ايسنا/احتمالا بسياري از شما با ديدن تيتر اين خبر کنجکاو شدهايد که بدانيد فراستي و عطاران در چه فيلم يا کار مشترکي در کنار هم حضور پيدا کردهاند اما واقعيت چيز ديگري است. اين عنوان، فقط براي باز کردن و ديده شدن اين خبر استفاده شده است، درست همانند کاري که اين روزها شبکه نمايش خانگي به وفور آن را انجام ميدهد.
با توزيع يک فيلم ويدئويي در شبکه نمايش خانگي به نظر ميرسد سوء استفاده از چهرهي بازيگران و هنرمندان مطرح روي جلد آثاري که در اين شبکه توزيع ميشوند، وارد مرحلهي جالب و جديدتري شده است.
به تازگي يک فيلم ويدئويي در شبکه نمايش خانگي توزيع شده است که رضا عطاران و بهنوش بختياري از بازيگران آن هستند. همچنين يکي از نويسندگان برخي سريالهاي مهران مديري، نويسندگي و کارگرداني اين فيلم را برعهده دارد.
پس از انتشار چند گزارش درباره فيلمهايي که از تصوير بازيگران براي جذب مخاطب استفاده کرده بودند، اينبار نکته جالب توجه در اين فيلم، که مضموني انتقادي به زندگي شهري دارد، فقط عکس روي جلد آن که مخاطب را به شدت فريب ميدهد نيست بلکه داستان و نوع روايت هم، با آنچه مخاطب هنگام خريد تصور ميکند، تفاوت فاحشي دارد.
در خلاصه داستان فيلم آمده است:« ابي (رضا عطاران) نصاب ماهواره است که براي نصب ماهواره وارد خانه زن و شوهر جواني ميشود و حضورش ماجراهايي را به وجود ميآورد...»، اما واقعيت اين است که آنچه در فيلم ميبينم، اصلا به اين شکل نيست و عطاران چنين شخصيت محورياي ندارد، در حاليکه روي جلد، به وضوح و درشتي هر چه تمامتر، رضا عطاران به عنوان نقش اصلي، آن هم در يک فيلم کمدي معرفي ميشود!
تبليغات در اين اثر جايگاه ويژهاي دارد؛ چراکه در طول فيلم بارها و بارها تبليغ آبميوه و السيدي و... با نامهاي مختلف نشان داده ميشوند!
البته مخاطبي که اين فيلم را تهيه ميکند، ميتواند علاوه بر فيلم، آلبوم يک هنرمند موسيقي را هم گوش بدهد.
اگر از وجود تصاوير انيميشني و با جلوههاي ويژه کامپيوتري که گاهي فيلم «تلقين» کريستوفر نولان را يادآور ميشود، بگذريم، نکته مهم بعدي اين است که برخلاف تصور ابتدايي، فيلم به هيچ وجه يک فيلم طنز نيست؛ به طوري که در پايان آن بدون نتيجهگيري مشخص، مسعود فراستي (منتقد سينما) و سعيد ابوطالب (نماينده سايق کميسيون فرهنگي مجلس) ناگهان وارد ماجرا شده، به نقد اين اثر و آنچه قصد داشته مطرح کند، ميپردازند.
بنابراين اگر به عنوان يک اثر اجتماعي به اين اثر نگاه کنيم، با يک فيلم درخور تامل روبهرو خواهيم بود اما اگر براساس تصوير روي جلد، آنرا تماشا کنيم، جز حيرت چيزي عايدمان نخواهد شد. هرچند پيگيريهاي خبرنگار ايسنا حاکي از آن است که اين فيلم به مميزيهاي فراوان دچار شده و تقريبا چيزي از اصل فيلم باقي نمانده است.
در اين پيگيريها، عدهاي از فضاي تاسفباري که در شبکه نمايش خانگي وجود دارد، اظهار گلايه کردند چرا که معتقدند تصميمگيريهاي نادرست باعث سلب اعتماد مردم به اين شبکه شده است، بويژه آنکه نظارت دقيقي بر آنچه به عنوان محصول نهايي توزيع ميشود، صورت نميگيرد و تهيهکننده و کارگردان در تصاوير جلد فيلمهايي که به دست مردم ميرسد، دخالتي ندارند. البته احتمالا از آنجا که اين اثر به عنوان «توليد مستقل ويدئويي ويژه شبکه نمايش خانگي» معرفي شده است سازندگانش جاي بحث و اعتراض به اين نحوه توزيع فيلم نداشته باشند.
در اين شرايط و با توجه به اينکه موضوع سوءاستفاده از چهره و نام هنرمندان در آثار شبکه نمايش خانگي، ديگر به يک داستان تکراري تبديل شده است، به نظر ميرسد ورود جدي مديران جديد سازمان سينمايي در اين باره امري ضروري باشد. به هر حال سي دي چنين فيلمي که با تيراژ 300 هزارتا و قيمت 3 هزار تومان (گردش مالي آن 900 ميليون تومان است) در سوپرمارکتها عرضه ميشود، اعتماد متزلزل مخاطبان را به سينماي ايران نشانه رفته است.