گزارش نشست «عملیات مهدکودک»/اژدری: بیش از حد جلوی تخیل بچهها را گرفتهایم
فارس
بروزرسانی
فارس/فرزاد اژدري کارگردان فيلم سينمايي «عمليات مهدکودک» با اشاره به اينکه سالهاست عنصر تخيل از سينماي کودک حذف شده است، گفت: قرار نانوشته سينماي کودک ما اين است که بچهها قهرمان نداشته باشند.
«عمليات مهدکودک» پس از حضور موفق در جشنواره فيلم کودک و کسب جوايز مختلف از جمله جايزه بهترين فيلم داوران کودک و بهترين فيلم تماشاگران از روز شنبه 20 مهر اکران عمومي خود را در سينماها آغاز کرده است. به همين بهانه با دعوت از عوامل اين فيلم به بحث و تبادل نظر در مورد شرايط کلي سينماي کودک پرداختيم که در بخش نخست صحبتهاي فرزاد اژدري کار اين فيلم را از نظر ميگذرانيد.
* بيش از حد جلوي تخيل بچهها را گرفتهايم
بحثها را ميخواهيم با طرح اين سوال آغاز کنيم که سينماي کودک چه مولفههايي بايد داشته باشد و چه کنيم که سينماي کودک خوبي داشته باشيم و آيا لازم است دوباره مؤلفههاي سيماي کودک دهه 60 را به سينما برگردانيم؟
همه بچهها و زماني هم که ما بچه بوديم قوه تخيل و تجسم قوي داشتيم و دوستهاي خيالي داشتيم. اما از يک سني به بعد خيالبافي را براي کودکان امري منفي و بد ميدانيم، که البته بخشي از اين تفکر درست است زيرا اگر قرار باشد همه در هر سني فقط خيالبافي کنند آن وقت کسي عمل نميکند اما ما بيش از حد جلوي تخيل بچهها را گرفتهايم و فقط ميخواهيم آنها با يک رئاليسم خشک بيخاصيت روبهرو باشند و فيلمهايشان سرشار از اتفاقات معمولي باشد که جلوي فکر کردن و تجسم کردن آنها را بگيرد.
* نسلي را پرورده ايم که يا بيش از حد منزوي هستند و غرق تبلت و لپتاپ و آيپدهايشان شدند
وي ادامه داد : قرار نانوشته سينماي کودک ما اين است که بچه ها قهرمان نداشته باشند در حالي که ما روزهايي طلايي را نزديک به 2 دهه تجربه کرديم که کودکان و نوجوانان سينماي اختصاصي داشتند و قهرمان داشتند. ما سالهاست که از همه منابع ملي مانند شاهنامه فاصله گرفتيم تا مبادا ذهن کودکان به سمت قهرمانها و تخيلات برود و اينها نسلي را پرورده که يا بيش از حد منزوي هستند و غرق تبلت و لپتاپ و آيپدهايشان شدند و يا اينکه خلاء حضور تخيل در زندگيشان را به شکل پرخاشگرانه در جامعه بروز ميدهند.اژدري تاکيد کرد: تجسم جزيي از زندگي است و اگر آن را از ذهن کودکان حذف کنيم نسل آيندهمان نسل به شدت خطرناکي خواهد شد که الان تا حدودي هم شده است. من نميدانم چرا 2 دهه اخير قهرمان داشتيم و چرا آلان نداريم، يا مثلاً قهرمانهاي آن موقع چه طوري بودند آلان چهچطورند فقط ميدانم که متأسفانه در بحث سياستگذاري نه تنها به آن بها نميدهند بلکه اصلاً دغدغهاش را ندارند.
* دغدغه مسئولين فعلا بودن يا نبودن سينماست ؛ معضلات سينماي کودم بماند!
وي درباره دغدغه مسئولين درباره سينماي کودک گفت: مسئله آنها فعلاً سينماست و در تلاشند تا سينما نميرد و بعد به اين برسند که اصلاً به سينماي کودک نياز داريم يا نه. چگونه است که ما براي دفاع مقدس هفته خاصي داريم، براي دهه فجر 10 روز برنامه اجرا ميکنيم، اما براي کودک فقط يک روز ملي داريم و يک جشنواره کودک اصفهان که از نظر بينالمللي بسيار مهم است ولي در داخل اهميت جشنواره فجر را ندارد.
اين کارگردان با علم به اين مشکلات قدم در عرصه فيلمسازي سينماي کودک گذاشته است و مي گويد: من همه اين خلاءها را ديدم و احساس کردم ژانر کودک جاي کار دارد و جرأت پيدا کردم در اين ژانر ادامه دهم. کودک اين دهه را نميتوان در خانه پاي تلويزيون نشاند، او بايد از خانه بيرون بزند و اگر تفريحات سالمي مانند فيلم و تئاتر نداشته باشد يا در جامعه پرخاشگري و خلاف ميکند يا به سمت فيلمهاي زيرزميني و کارتونهاي غربي و ماهواره ميرود. مشکل اصلي ما درس دادن مستقيم خيالپردازي نکردن است و راحتتر ميبينيم تختهسياهي به آنها آموزش بدهيم.
* غرب با قهرمانهاي دروغين بزرگ، ما با قهرمانهاي حقيقي کوچک
اژدري در ادامه اين نشست در پاسخ به اين سوال که چرا با وجود داشتن قهرمان و اسطوره در تاريخ و ادبيات کهن ايران عملا نشاني از آنها در سينماي ما نيست اما هاليوود دائما در حال قهرمان سازي است؟ گفت: در غرب تمام مباحث ديني، عقيدتي و فلسفي خودشان را از ابتدا در قالب انيميشن به کودکان آموزش ميدهند و بدون اينکه ما متوجه شويم چنان دروغهايشان را قشنگ و باورپذير جلوه ميدهند که ما باور ميکنيم در حاليکه حقايق ادبيات و فرهنگ خودمان را نميتوانيم درست انعکاس دهيم تا اندازه دروغهاي آنها باورپذير باشد. يعني اگر ساده تر بگويم آنها قهرمان هاي دروغين خود را پرورش مي دهند و به همه دنيا مي قبولانند ولي ما قرهمان حقيقي داريم و نمي توانيم آن را درست انعکاس دهيم.
اين کارگردان جوان با اظهار تاسف در اين خصوص اظهار داشت: نميدانم چرا مسئولان دارند مملکت را به سمتي سوق ميدهند که دو دستي به فرهنگ غرب تقديم شود و همان تهاجم فرهنگي که آنقدر از آن گريزانيم برسرمان بيايد.
*«فرشته» فيلم ما ايراني است و شباهتي با Angle ندارد
اژدري پس از گفت و شنود درباره کليت سينما بحث را با توضيح درباره يکي از اصلي ترين کاراکترهاي «عمليات مهدکودک» ادامه داد و درباره «فوفو» گفت: کيميا حسيني در نقش «فوفو» در اين فيلم 13 نقش با 13 گريم متفاوت را بازي ميکند که زمينه آن آبي است و تلاش کرديم تا به تصويري جديد از فرشتهاي برسيم که ايراني است و شبيه Angle با بالهاي سفيد بزرگ نيست. در فيلم قبليمان از بالهاي پروانه براي فرشته استفاده کرديم و در اين جا تصميم گرفتيم اصلاً فرشتهمان بال نداشته باشد زيرا قرار نيست فرشتهها يک شکل باشند.
وي همچنين درباره استفاده از رنگ فيروزهاي در طراحي صحنه و لباس شخصيتهاي فيلم توضيح داد: در اکثر گريمها و لباسها از رنگ فيروزهاي براي فرشته استفاده کنيم و اميدواريم تهمت نزنند که از رنگ صهيونيستها استفاده کردهايم زيرا به اعتقاد ما آبي فيروزه اي يکي از رنگ هاي اصلي اسلامي ايراني است.
* روي ايراني بودن قصه تاکيد داشتيم
وي ادامه داد : اتفاقاً من روي ايراني بودن قصه فيلم خيلي تأکيد داشتم و علاوه بر گريم و لباس حتي براي صحنه تشريفات هم به جاي يک ماشين خاص از ماشين ايراني پرشيا 6 در استفاده کردم تا کاملاً نشان داده شود که اينجا ايران است در حالي که ممکن است بسياري از ما به محض شنيدن ايرانيزه به سمت قصههاي بومي و روستاها و گاو و گوسفند برويم و فراموش کنيم که با نشانههاي مدرن ايراني هم ميتوانيم فضا را منعکس کنيم. ما سعي خودمان را کرديم اما اينکه چقدر توانستيم از کارهاي غربي فاصله بگيريم را بايد مخاطبان تعيين کنند.
* همه رنگ آميزيها حساب شده بود
کارگردان «عمليات مهدي کودک» درباره اين انتقاد شايع که چرا همه خانواده ها از سطوح مختلف جامعه خانه هاي شاد، رنگارنگ و قشنگي دارند توضيح داد:ما براي انتخاب رنگ در صحنه بايد ببينيم قصد داريم چه چيزي را به مخاطب انتقال بدهيم. اگر بخواهيم ذهن مخاطب را آزار دهيم و از واقعه متأثرش کنيم به سراغ رنگهاي مات و تيره ميرويم و اگر همراهي کودکان را بخواهيم بايد از رنگ هاي گرم و متنوع استفاده کنيم.
اژدري تصريح کرد: انتخاب اين رنگها کاملاً حساب شده بود و فقط از روي سهلانگاري مجموعهاي از رنگهاي شاد را با هم ترکيب نکرديم و حتي يک وسيله اضافي در صحنه نداشتيم. منطق سينماي کودک اين است که رنگارنگي و رنگهاي گرم کودک را به خودش جلب کند. در تمام فيلم حتي در خانه «سپهر» که سطح پاييني دارند و پدرش مسافرکش از رنگهاي شاد استفاده کرديم و حتي خود پيکان قرمز رنگ است.