا به يک سند محرمانه مقامات بريتانيايي به امريکا هشدار داده‌اند: حمله هجوآميز به يک زمامدار اروپايي مي‌تواند عواقب وخيمي داشته باشد. در پايان سال ۱۹۳۸ فشارها چنان بالا گرفته بود که چاپلين پروژه توليد فيلم را تقريبا کنار گذاشته بود، اما با پشتيباني فرانکلين روزولت، رييس جمهور مترقي وقت، وضع تغيير کرد. گفته‌اند روزولت که خود از دوستداران چارلي بود به او پيغام داد که فيلم هجو يک ديکتاتور را حتما توليد کند. سپتامبر ۱۹۳۹ تنها يک هفته پس از آغاز جنگ و در زماني که هنوز ۹۵ درصد امريکايي‌ها با دخالت کشورشان در جنگ مخالف بودند، فيلمبرداري «ديکتاتور بزرگ» شروع شد. فيلم «ديکتاتور بزرگ» در ۱۶ نوامبر ۱۹۴۰ در نيويورک به روي اکران رفت و با استقبالي پرشور روبرو شد. فيلم در سراسر جهان موفقيت بزرگي کسب کرد، اما برخي از کشورهاي ديکتاتوري، مانند ايتالياي موسوليني و اسپانياي ژنرال فرانکو، نمايش آن را ممنوع کردند. در ميان فيلم‌هاي بي‌شماري که رهبران مقتدر را ريشخند و قدرت آنها را هجو کرده‌اند، تنها فيلم‌هاي اندکي اين درايت و تيزهوشي را داشته‌اند که اقتدار قلابي و ابتذال عميق شخصيت آنها را به نمايش بگذارند. آدنويد هينکل (آدولف هيتلر) رهبر تومانيا و بنزينو ناپالوني (بنيتو موسوليني) رهبر باکتريا دو رهبري هستند که قصد دارند دنيا را ميان خود تقسيم کنند. فيلم از تمام نمادها، الگوها و بن‌مايه‌هاي سياسي براي معرفي نظامي اختناق‌آميز استفاده کرده، فرومايگي و ضعف شخصيت دو رهبر را زير پوشش خشونت و ددمنشي آنها به خوبي نشان داده و در همان حال تصاوير مؤثري از مصيبت‌ها و مقاومت‌هاي مردم زير ستم ارائه داده است.