مشرق/ مرگ هيچکس در سريال «برکينگ بد» ساده و راحت نيست و مرگ هيچ شخصيتي موضوعي گذرا نيست که راحت از خاطر برود. شايد يکي از نکاتي که اين سريال را تا مدتها در ذهن بينندهاش نگه ميدارد همين شيوه کشته شدن شخصيتهايش باشد. آنچه در ادامه ميخوانيد مروري است بر تکاندهندهترين مرگهاي سريال به انتخاب منتقد هاليوود ريپورتز.
1- اميليو کوباما آخرين بار بقاياي جسد اميليو را در رودخانه ميبيبنم. او بر اثر انفجار مواد شيميايي و به دست والتر وايت کشته شد چرا؟ چون هيچکس به اندازه اميليو براي والتر و جسي دردسر درست نکرد. اميليو به همراه «کريزي8» موي دماغ اين دو شخصيت در فصل اول سريال بوددند. آنها والتر را گروگان گرفتند تا برايشان به زور شيشه توليد کند و اما او با استفاده از دانش شيمي خود کارواني که محل توليد شيشه بود را منفجر کرد و بعد هم به جسي دستور داد جسد اميليو را با اسيد حل کند. حتي مرده اميليو هم براي والتر و جسي دردسر بود، استفاده از اسيد باعث شد بخشي از خانه جسي ويران شود و تا مدتها لک خون در آن باقي بماند.
2- کريزي8 آخرين باري که کريزي 8 را ميبينيم مثل اميليو بقايايش روي رودخانه هستند. اما او چطور مرد؟ کريزي 8 اولين کسي است که بطور مستقيم به دست والتر کشته ميشود. پس از انفجار داخل کاروان، اميليو کشته ميشود اما کريزي 8 به شکلي معجزه آسا زنده ميماند تا دل والتر را نرم کند. والتر که با حرفهاي او نرم شده ميخواهد کريزي 8 را آزاد کند اما در لحظه آخر متوجه حقه او ميشود و با قفل دوچرخه او را خفه ميکند.
3- نودوز : نودوز را توکو، دلال شيشه کشت، آن هم وقتي به اشتباه والتر و جسي يادآوري کرد رئيس آنها توکو است. نو دوز بيچاره هيچ قصدي از اين کار نداشت اما انگار توکو که تحت تأثير کشيدن شيشه بود، آنقدر او را زير مشت و لگد گرفت که جان داد بهانه توکو براي اين کار توهين نودوز به هوش والتر و جسي بود!
4 - توکو سالامانکا: توکو باعث شد والتر و جسي به پول برسند اما واقعا اعصاب آنها را خرد کرده بود، توکو حتي تصميم گرفته بود اين دو را بکشد اما دست تقدير هنک را سر راه آنها قرار داد و با شليک گلوله به مغز توکو به زندگي او خاتمه داد. اهميت مرگ توکو در اين بود که هم پسر عموهاي توکو را دنبال هنک انداخت، هم رابطه پر تلاطم والتر و هکتور سالامانکا را موجب شود که در واقع پايه و اساس درگيريها و ايجاد هيجان در ششايد بيش از 20 قسمت سريال بود.
5 - اسپوج: مرگ اسپوج معتاد يکي از مرگهاي مضحک و غريب سريال است. اسپوج زير يک دستگاه خودپرداز له شد! در حاليکه زنش شاهد ماجرا بود و سيگار ميکشيد و جسي بهتزده اين ماجرا را تماشا ميکرد. اسپوج و همسرش هر دو معتاد بودند و بايد پولي به جسي پرداخت ميکردند اما در عوض تصميم گرفتند جسي ر ابدزدند تا از دستگاه خودپردازي که خودشان دزديده بودند پول بيرون بکشد! اسپوج و همسرش هر دو تحت تأثير کشيدن شيشه بودند و وقتي اسپوج زنش را «هرزه» خطاب کرد، او هم دستگاه خودپرداز را روي سر اسپوج رها کرد تا بميرد!
6 - تورتوگا: مرگ تورتوگا ما را با بخش ديگري از شخصيت هنک شريدر آشنا ميکند و مخاطب متوجه ميشود با وجود سرسختي هنک، او خيلي هم نترس نيست و ضعفهايي دارد مرگ تورتوگا زماني رخ ميدهد که هنک در حاليکه همه مسخرهاش ميکنند منتظر رسيدن گروهي قاچاقچي هستند اما به جايش سر توروتوگا سوار بر لاک پشتي نزد آنها ميآيد و وقتي کي از افسران پليس ميخواهد سر را بردارد و مسخره کند، لاکپشت منفجر ميشود و جز هنک همه ميميرند.
7 - کومبو: مرگ کومبو در اپيزود «ماندالا» يکي از تلخترين مرگهاي سريال است، نه به اين خاطر که کومبو شخصيت دوست داشتني بود بلکه به اين دليل که به دست پسري دوازده سيزده ساله کشته ميشود. پسري که بعدا ميفهميم پسر دختري است که جسي به او علاقه دارد. مرگ کومبو از طرفي موتور محرک چند اپيزود در فصلهاي بعدي سريال است، اين مرگ به ظاهر ساده در روايت پر پيچ و خم سريال پاي گاس را هم وسط ميکشد و تأثيراتش تا آنجاست که جسي را به جنون ميرساند.
8- جين مارکوليس: مرگ جين مارگوليس بر اثر استفاده از هروئين نه فقط به خاطر تأثير مرگبارش بر زندگي جسي بلکه به دليل حضور والتر در هنگام مردن جين مهم است. والتر ميبيند که حال جين خراب شده و خيلي راحت ميتواند با تکان دادن سر جين، جلوي خفه شدن او بر اثر استفراغ را بگيرد اما اين کار را نميکند. چون حضور جين مانع از درست کردن جسي ميشود و از طرفي آينده آنها را به خطر مياندازد.
9- 737مسافر: در اپيزود «ABQ» مسافر دو هواپيما بر اثر تصادف کشته ميشوند. چه کسي اين کار را ميکند؟ پدر جين! پدر جين وقتي ميّبيند دخترش پس از چند بار ترک اعتياد براثر اوردوز ميميرد، دچار فروپاشي عصبي ميشود و اولين روزي که سر کارش در برج مراقبت حاضر ميشود به عمد موجبات برخورد دو هواپيما را با هم مهيا ميکند. اين حادثه باعث پيدا شدن سر و کله عروسک خرسي صورتي رنگ در خانه والتر ميشود که چشم جدا شدهاش تا مدتها همراه والتر باقي ميماند.
10 - يک کاميون مهاجر: سريال «برکينگ بد» براي نمايش خوي حيواني شخصيتهايش از هيچ کاري ابا ندارد. يکي از اين کارها کشته شدن يک کاميون از مهاجران غيرقانوني به دست د وبرادري است که هکتور سالامنکا براي کشتن والتر فراخوانده است. اين دو پس از به گلوله بستن راننده کاميون را منفجر ميکنند تا اولين گامهايشان در خاک آمريکا با خون و خونريزي همراه باشد.
11 - مارکو سالامانکا: مارکو سالامانکا در اپيزود «يک دقيقه» کشته ميشود و يکي ديگر از شخصيتهاست که با شليک گلوله هنک به مغزش کشته ميَشود. طبق برنامهريزيهاي گاس، دو برادر سالامانکا بايد هنک را بکشند نه والتر را. براي همين هر دو را به سمت هنک هدايت ميکند اما خودش يک دقيقه قبل از اينکه دو برادر هنک را بکشند به او خبر ميدهد. بدين ترتيب با يک تير دو نشان ميزند؛ هم هنک فلج ميشود و هم مارکو به دست هنک کشته ميشود. برادر ديگر را هم مايک در بيمارستان با سم ميکشد. فلج شدن هنک در اين اپيزود يکي از مهمترين پيچهاي داستاني سريال است.
12 - خوان بولسا : اهميت مرک خوان بولسا در قسمت « I SEE YOU» به دست نيروهاي فدرال به اين دليل است که مرگ او و افرادش در واقع به ما نشان ميدهد گاس چقدر متفکرانه و زيرکانه دشمنانش را از سر راه کنار ميزند. بواسا درست زماني کشته ميشود که متوجه شده گاس يک قدم از او جلوتر بوده و با نقشهاي دقيق (که مرحله آخرش کشتن بولسا است) بخش مکزيکي قاچاق شيشه را زير سلطه خود در ميآورد. گاس در مسابقه زيرکي باز هم برنده ميشود.
13 - گيل باتيکر : گيل باتيکر شايد خيلي شخصيت دوست داشتني نباشد و خيلي لوس باشد، مثل شاگرد زرنگهايي که اعصاب همه را خرد ميکنند اما مرگ او به دست جسي که گلوله را پايين چشم گيل ميکارد، تلخ است. از اين جهت که بيگناه ميميرد. مرگ گيل هم فرصت کافي به والتر ميده تا امپراتوري گاس را ويران کند و هم از طرفي جرقه اصلي در تغيير و تحول شخصيت جسي است. ازطرفي يادداشتي که گيل نوشته و آن را به «و.و» تقديم کرده در نهايت به ضرر والتر وايت تمام ميشود
14 - ويکتور: ويکتور پس از مايک وفادارترين يار گاس است. اما گاس در سکانسي فوق العاده و در سکوتي ويران کننده او را ميکشد تا زهرچشمي اساسي از والتر و جسي بگيرد. البته دلايل ديگري هم براي اين کار گاس هست اينکه ويکتور نتوانسته والتر را کنترل کند يا اينکه بدون اطلاع گاس دست به توليد شيشه زده. به هر حال او در سکانسي به يادماندني در حالي ميميرد که گاس با لباس قرمز رنگ کار، گلوي او را ميبرد. پس از اين اتفاق والتر فقط يک فکر دارد، کشتن گاس پيش از کشته شدن به دست او!
15- مکس آرسينيه گا : هکتور سالامانکا در دوران جواني و بيش از آنکه روي صندلي چرخدار بنشيند، مردي به شدت خشونت طلب بوده. مکس دوست صميمي گاس بود و هر دو با هم نزد دون الاديو ميروند تا با او وارد تجارت شيشه شوند. الاديو هم براي اينکه به گاس نشان دهد، هيچ وقت نبايد پايش را از گليمش درازتر کند، به هکتور دستور ميدهد مکس را بکشد. مرگ مکس دليل اصلي نفرت چندين و چند ساله ميان هکتور و گاس ميشود. همچنين حضور مکس در سريال نشان ميدهد. گاس زماني براي جان ديگران ارزش قائل بوده.
16- دون الاديو: گاس مردي مخوف است و اين را در يکي از جذابترين سکانسهاي فيلم يعني جاييکه دون الاديو و همه يارانش را مسموم ميکند و ميکشد ميبينيم. در اين سکانس گاس نوشيدني مسموم به الاديو ميخوراند و کمي هم خودش از آن مينوشد اما به اندازهاي که کشنده نباشد. چرا گاس اين کار را ميکند؟ چون الاديو طالب دستورالعمل تهيه والتر شده و ميخواهد امپراتوري مکزيک را از چنگ گاس در بياورد و گاس هم کسي نيست که از اين شوخيها خوشش بيايد.
17- گاس فرينگ: گاس فرينگ در اپيزود «تغيير چهره» ميميرد و تنها در آخرين لحظه سريال وقتي گاس از اتاق منفجر شده هکتور سالامانکا بيرون ميآيد و به نظر سالم ميرسد ميفهميم چرا اين اپيزود «تغيير چهره» نام دارد. دوربين به گاس نزديک ميشود و وقتي تمام رخ گاس را ميبينيم متوجه ميشويم نيمي از چهرهاش بر اثر انفجار نابود شده. بمب گذاري کار والتر بوده و والتر مثل هميشه با زبان بازي و منطق غريبش توانسته هکتور را راضي کند در فشار دادن دکمه فعال کننده بمب با او همکاري کند مرگ گاس به معناي امپراتور شدن والتر وايت در دنياي شيشه است.
18 - دروشارپ: شايد تنها مرگي که در «برکينگ بد» اشک ببيننده را در بياورد، مرگ دورشارپ در اپيزود «وحشت مرگ» است، جاييکه پس از عمليات موفقيت آميز سرقت از قطار، والتر، جسي، و تاد متوجه حضور اين پسر بيگناه ميَشوند و تاد بدون لحظهاي درنگ و از ترس اينکه پسر آنها را لو بدهد او را با شليک گلوله ميکشد. جسي هرگز تاد را نميبخشد و بعدا هم که با هم همکار ميشوند هميشه فکر کشتن او را در سر ميپروراند.
19 - مايک ارمانترات: مايک دوست داشتنيترين شخصيت سريال است که از ميانه راه وارد ماجرا ميشود. او سرباز وفادار گاس است وپس از مرگ گاس، نميخواهد با والتر همکاري کند اما والتر او را مجبور به همکاري مي کند هر چند ميداند بالاخره روش و منش متفاوت اين دو منجر به مرگ يکي از آنها ميشود. مايک پيش از مرگ مهمترين دليل زوال والتر را به زبان ميآورد و آن اشاره به غرور و خودپرستي والتر است. او با شليک گلوله والتر کشته ميشود و قبل از مرگ به والتر که دارد عذرخواهي مي کند ميگويد: «خفه شو و بذار راحت بميرم»
20 - والتر وايت: مرگ والتر وايت در اپيزود نهايي، غافليگر کننده نيست اما جان کلام سريال است. والتر به دست خودش و بر اثر نبوغ خودش ميميرد. او در اپيزود نهايي جسي را نجات ميدهد اما گلوله اسلحهاي که خودش طراحي کرده به پهلويش ميخورد و موجب مرگش ميشود. به گزارش تجربه، والتر در حاليکه در آزمايشگاه قدم ميزند ميميرد، با خوشحالي و شادي، مثل يک قهرمان اثري تراژيک.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد