نماد آخرین خبر
  1. جذاب ترین ها
سینما و چهره ها

زنان و دختران ایران در سینمای سال 95

منبع
بروزرسانی
ماهنامه دنياي زنان/ سينماي ايران سال هاست توجه زيادي به سينماي کودک و نوجوان نشان نمي دهد. البته فيلم هاي کودک سفارشي کم ساخته نمي شوند به خصوص قبل از موعدي همچون جشنواره فيلم کودک و نوجوان اما مساله اکران فيلم هاي کودک است که متاسفانه چنان که بايد در سينماي ما مورد توجه قرار نمي گيرد. گذشته از آن توجه به استفاده از استعدادهاي کودک براي بازيگري در سينما هم زياد مساله کارگردانان نيست. اغلب فيمسازان ما حاضري خور شده اند و به جاي آن که به سراغ استعداديابي بروند و شرايط حضور استعدادهاي نوجو را در سنيما فراهم کنند نگاه مي کنند به اينکه کدام بازيگر در سينما و تلويزيون گل کرده و براي نقش هاي کودکانه خود از همين گزينه هاي معدود استفاده مي کنند. اکران اين روزهاي سينماي ايران اما فيلمي را به خود مي بيند با نام «نفس» که بازيگر اصلي آن يک کودک ناديده است؛ ناديده چون پيش از اين اصلا تجربه بازيگري نداشته است ولي به لطف حضور پدرش در تيم توليد مجالي براي ديده شدن استعدادهايش فراهم شده و در نهايت خودش بوده که نقش اصلي فيلمي را بازي کرده که شايد به لحاظ کيفي چندان ارزنده نباشد اما بازي بازيگر کودکش قابل قبول است. بعد از «نفس» که جلوه گري يک کودک مستعد را به نمايش مي گذارد فيلم جوانانه «متولد 65» را هم داريم که بازيگران آن جواناني هستند که بناست تصويري از حال و روز و سرخوشي هاي بعضا بي دليل جوانان هم عصر ما را ارائه دهند. بازيگر زن جوان اين فيلم نيز از جمله استعدادهاي قابل اعتماد بازيگري ايران است. فيلم بزرگسالانه «گيتا» که داستاني تراژيک درباره يک مادر را به تصوير مي کشد استعدادهاي بازيگران ميانسالي نظير مريلا زارعي و بهناز جعفري را به رخ مي کشد؛ بازيگراني که هر کدام از آنها براي پيشبرد بخشي از درام کافي هستند. کمدي- فانتزي «آس و پاس» هم بازيگران جواني مانند سحر قريشي را مي بيند که همچنان مي کوشند با تکيه بر ويژگي هاي تيپيکال سينماي تجاري مخاطب جلب کنند. نفس بازيگري که يک تنه فيلم را پيش مي برد «نفس» سومين ساخته فيلمساز جواني است به نام نرگس آبيار. بانوي فيلمسازي که هرچند فيلم اولش «اشياء...» چنان که بايد ديده نشد اما با فيلم دوم «شيار 143» مورد توجه قرار گرفت و حالا با سومين فيلمش «نفس» مهمان مخاطبان است. در مرکزيت داستان «نفس» يک کودک قرا ردارد؛ کودکي که بناست خرده روايت هاي بي ربط فيلم را کنار هم بنشاند و البته تلاش زيادي هم براي اين منظور انجام مي دهد اما خلا درام در داستان است که مشکل سا زشده است. ساره نورموسوي بازيگر اصلي «نفس» بي تست و واهمه از حضور در برابر دوربين توانسته است شخصيتي را خلق کند که به خودي خود باعث تحمل فيلمي مي شود که نه فقط قاب هاي بصري اش که ساختار روايي اش هم بيشتر تلويزيوني است تا سينمايي. در کنار اين بازيگر کودک پانته آ پناهي ها را هم داريم که با گريمي غريب بنا بوده نقش مادربزرگ اين کودک را بازي کند ولي چنان اغراقي از خود در بازيش ارائه داده که بيشتر از آن که سمپاتيک باشد رفتارهايش دافعه برانگيز به نظر مي رسد. «نفس» اگر براي بازنويسي فيلمنامه در اختيار يکي دو نفر از سناريست هاي مسلط سينماي ايران قرار مي گرفت قطعا مي توانست يکي از بهترين آثار سال هاي اخير سينماي ايران باشد اما چه حيف که کارگردان خواسته خودش هم بنويسد و هم بسازد و همين شده که کمترين ظرايف دراماتيک براي محصولي به لحاظ زماني طولاني که بايد مخاطب را تا پايان پاي فيلم بنشاند به کار گرفته نشده است. متولد 65 جوانانه اي پرشر و شور «متولد 65» جوانانه اي است سرخوشانه که بناست بازيگوشي هاي نسل جوان پيرامون ما را به تصوير بکشد. البته که شايد حال و هواي فيلم و رفتارهايي که از کاراکترهاي رخ مي دهد چندان متناسب نباشد با رفتارهاي جوانان متولد دهه 60 که رفته رفته به دهه چهارم زندگي نزديک مي شوند ولي تلاش فيلمساز براي قرار دادن کاراکترها در يک بازي موش و گربه که انتهاي مشخصي هم ندارد قابل تحسين است. هنگامه حميدزاده بازيگر زني است که نقش يکي از دو جوان محوري داستان را بازي مي کند؛ دو جواني که براي بازيگوشي و به بهانه معامله خانه، وارد زندگي يک زوج به ظاهر مرفه بالاشهري مي شوند. حميدزاده نه فقط در برابر بازيگر مقابلش پدارم شريفي که در برابر مريم سعادت بازيگر زن توانمند و ميانسال سينما، تئاتر و تلويزيون به شدت قابل اعتناد و درست نقشش را ايفا کرده است. سعادت از آن بانوان بازيگري است که همواره مي کوشد حتي کوتاه ترين نقش ها را هم مال خود کند و شرايطي را فراهم آورد براي ديده شدن بهتر محصول نهايي و «متولد 65» اين مجال را در اختيار او قرار داده که نقش کوتاهش را کاملا به گونه تعليق برانگيز و مهيج پيش ببرد. حضور کوتاه آنا نعمتي در فيلم نيز به نوبه خود کفه ترازوي بازيگري را به سمت بانوان بازيگري مي برد که تک تک آنها براي توجه به يک فيلم کافي هستند گيتا مادر- مادر- مادر مريلا زارعي از آن بازيگران زن تجربه گرايي است که مي کوشد هم تجربه حضور کنار يپشکسوتاني مانند ابراهيم حاتمي کيا و پوران درخشنده را داشته باشد و هم حضور در کنار تازه کاراني مانند نرگس آبيار را. تازه ترين فيلم مريلا زارعي «گيتا» در زمره آثاري از وي است که همکاري زارعي با يک کارگردان فيلم اولي به نام مسعود مددي را به نمايش مي گذارد. «گيتا» فيلمي است کاملا انساني با محوريت رابطه عميق و عاشقانه اي که ميان يک مادر و فرزند جوانش ايجاد شده است؛ رابطه اي که با مرگ فرزند در نتيجه يک رخداد دلخراش وارد مسيري کاملا تراژيک و دردناک مي شود و شالوده زندگي خانوادگي اين مادر و همسرش را به هم مي ريزد. «گيتا» نه تنها تصويري درست و واقع گرايانه از يک مادر ايراني نشان مي دهد بلکه فيلمساز تلاش زيادي مي کند که بحران پيش آمده براي اين مادر را هم با پرهيز از احساسات گرايي افراطي و در مسيري کاملا منطقي پيش ببرد شايد براي همين باشد که هيچ جاي «گيتا» مخاطب دلزده از رفتارهاي اين مادر نمي شود و مدام با او همراه مي شود تا عاقبت کارش را به چشم ببيند. «گيتا» مي تواند هم مورد توجه مادران روزگار ما قرار گيرد و هم فرزنداني که مدت هاي رابطه اي نه چندان دوستانه با مادران خود دارند. «گيتا» به اين فرزندان مي آموزد که قدري بي منفعت طلبي به شرايط دشوار مادر بودن و مادر ماندن در هر زماني که مي خواهد باشد توجه کنند و اين مهم ترين ثمره فيلم است. آس و پاس کافه شادماني در دوره هاي مختلف سينمايي همواره با آثاري روبرو بوده ايم کاملا تجاري که هدف اول و آخر توليد آنها کسب سود مالي است. «آس و پاس» در زمره چنين فيلم هايي قرار مي گيرد آن هم از سازنده اي به نام آرش معيريان که يد طولايي در ساخت فيلم هاي تجاري دارد. «آس و پاس» به مانند عنوانش فيلمي است بي ادعا؛ فيلمي که مي کوشد از همه المان هاي مخاطب پسند از پخش قطعات موسيقي شش و هشت گرفته تا بازي با مصاديق خاطره انگيز فيلم فارسي ها براي خود مشتري جمع کند. سحر قريشي و بهاره رهنما بازيگران زن «آس و پاس» نيز کاملا منطبق بر چنين نگاهي وارد فيلم مي شوند و مي کوشند تيپ هاي محول شده به خود را نيز بي کمترين اوج و فرودي و کاملا در خدمت هدف سرگرم کننده فيلم ايفا کنند. شايد براي همين است که کسي نه از بازي اين دو بازيگر زن آزرده مي شود و نه کسي زياد از بازي آنها لذت مي برد و آن را در شمار کارهاي متفاوت شان قرار مي دهد. همين که ساعاتي در برابر «آس و پاس» که به مانند يک کافه شادماني است بنشينيد و مشکلاتي که ممکن است در زندگي و کار برايتان وجود داشته را فراموش کنيد کافيست و سازندگان فيلم هم انگار هدفي جز اين نداشته اند چون عليرغم ورود مقداري مايه هاي فانتزي به اثر هيچ تلاشي براي متفاوت بودن در توليد صورت نگرفته است. مرضيه برومند توصيه به کتابخواني براي مقابله با دود! مرضيه برومند نويسنده و کارگرداني که آثاري خاطره انگيز نظير «مدرسه موش ها»، «آرايشگاه زيبا»، «خودروي تهران 11» و «قصه هاي تا به تا» را در کارنامه دارد در سال هاي اخير کوشيده به نوبه خود واکنش هاي به موقعي را نسبت به مشکلات اجتماعي داشته باشد. آلودگي هواي پايتخت از جمله موضوعاتي بود که واکنش برومند را به همراه داشت تا از مخاطبان بخواهد با کتاب خواندن جلوي افزايش آلودگي را بگيرند. برومند گفت: مخاطبان کتاب بخوانيد تا هوا آلوده نشود. تا محيط زيست از بين نرود. تا درختان سبز بمانند. تا خاک سالم بماند. تا باران ببارد. تا عقل و شعورمان بالا برود. تا قدر نعمت هاي مان را بدانيم. تا ارتباط بين مظاهر طبيعت را درک کنيم. تا بفهميم همه چيز در طبيعت به هم پيوسته است. تا به جاي فکر کردن به «من» به «ما» فکر کنيم. تا به جاي فردگرايي، جمعي و گروه فکر کنيم. تا عميق تر و آينده نگرتر فکر کنيم. کتاب بخوانيم تا از تجربه هاي ديگران استفاده کنيم و لازم نباشد خودمان آنها را تجربه کنيم. هستي مهدوي فر آماده يک نقش کليدي بازيگر جوان و دهه هفتادي سينما و تلويزيون که در سريال هاي «جراحت»، «مادرانه» کوشيد بازيگري قابل اعتنا نشان دهد در سال هاي اخير فعاليت سينمايي اش پررنگ تر شده است و از جمله اينکه در فيلم هايي مانند «سوت پايان» و «زبان مادري» ايفاي نقش هايي متفاوت را برعهده داشته است. از دختري متفاوت در «سوت پايان» تا نقش يک دختر لال در «زبان مادري». مهدوي فرد نوروز امسال «50 کيلو آلبالو» را روي پرده داشت و اخيرا هم علاوه بر کمدي- تراژدي «کمدي انساني» محمدهادي کريمي در «لابي» محمد پرويزي هم بازي داشت. مهدوي فرد رفته رفته به جايي مي رسد که شايد يک نقش اصلي در درامي سينمايي بتواند اسباب توجه بيشتر به وي را موجب شود. آيدا کيخايي بازگشت به تئاتر بعد از موفقيت در سينما آيدا کيخايي بازيگر تواناي تئاتر که اخيرا حضور در سينما را هم با «خشکسالي و دروغ» تجربه کرد و البته سعي کرد مبتني بر متن اقتباسي کاراکترش را ايفا کند به تازگي بازي در نمايش «ماه در آب» را پشت سر گذاشته است. «ماه در آب» توليدي است از کمپاني تئاتر باران که در آن ناهيد مسلمي، مهدي کوشکي، باران وقار کاشاني، آهو شاهسون، فهيمه امين زاده، پدرام شريفي و علي سرابي در کنار آيدا کيخايي به ايفاي نقش پرداخته اند. کيخايي که سابقه بازي در تلويزيون را هم داشته است و از جمله در سريال هايي مانند «روزگار جواني»، «نيمکت» و «دختران» بازي کرده است يک فيلم کوتاه با نام «ماه عسل» را کارگرداني کرده است و در تئاتر نيز تجربه کارگرداني نمايش هايي نظير «يک دقيقه سکوت» و «خداحافظ» را دارد افسانه بايگان حضور در راه پيمايي اربعين افسانه بايگان از جمله بازيگراني است که در دهه هاي شصت و هفتاد جزو محبوب ترين بازيگران سينماي ايران محسوب مي شد با اين حال در سال هاي اخير رسيدن به ميانسالي سبب ساز آن شده است که پيشنهادات متنوع بازيگري نداشته باشد. بايگان که در سال هاي اخير تجربه ايفاي نقش در آثاري مانند «خبر خاصي نيست»، «زن ها شگفت انگيزند» و «پي 22» را در کارنامه داشته در هفته هاي اخير به خاطر حضور در راه پيمايي اربعين به شدت خبرساز شد بايگان که يک فيلم جنايي به نام «نگار» با بازي رامبد جوان را هم آماده اکران دارد حين حضور در راه پيمايي اربعين گفت: حس و حال حضور در زيارت اربعين اصلا قابل گفتن نيست. اين همه صفا و انسانيت همه به راه يک هدف است، ان شاءالله که ما شاهد ظهور باشيم. مينا جعفرزاده سوگوار درگذشت همسر و گلايه از بدحسابي تهيه کنندگان مينا جعفرزاده بازيگر پيشکسوت سينما و تلويزيون که چندي قبل همسرش بهمن زرين پور را از دست داد از جمله بازيگران سريال «ابله» کمال تبريزي بود و البته به همراه همسرش در اين سريال ايفاي نقش کرد. با اين حال جعفرزاده به شدت به گلايه از اين پرداخته که چرا دست اندرکاران اين سريال طلب او و همسرش را بعد از سه سال نداده اند. جعفرزاده که چني قبل «اين زن حقش را مي خواهد» را روي پرده داشت گفت: هم خودم و هم همسر مرحوم ام بعد از گذشته سه سال هنوز از سريال «ابله» طلب داريم اما متاسفانه هنوز طلب مان وصول نشده است و از آن طرف تهيه کننده ابله درگير کار بعدي شده است. حرمت زندگان را که نگه نمي دارند. سوالم اين است که چرا حرمت بهمن زرين پور همسرم را نگه نداشت و لااقل بعداز فوت ايشان طلب شان را ندادند؟ ترانه عليدوستي در گير و دار حواشي فصل دوم «شهرزاد» ترانه عليدوستي هر قدر که سال 94 را خوب تمام کرد و با اقبال فراوان مخاطبان به «شهرزاد» در کانون توجه قرار داشت ابتداي سال 95 را هم با حضور به همراه «فروشنده» در جشنواره کن پشت سر گذاشت و البته که توجه به اين فيلم در جشنواره کن اسباب اشتهار بيشتر اين بازيگر را فراهم کرد اما مشکلات از جايي آغاز شد که تهيه کننده «شهرزاد» بازداشت شد و از آن طرف حضور عليدوستي در فصل دوم اين سريال مواجه شد با موج انتقادات نسبت به حضور در سريالي که منبع مالي تهيه کنندگانش مشخص نيست. اين موج با شايعه اي درباره تعطيلي قريب الوقوع فصل دوم ادامه يافت تا عليدوستي به صراحت در برابر آن شايعه بايستد و آن را محصول دست خبرگزاري هاي مجبور بداند. شهره قمر بازگشت از فضا!!! شهره قمر بازيگر جوان سينما در فيلم «کاتي، کوتي و ستاره» به کارگرداني رضا مجلسي ايفاي نقشي متفاوت را برعهده داشت. «کاتي، کوتي و ستاره» فيلمي در حوزه سينماي کودک است و فضاي فانتزي دارد؛ کاتي به دنبال کوتي به زمين مي آيد و کوتي نيز پيشتر از او براي پيدا کردن زيباترين به زمين آمده بود. قمر در اين فيلم ايفاگر «کاتي» موجودي فضاييست که به زمين مي آيد و ماجراهاي جالبي را رقم مي زمند يعي شبيه «ئي تي» استيون اسپيلبرگ. 50 درصد فيلمبرداري «کاتي...» انجام شده و بخش عمده لوکيشن ها هم در شمال کشور بوده است. بيتا منصوري همسر ابوالحسن داودي تهيه کننده اين فيلم است. نازنين بياتي پاسداشت مقام مادري نازنين بياتي بازيگر ايراني و دانش آموخته رشته تئاتر از دانشگاه آزاد اسلامي که در اولين حضور سينمايي اش در فيلم «دربند» درخشيد در سال هاي اخير پرکارتر شده است. او که فيلم هايي نظير «ارسال آگهي تسليت براي روزنامه»، «فرشته ها با هم مي آيند»، «طعم شيرين خيال» و «رخ ديوانه» را در کارنامه دارد امسال در فيلمي به نام «مادري» ايفاي نقش کرده است؛ فيلمي به کارگرداني يک جوان با نام رقيه توکلي که پاسداشتي بر مقام مادران است. هانيه توسلي و مريم بوباني همبازيان نازنين بياتي در اين فيلم هستند و بياتي کوشيده به نوبه خود شخصيتي متفاوت از قبل را در اين اثر ايفا کند. با کانال تلگرامي «با ما باش» همراه شويد