تلخند/ مجموعه هري پاتر همانند کتب مذهبي از دنياي معنوي براي کودکان سخن مي گويد اما دنيايي که قدرت خود را از دنياي واحد نمي گيرد خداي خيالي رولينگ ترکيبي از خدايان گوناگون است خدايان کوچک و بزرگ که هرکدام منشا اثر و برخي اميدند خدايان دروغين خيالي رولينگ همان جادوگران و عناصر موجود در مجموعه هستند که به فراخور جايگاهشان در داستان توانايي انجام برخي اموري را دارند مانند استاد غلبه بر تاريکي استاد غيب گويي ،استاد دفاع در برابر جادوي سياه دام بلدور رييس جادوگران خوب و هزاران خداي کوچک ديگر گويي انسان تنها موجود محور در اين عالم و منشا تمام امور است و اراده اوست که حاکم بر جهان زندگي است در اين مجموعه جايگاهي براي تعاليم هدايتگر پيامبران براي نجات بشر يت را با علوم و فنون جادوگري و جاي انوار جلوه پرکتب آسماني را انواع کتب عجيب و غريب نيمه زنده جادوگري گرفته است همچنين تاکيد مي شود که بالاترين راه براي نجات انسان فرا گرفتن اين فنون است تمام اشياء وامور موجود در اين مجموعه هويت خود را از دست داده در اختياري جادوگران و افسونگران بزرگ و کوچک قرار گرفته است آن ها قادرند بنابر نياز خود تمام اشياء و امور را تصرف کرده و آنها را تغييردهند يا از ميان بردارند همان گونه که گفته شد اين اراده انسان است که امور را به تصرف خود دارد و مي تواند با بر هم زدن قوانين علي معلولي امور را آنگونه که مي خواهند تغيير دهد مثلا هري پاتر با استفاده از ساعت زمان به گذشته مي رود و حوادث را آنگونه که مي خواهد تغيير مي دهد تا در آينه بتواند بهتر و بيشتر به اهداف خود نزديک شود و بيان مي دارد که با قدرت خودش و نه با قدرت مافوق بشري مي توان امور را سامان بخشيد.
در هيج يک از قسمت هاي اين مجموعه خيالي اشاره اي حتي گذرا به دعا و نيايش ، توسل و توکل به منبع نوراني پروردگار عالم و جايگاه آن در بدست آوردن نعمت هاي الهي و خواسته هاي بشري نشده است و در عين حال تاکيد شده که هيچ مافوق انساني وجود ندارد که شايسته عبادت باشد.
اين جا فقط استادان بلند مرتبه جادوگري اند که بايد مورد احترام و تکريم قرار گيرند حتي درباره دام بلدور تاکيد شده است که مانند شخصي روحاني است که از غيب خبر دارد و نيروهاي تاريکي که همان "لرد ولد مورت" از او مي ترسد و اين نکته که هاگوارتز امن ترين نقطه دنياست.
همه نيروهاي فوق بشري مانند ققنوس با ماشين پرنده همه و همه بدون درخواست هري خود پديدار مي شوند و به او کمک مي کند.
در مجمعه هري پاتر ظرفيت هاي فراواني براي توسل به خدا و طلب شفا و موفقيت وجود دارد اما آنها فقط با اتکا به نيروهاي جادويي خوشان سعي مي کنند مشکلاتشان را حل کنند در هري پاتر و حفره اسار بيماراني که توسط هيولاي حفره مورد حمله قرار گرفته و خشک شده اند توسط معجون گياهان جادويي که نيمي گياه و نيمي جاندار هستند درمان مي شوند و شفا مي يابند و يا در هري پاتز و زندان آزکابان دانش آموزان براي راندن و بيرون کردن ديوانه سازها بجاي توسل و توکل به خداوند که مافوق همه قدرت هاست سعي مي کنند خاطره خوشي را بياد آورند .
در دنياي خيالي رولينگ تمام امور اتفاقي و تصادفي بوده و جاودگران و موجودات برتر در مقابل اين حوادث بصورت کاملا اتفاقي قرار مي گيرند در عين حال با وجود عدم آگاهي به توانايي هاي خود با اين حوادث روبه رو مي شوند و عکس العمل هاي نجات بخشي از خود نشان مي دهند بدون آنکه بدانند آيا قدرت انجام آن کارها را دارند يا خير.
در اين مجموعه با تاکيد بر اين که ماورالطبيعه وجود ندارد و هرچه هست محدوده وجود و قابل حس تجربه است و آنچه قابل حس و تجربه نيست پس وجود ندارد يعني نيست و قابل انديشيدن نيست خط بطلاني بر تفکر و تعقل بر امور کشيده مي شود و اذعان مي دارد که بهره گيري از عقل بيهوده است و اين آگاهي انسان نيست که او را نجات مي دهد بلکه توانايي اوست که باعث ماندگاري او مي گردد در حقيقت اين توانايي تمرکز اوست که عامل تسلط به ماورالطبيعه است نه چيز ديگري و با آن مي توان بر زمان و مکان و قدرت مافوق بشري فايق شده وآن را از پاي درآورد قدرت جاويي يک سنگ و تاثير آن بر انسان ها در بدست آوردن قدرت ، وجود موجودات عجيب الخلقه که حافظ و نگهبان اين سنگ جادوي اند.
شکسته شدن مرز بين حقيقت و خيال بگونه اي که ديگر نمي توان بين آنها تمايزي قايل شد مانند لحظه اي درهري پاتر و سنگ جادو که دامبلدور با هري درباره خاصيت آينه و ماهيتش صحبت مي کند دامبلدور به هري تذکر مي دهد که آينه معرفتي ندارد فقط خوشبخت ترين انسان ها مي توانند جلوي آينه بايستند و خود را رد آينه ببينند و آيينه آرزوهاي هر فرد را به او نشان مي دهند اين کارکرد خيال است که آرزوهاي دست نيافتني در آن تحقق پيدا مي کند.
داستان هاي هري پاتر سرشار از شگفتي و سرخوشي برگرفته از قدرت تخيل هستند که تنها تعداد اندکي از مخاطبان از افسون آن در امان مي مانند.
در داستان هاي هري پاتر مهره هاي سخنگوي شطرنج درباره بهترين حرکات بعدي با بازيگران بحث مي کنند اسباب بازي و وسايل هوشمند به تعدا کافي وجود دارند حيوانات اساطيري مدام در حال آمد و شد هستند جغدها نامه رسانند يک غول دوست داشتني يک تخمي بدست مي آورند که تبديل به اژدها مي شود روز عيد کريسمس کسي دعا و نيايش نمي کند فقط ارواح کوچک و بزرگ بصورت دسته جمعي در ميان دانش آموزان حرکت مي کنند و در حالي که کتابي دست دارند سرود مي خوانند که دعا کردن در يک کليسا را تداعي مي کند دنياي ساحرانه رولينگ ذاتا و عملا اسرار آميز است اين دنيا مقدسات را خنثي مي کند و در عوض رويکردي خاص ، مفاهيم عميق و ناهنجار و مخرب دنياي واقعي طبيعي و عادي جلوه مي دهد.
در اين مجموعه پديده عظيم مرگ به گونه اي تغيير داده مي شود که درتضاد واضح با تعليمات ديني و اعتقاد به مرگ به اديان الهي است مرگ قطعي وجود ندارد و آنچه در اين مجموعه بعنوان از بين برنده ياد مي شود بوسه ديوانه سازهاست اگر ديوانه سازها به کسي بوسه بزنند روح از طريق دهانش خارج مي شود اما او نمي ميرد بلکه زنده است و فقط جسم او مانند شيأي توخالي و سرد حرکت مي کند درحاليکه روح خاطره و هويت ندارد.
جهان جادويي رولينگ جهاني جدا و مجزا از جهان ما نيست بلکه جزيي از آن است در مجموعه هري پاتر زندگي هري پاتر از همين جهان واقعي است داستان در لندن امروز رخ داده است جادوگران و ساحران کساني اند که با دانش مرموزمخفيانه از چشم مردم عادي پنهان مي مانند دانش آموزان و اساتيد مدرسه شبيه دانش آموزان مدارس شبانه روزي انگلستان است تنها تفاوت بين آنها وجود نيروهاي خارق العاده و فعاليت عجيبشان است.
نيروهاي فرا طبيعي درآن بعنوان استعدادهاي انساني تعريف شده اند که براي بکارگرفته شدن در مجراي درست خود تنها به آموزش صحيح هستند زندگي در دنياي جادوگران هم زمان با دنياي ما شده است و لي اين دنيا بقدري افسون شده است مه مردم عادي نسبت به وجود آنها غافلند.