نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سینما و چهره ها

شیر یا خط؟ سکه چه وقایع مهمی رادر تاریخ رقم زده؟

منبع
سرنخ
بروزرسانی
سرنخ/ ساناز دهخوارقاني- «شير يا خط» يا به قول غربي ها «سر يادم»! اين همان بازي ساده اي است که گاهي ما هنگام تصميم گيري در مورد موضوعات بي اهميت و خنده دار به آن رجوع مي کنيم اما مي توانيد باور کنيد که گاهي اين بازي خنده دار، وقايع مهمي را رقم زده و تصميم هاي بزرگي به وسيله آن گرفته شده است؟ باور مي کنيد؟ تاريخچه اين بازي و نحوه تصميم گيري با آن به سال ها قبل بر مي گردد، به زماني که جوليوس سزار، سردار مشهور رم در قيد حيات بود. گفته مي شود او اولين کسي بوده که اين روش تصميم گيري را باب کرده. سزار دستور داده بود تا تصويرش را روي سکه ها ضرب کنند و روي ديگر سکه ها هم تصاويري چون کشتي و جنگ افزار و... حک شود و هر جا که در تصميم گيري ها وا مي ماند، از سکه هايش استفاده مي کرد، آنها را بالا مي انداخت و بعد از چند پيچ و تاب در هوا، سکه را دوباره در دست مي گرفت و اگر تصوير سر خودش را بر روي سکه مي ديد تصميمش را عملي مي کرد، او حتي براي وقايع بزرگي چون ازدواج و جنگ و لشکرکشي هم سکه را داور قرار مي داد و تصميم گيري را به دست آن مي سپرد. بعدها اين روش چنان معمول شد که حتي امروزه در بازي هاي ورزشي براي انتخاب زمين و يا اينکه توپ در دست کدام تيم باشد، از شير يا خط استفاده مي کنند و در تقويم غربي هم روز ملي «شير يا خط انداختن» به ثبت رسيده و مصادف با اول ژوئن است. اما شير يا خط انداختن در طول تاريخ گاهي وقايع عجيب و غيرمنتظره اي را رقم زده، جان کسي را گرفته، سرنوشت ديگري را به کل تغيير داده و يا مقام و موفقيتي براي يکي از دو طرف به همراه داشته... در اينجا برخي از وقايع شير يا خطي تاريخي را با هم مرور مي کنيم. گاهي يک بازي ساده مثل «شير يا خط انداختن سکه» تغييرات بزرگي در زندگي افراد مختلف ايجاد کرده است سکه اي که سرنوشت نام يک شهر را مشخص کرد يکي از مشهورترين وقايع تاريخي که سرنوشتش با شير يا خط مشخص شد مربوط به نامگذاري شهر پورتلند در ايالت اورگون آمريکاست، در واقع بدون شير يا خط انداختن، شهر پورتلند هرگز متولد نمي شد. داستان به سال ۱۸۴۵ برمي گردد، زماني که دو نفر از بوميان انگليسي، براي اولين بار مقدار زيادي از زمين هاي منطقه اورگن در نزديکي رودخانه کلمبيا را تصرف کردند. آسالاوجوي اهل بوستون بود و فرانسيس پتي گروو از هر پورتلند در ايالت مين مي آمد. آنها هر کدام نزديک به ۶۴۰ هکتار در اين منطقه را پاکسازي و جاده سازي کرده و مدعي بودند منطقه متعلق به خودشان است و آينده روشني براي آنجا به عنوان يک بندرگاه مي ديدند. نوبت به نامگذاري منطقه رسيد و هر کدام مي خواست نام شهر خودش را روي منطقه بگذارد و در اين زمينه به توافق نرسيدند تا اينکه در نهايت قرار شد سکه مشخص کند اين امکان به کدام يک از آنها داده مي شود، هر کدام سکه اي از جيب خود بيرون آورده و بازي شير يا خط را آغاز کردند. سرانجام پتي گروو موفق شد با ۲ بار حدس زدن درست از سه بار سکه انداختن، پيروز ميدان شده و شهر را به نام زادگاهش «پورتلند» نامگذاري کند. سکه يک سنتي و تاريخي پتي گروو که آن روز باعث برنده شدن او شد، امروزه در موزه تاريخ شهر اورگون نگهداري مي شود. سکه اي که تيم ايتاليا را قهرمان جام ملت هاي اروپا کرد استفاده از روش شير يا خط از زمان هاي قديم در ورزش رايج بوده و هنوز هم هست؛ اما نه براي مشخص کردن برنده! بلکه براي تعيين نيمه زمين يا تيم آغاز کننده مسابقه. اما سال ها پيش شير يا خط انداختن سرنوشت يک تيم فوتبال را به کل تغيير داد و يک خوش شانسي ساده، از يک تيم برنده ساخت! سال ۱۹۶۸ بود که تيم فوتبال ايتاليا و شوروي در جام ملت هاي اروپا با هم بازي داشتند. در آن زمان هنوز قانون پنالتي ها در فوتبال اجرا نمي شد، بازي دو تيم در وقت قانوني و اضافي با نتيجه صفر- صفر به پايان رسيد و ديگر وقتي براي تکرار بازي وجود نداشت، براي همين، اين سکه بود که سرنوشت بازي را مشخص کرد. داور سکه اي را به هوا انداخت و سوال هميشگي «شير يا خط؟ پرسيده شد، کاپيتان تيم ايتاليا موفق شد نتيجه را درست حدس بزند و به همين راحتي، اين تيم به عنوان برنده مسابقه اعلام شد و توانست به بازي هاي بعدي راه پيدا کرده و قهرمان جام ملت هاي اروپا شود. سکه اي که افتخار اولين پرواز را نصيب يکي از برادران رايت کرد واقعه تاريخي بعدي که بازي شير يا خط سرنوشتش را مشخص کرد مربوط به اولين پرواز برادران رايت است. آنها در سال ۱۹۰۳ موفق شدند اولين هواپيماي قابل کنترل خود را بسازند. اما اين هواپيما تنها جاي يک سرنشين داشت و آنها نتوانستند سر اين موضوع که چه کسي براي اولين بار با آن در آسمان اوج بگيرد به توافق برسند، براي همين تصميم گرفتند با شير يا خط انداختن مشخص کنند کدامشان مي تواند افتخار اول بودن را کسب کند. در اولين بار ويلبر موفق شد مسابقه شير يا خط را ببرد و شانس به پرواز درآوردن طياره اختراعي شان را براي اولين بار تجربه کند. اما تلاش او ناکام ماند و اولين پرواز امتحاني هواپيما به کاپيتاني ويلبر، روي يک تپه شني سقوط کرد. آنها دوباره طياره را تعمير کرده و براي پرواز آماده کردند و اين بار، اورويل در بازي شير يا خط برنده شد و توانست در تلاش بعدي، هواپيما را با موفقيت به آسمان بلند کند و اولين انساني باشد که لذت پرواز را تجربه کرده است. سکه اي که جان يک هنرمند را گرفت ريچي والنس، خواننده محبوب دهه ۵۰، قرار بود در يکي از بعدازظهرهاي سال ۱۹۵۹ به همراه چند هنرمند ديگر در ايالت آيووا برنامه اي اجرا کند. اتوبوسي که با آن قصد داشتند مسافرت هنري خود را شهر به شهر به انجام برسانند، در بين راه به دليل مشکلات فني از دور خارج شد و در اين بين، اعضاي گروه مدتي در مينه سوتا اقامت کردند تا وسيله ديگري مهيا شود، بعضي از همراهان گروه هم به دليل ناراحتي هاي جسمي از ادامه سفر منصرف شدند. بادي هولي سرپرست گروه توانست بالاخره هواپيماي کوچکي براي سفر اعضاي اصلي گروه فراهم کند، تا زودتر به مقصد رسيده و منتظر بقيه افراد گروه بمانند؛ هواپيما تنها سه سرنشين را مي توانست در خود جاي دهد. نوازنده درام گروه تصميم گرفت با پرواز بعدي خودش را به آنها برساند تا بتواند کمي بيشتر استراحت کند. صندلي او خالي شد؛ اما کشمکشي براي اين صندلي بين ريچي والنس، خواننده ۱۷ ساله و هولي، گيتاريست گروه، درگرفت و در نهايت تصميم گرفتند با سکه، سرنوشت صندلي را مشخص کنند، اگر شير مي آمد گيتاريست با اين پرواز مي رفت و اگر خط، صندلي از آن والنس مي شد، از قضا سکه روي خط را نشان داد پس والنس با لبخند رضايت بخشي سوار بر هواپيما شد، شايد اگر مي دانست سکه مرگش را رقم مي زند هرگز اين قدر اصرار نمي کرد! ۳ فوريه ۱۹۵۹ هواپيما به هوا برخاست، اما بر اثر شرايط بد آب و هوايي و خطاهاي خلبان هواپيما سقوط کرد و هر سه سرنشين، به همراه خلبان، جان خود را از دست دادند.