نماد آخرین خبر

نگاهی به اقتباس‌های سینمایی در سال 2012

منبع
بروزرسانی
نگاهی به اقتباس‌های سینمایی در سال 2012
ايسنا/سينماي جهان در سال 2012 پذيراي خيل عظيم فيلمنامه‌هاي اقتباسي بود؛ از اقتباس از آثار بزرگ و تحسين‌شده‌اي چون «آناکارنينا»، «در جاده»، «اطلس ابر» و «هابيت» تا فيلم‌نامه‌هاي اقتباسي برگرفته از مقالات و کتاب‌ها و حوادث غيرتخيلي چون «آرگو»، «لينکلن» و «چهرپايان حيات وحش جنوب». فيلمنامه‌نويسي اقتباسي نيازمند کشمکش‌هاي متفاوتي است. اقتباس از برخي آثار حجيم و سنگين چون «آناکارنينا» اثر «لئو تولستوي» نيازمند انتخاب‌هاي سنجيده و خلاصه‌سازي است. در حاليکه اقتباس از يک رويداد تاريخي و يا خبري مانند فيلم «آرگو» و بازآفريني خلاقانه و تاحدودي تخيلي است. طرفداران نويسندگان ماندگاري چون «جک کروس» و «جي آر. تالکين» داراي توقعاتي هستند که معمولا در فيلم برآورده نمي‌شود، در حاليکه خوانندگان آثاري چون «اطلس ابر» نوشته «ديويد ميشل» بايد بپذيرند که اقتباس سينمايي لفظ به لفظ از اين اثر ادبي غيرممکن است. اگر کتاب پرفروش «تيم حريف: نبوغ سياسي آبراهام لينکلن» را خوانده باشيد، به خوبي متوجه مي‌شويد که اين کتاب تنها يکي از چند منبع اقتباس سينمايي و ساخت فيلم «لينکلن» به کارگرداني «استيون اسپيلبرگ» است. به طور مشابه فيلمنامه فيلم «چارپايان حيات‌وحش جنوب» به قلم «بن زيتلن» و «لوسي اليبار» تنها برگرفته از بخشي از يک نمايشنامه است که هيچ گاه به روي صحنه نرفت. بنابراين اقتباس مي‌تواند درجات گوناگوني داشته باشد. مي‌توان اقتباس را وفاداري بي‌نقص به حقيقت، لحن، موضوع و زاويه ديد به مبدا اقتباس دانست و يا مي‌توان آن را نوعي خيانت و با فاصله فراوان از مبدا اقتباس در نظر گرفت (مانند فيلم «اطلس ابر» به کارگرداني «تام تيکور» و «برادران واچوفسکي» که رويکرد و کتاب «ميشل» را به کلي تغيير مي‌دهد). هنگاميکه مبدا اقتباس يک کتاب برنده جايزه بوکر باشد که تاکنون ميليون‌ها نفر فروخته باشد، فشار فراواني روي فيلمنامه‌نويس قرار مي‌گيرد. چرا که مي‌بايست به متن مبدا تا حد امکان احترام بگذارد. «ديويد مگي» تمام آنچه درباره «زندگي پي» از کتاب «يان مارتل»ضروري بود را در قالب يک فيلمنامه به کارگرداني چون «آنگ لي» سپرد تا فيلم را تا حد امکان مطابق با رمان بسازد. صداي روي تصوير نقش اساسي در فيلم ايفا مي‌کند و بيشتر زمان فيلم روي يک قايق نجات که تنها يک پارو و يک ببر روي آن هستند سپري مي‌شود. فيلم «بيمار انگليسي» نيز از اين نوع فيلم‌هاي اقتباسي است که وفاداري فراواني به مبدا اقتباس دارد. «کوشنر» سال‌هاي زيادي صرف نوشتن فيلمنامه فيلم «لينکلن» کرد و با تيزهوشي و فراست و حفظ وضوح و روشني فيلمنامه به شخصيت‌هاي فراواني و حجم زيادي از اطلاعات تاريخي مانند يک کلاس درس به بينندگان مي‌آموزد، اما اين فيلمنامه تنها برگرفته از کتاب «گودوين» نيست و شايد از ده‌ها و صدها منبع اقتباسي ديگر نيز بهره برده است و موجب شده که اين فيلمنامه چيزي شبيه يک فيلمنامه اصلي به نظر برسد. فيلمنامه‌نويس فيلم «هابيت: سفر غيرمنتظره» با اقتباس از رمان نوشته «تالکين» در واقع قسمت اول رمان (300 صفحه) را به سه ساعت فيلم تبديل مي‌کند و در واقع اقتباسي کامل خوشايند ذوق دوستداران وفاداري در اقتباس سينمايي انجام مي‌دهد.