باني فيلم/ بنظر ميرسد فيلم جديد مورگان فريمن هنرپيشه سياهپوست و پر سابقه آمريکايي که «Momentum» نام دارد، بد جوري در دام حوادث بد و طالع نحس افتاده باشد زيرا فروشاش به قدري اندک بوده که به باور نميآيد و هيچ گشايشي هم در کارش رويت نميشود و بايد هر چه زودتر بساطش را برچيند و برود.
سقوط تجاري فيلمها و جواب ندادنشان در گيشه واقعه تازهاي نيست اما رکوردهاي منفي روزهاي اخير «Momentum» در آمريکا و اروپا خيره کننده است و به باور نميآيد. شايد فروش روز اول اين فيلم در بريتانيا رقمي باشد که عدهاي آن را اغراق و دور از حقيقت بيانگارند اما حقيقت امر اين است که اين فيلم در اولين روز پخشاش در اين کشور از فروشي 16 هزارو نهصد دلاري فراتر نرفت و تعدادي از سينماهاي محل اکران آن گزارش کردند که در طول روز حتي يک بليت هم نفروختهاند! شايد استدلال شود که کل سينماهاي نمايش دهنده«Momentum» در بريتانيا طي روز اول فقط 10 سالن بودهاند اما در اين تعداد سالن هم اين ميزان پشت کردن به يک فيلم و برخورد سرد با آن بيسابقه بوده است. به واقع آمار نخست پخش فيلم تازه فريمن در انگليس حاکي از سودسازي 90/6 پوندي در هر سالن طي يک روز بوده است که رقمي فاجعه وار است و حتي از صفر هم صفرتر است!
ورودي ناخواسته به حلقه تروريستي
اين ناکامي در حالي شکل گرفته است که «Momentum» در ظاهر و در بدو کار همه ابزار موفقيت را در اختيار داشته است و بنظر ميرسيد که هيچيک از عوامل و ادواتش کم و ناقص نباشد. بازيگران فيلم، اغلب نامدار و يا چهرههايي جوان پسند و به روز هستند و در اين ارتباط بجز فريمن بايد از اولگا کوريلنکو شرق اروپايي که چند سالي است با استوديوهاي هاليوودي همکاري ميکند و در اين فيلم رل اصلي زن به نام الکس را بازي ميکند و همچنين جيمز پورفوي نام برد. داستان فيلم گرداگرد کاراکتر کليدي الکس روي ميدهد و او سارقي است که با سياست و مسايل کلان اجتماعي و اين جور چيزها کاري ندارد و کار خودش را ميکند اما ناخواسته وارد يک ماجراي بزرگ تروريستي ميشود و در اين مهلکه مشارکت ميجويد و همراه با او پاي عدهاي ديگر نيز به اين ماجراها باز و يک مجادله بزرگ که به سطح چند کشور کشيده ميشود، به وجود ميآيد. اين فيلم به قصد صرفه جويي در مخارج و پرهيز از لوکيشنهاي گرانتر در نقاط معروف دنيا، در آفريقاي جنوبي که ادوات سينمايياش نرخ پايينتري دارد، فيلمبرداري شده و سر و ته کار توليد آن با 20 ميليون دلار هم آمده است و با اين اوصاف ناکامي تجاري عظيم آن اسباب حيرت فزونتري ميشود.
آگهيها هم لغو شد
«Momentum» در کشورهاي ديگر هم ناکام بوده ولي نه به اندازه بريتانيا و آمريکا و در آنجا فجايعي را از آن دست که گفتيم، بر جاي نگذاشته است. در روسيه و امارات اين فيلم هنوز به 2/1 ميليون دلار پول سازي نرسيده ولي نسبت به بريتانيا بسيار بهتر عمل کرده و حتي در آمريکا و کانادا اين بهانه پشت فروش اندکش وجود داشته که دليل اصلي عدم توفيقش عدم پخش وسيع آن بوده است. فيلم به واقع در اين دو کشور ابتدا در 6 سالن به نمايش در آمد و سپس به 120 عدد افزايش يافت و چون باز هم جواب نداد تصميمگيري درباره آن به آينده موکول ميشد در حالي که طبق روال و سنت معمول در اين گونه موارد معمولا فيلم را به بالاي يک هزار و حتي دو هزار سالن بسط ميدهند و در مورد فيلمهاي توام با توقعات بزرگ اين رقم به 3 هزار تالار و بالاي آن نيز بسط مييابد و معمولا از همان هفته آغازين در فزونتر از سه هزار سالن پخش ميشوند. اين عقب افتادنها و نرسيدن به آمار مورد نظر سبب شد برنامههاي کمپاني توزيع کننده «Momentum» نيز براي تبليغ پيرامون اين فيلم منتفي شود و آگهيهاي در نظر گرفته شده براي آن به کلي لغو گردند و اولين دليل و فرضيه براي اين اقدام اين بود که تبليغات بيثمر است و چيز زيادي را نصيب فيلم نميکند و فيلم، حتي هزينه آگهيهاي خود را هم پس نميدهد. با اين حال کارشناسان امر بر اين باورند که ناکامي عظيم «Momentum» واقعهاي غيرقابل فهم و تفسير ناپذير و حتي فاقد علل مشخص علمي و اجتماعي است. حتي اسامي بازيگران فيلم ميطلبيد که آن را در سطحي وسيع پخش کنند و واکنشها را ببينند اما از اين امر با احتساب ناکامي رويت شده در بدو اکران فيلم خودداري و جلوگيري شد.
26 از 100
پايگاههاي خبري و سازمانهاي نقد و بررسي فيلمها نيز طي روزها و هفتههاي اخير سرشار از نقدهاي منفي در خصوص اين فيلم بودهاند و بهتر است بگوييم محل بازتاب ايدههاي منفي پيرامون «Momentum» جلوه کردهاند و از هر گوشه اين سايتها کامنتهايي در تاکيد بر ارزشهاي اندک فيلم و نقصانهاي آن ميباريده است. سايت معروف Potten Tomato که از پايگاههاي اصلي اين گونه ارزش گذاريها است فقط نمرهاي 26 درصدي از حداکثر 100 درصد را به اين فيلم داده است و بقيه سايتها حتي از اين هم لطف کمتري داشتهاند.
بازنده اصلي
اگر فريمن با سابقه فتح جايزه اسکار (نقش دوم مرد براي فيلم «عزيز يک ميليون دلاري» محصول 2004) دغدغهاي در مورد اين نقدها ندارد و اين شکست برايش سرنوشت ساز نيست و پيشينه شرکت در فيلمهاي موفق متعددي به نامش نوشته شده است، در مورد استيفن کامپانلي نميتوان چنين حکمي را داد. او در اولين مرتبه کارگردانياش و در نخستين فيلم بلندي که در مقام يک کارگردان عرضه کرده، به اين سرنوشت تيره دچار شده و بديهي است که اين يک پيشينه بسيار منفي را براي او ايجاد کند و بازنده اصلي اين فيلم به حساب آيد. از اين پس شايد استوديوهاي سينمايي به وي به چشم هنرمندي نگاه کنند که در اولين مانوورش در مقام کارگردان چنين نمره ضعيفي را دريافت کرده و بدترين شروع ممکن را داشته و بديهي است که خيليها و سفارش دهندههاي بعدي با احتياط بيشتري به سراغ او بروند و شايد هم اصلا نروند. کامپانلي کارش را سالها پيش تحت عنوان يک فيلمبردار در عرصه سينما شروع کرد و مدتها به عنوان يکي از اعضاي گروه فيلمبرداري آثار کلينت ايست وود، بازيگر و کارگردان سرشناس هاليوود به فعاليت پرداخت و با آن پيشينهها و بر اساس اعتبار نامهايي مثل ايست وود تصور ميشد که «Momentum» شروع خوبي براي وي در مقام يک کارگردان باشداما چنين نشد و قضيه کاملا برعکس از آب در آمد و اتفاقات اخير او را نابود کرد.
بعضي چيزها يک راز ميمانند
اين به واقع يک تراژدي است که براي نابودي هر فيلمسازي کفايت ميکند و کامپانلي بايد نيرو و حاميان متعددي داشته باشد تا هم پروژه تازهاي را تحويل وي بدهند و هم خودش از عهده کارش بر آيد وگرنه خاطرات اين ناکامي بزرگ اوليه از ذهن او محو نخواهد شد و همين طور از ذهن استخدام کنندگان بعدي وي که شايد اصلا از چنين کاري پرهيز کنند. در اين ميان فريمن هم ميتواند به اين بيانديشد که چرا فيلم تازهاش اين گونه متحمل شکست شده و با سر زمين خورده است، هر چند معمولا در اين گونه موارد يک روال و روند دقيق براي مطالعه و تشخيص وجود ندارد و نميتوان ريشهها و دلايل دقيق يک ناکامي بزرگ را يافت و هميشه يک راز ميمانند.
با کانال تلگرامي آخرين خبر همراه شويد telegram.me/akharinkhabar