صبح نو/ آقاي «علي ضياء» يکي از مجريان جوان و مشهور رسانه ملي است که با اجراي برنامههايي مثل «نيمروز» شناخته شد. بعضي حرکات عجيب وي روي آنتن زنده تلويزيون اخيراً دوباره حاشيهساز شده است.
برخي علت پيدايش و پر و بال دادن به «علي ضياء» در تلويزيون را، ايجاد آلترناتيوي در مقابل مجريان ديگر سيما، از جمله آقايان «احسان عليخاني» و «فرزاد حسني» عنوان ميکردند و برخي هم ويژگيهاي اجراي شخص خود او را دليل اين موضوع ميدانستند.
به هرحال جداي از ميزان توانايي «علي ضياء» در اجرا، او به مرور با اجراي برنامههاي ثابت و همچنين برخي ويژه برنامههاي مناسبتي به شهرت قابل توجهي رسيد؛ اما در کنار مسائل فني و تخصصي، در چند سال اخير برخي از رفتارها و حواشي زندگي شخصي و حرفهاي او باعث جنجال در رسانهها شده است، مسائلي که گاهي دامنگير سازمان صدا و سيما نيز شده است.
حواشي دنباله دار
رسانه ملي با توجه به چارچوبهاي خاص خود، شرايط ويژهاي براي کارمندان و هنرمندان خود در نظر گرفته است؛ مجريان صدا و سيما از کارمندان شناخته شده رسانه ملي هستند و به همين خاطر رفتار آنها در مقابل دوربين و حتي در خارج از سازمان مورد توجه مردم و رسانههاست. در طول ساليان اخير هرازگاهي، يکي از مجريان تلويزيون خواسته يا ناخواسته رفتاري داشته که به ايجاد حواشي منجر شده، اما معمولاً اين اتفاقها قابل توجه نبوده و تبديل به يک رويه در رفتار آن شخص نشده است.
«علي ضياء» با توجه به سابقه نه چندان طولاني در اجرا، در مقاطع گوناگون رفتارهايي داشته است که با بررسي آنها متوجه ميشويم، گويا اين مسائل صرفاً يک اتفاق نيست و به مرور اين موضوع به رويهاي در رفتار اين شخص تبديل شده است؛ طرفداري از تيمهاي محبوب فوتبال يک مسأله شخصي است که اگر در محدوده زندگي خصوصي باقي بماند اتفاقي طبيعي و قابل احترام است، ولي وقتي مجري يک برنامه تلويزيوني که اجراي برنامهاي با مخاطب ميليوني را برعهده دارد در مقابل آنتن زنده سيما به طرفداري از يک تيم خاص بپردازد و با لحن و رفتاري نامتعارف علاوه بر زيرپا گذاشتن پرستيژ حرفهاي خود، به بخش زيادي از مخاطبان که طرفدار تيم مقابل هستند بياحترامي و دهنکجي ميکند، دعوت اين مجري از برخي چهرهها، براي تماشاي دربي در يک رستوران و رفتار خارج از عرف آن محفل و بياحترامي صورت گرفته توسط اين مجري نسبت به آقاي «پرويز مظلومي» يکي از تبعات همين رفتار بود.
حضور متعدد درکنسرت، پشت صحنه فيلمها، برخي محافل خاص و... برخي ديگر از رفتار «علي ضياء» است که قطعاً در حالت طبيعي ايرادي ندارد ولي وقتي به لحاظ کمي و همچنين عکسهاي منتشر شده، بيش از حد رسانهاي شود، احتمالاً نشان ميدهد که ايرادي درکار است.
مورد عجيب اخير
اما پس از انتقادات گسترده به برخي رفتارهاي مجري جوان تلويزيون، اخيراً در آخرين مورد، وي طي اجراي برنامه «فرمول يک» شبکه يک، هنگام اجراي برنامه و درمقابل دوربين آنتن زنده سيما، ليوان آبي را به صورت همکار خود پاشيد تا مثلاً آيتمي فان و با نشاط اجرا کرده باشد.
هرچند احتمالاً فردي که در مقابل «علي ضياء» حضور داشت، در مقابل چنين رفتارهايي آمادگي قبلي داشته و وظيفهاش در برنامه اجراي همين آيتمهاست، اما مگر مشکل کار صرفاً هتک حرمت آن شخص است؟
آيا آنتن زنده رسانه ملي، آن هم در زمان اجراي يک برنامه اجتماعي که بينندگان زياد و از اقشار گوناگوني دارد و قرار است حرفهاي جدي و به درد بخوري بگويد، جاي اين چنين رفتار سخيف و غير حرفهاي است؟
آيا برنامهسازان تلويزيون به درجهاي از پوچي رسانهاي رسيدهاند که با چنين رفتار زشت و توهينآميزي قصد سرگرم کردن مخاطب و پر کردن کنداکتور تلويزيون را دارند؟
اي کاش مديران ارشد تلويزيون، با نگاهي جديد، حساسيت بيشتري نسبت به رعايت پرستيژ رسانه ملي و حفظ احترام مخاطبان داشته باشند و با کنترل برخي رفتارهاي خام، از تکرار چندباره اين اشتباهات جلوگيري کنند؛ نه اينکه اين جريان آنقدر بياهميت تلقي شود که باز هم در ويژه برنامه سال تحويل شبکه يک، شاهد چنين اتفاقاتي باشيم.
تهيه کننده «فرمول يک» تذکرجدي گرفت
آقاي «فضل ا... شريعت پناهي» مديرگروه اجتماعي شبکه يک، درباره حواشي مربوط به رفتار «علي ضياء» به «صبح نو» گفت: اتفاق اخير را نميتوان يک حاشيه دانست، بلکه آن يک اشتباه جدي است؛ من دراين مورد به تهيه کننده فرمول يک تذکر جدي دادهام؛ متأسفانه جواني و خامي باعث اين گونه رفتار توسط مجري ميشود و خود آقاي «علي ضياء» هم از اين حواشي آسيب ديده است. مديرگروه اجتماعي شبکه يک درباره ويژه برنامه سال تحويل اين شبکه گفت: کارهاي دقيقه90 باعث توليد برنامههاي ضعيفي مثل شب يلدا ميشود و عوامل برنامه را دراين زمينه نميتوان مقصر دانست. من خودم شخصاً ناراحت هستم و اين احتمال وجود دارد که گروه اجتماعي، اين ويژه برنامه را توليد نکند؛ امسال بنا به دلايلي از جمله مسائل مالي هنوز به جمعبندي نرسيدهايم و جالب است بدانيد تهيه کننده برنامه پنج سال پيش هنوز از سازمان طلب دارد. شريعت پناهي درباره نقش اسپانسر دراين برنامهها افزود: ما براي استفاده از اسپانسر مشکلي نداريم ولي نبايد شرايط جوري شود که آنها بخواهند براي رسانه تعيين تکليف کنند. شخصاً انتظار دارم که از طرف معاونت سيما، ابلاغيهاي به شبکهها ارسال شود که تمام شبکههاي تلويزيون سقفي براي دعوت از هنرمندان داشته باشند و اين گونه نباشد که ما فقط از يک بازيگر و خواننده دعوت کنيم و يک شبکه ديگر از 10 هنرمند. مديرگروه اجتماعي شبکه يک درباره ويژگيهاي برنامه سال تحويل شبکه يک گفت: اگر ويژه برنامه امسال شبکه يک را گروه اجتماعي توليد کند، اين نظر را داريم که برخلاف روال مرسوم بين شبکهها، کارناوالي از بازيگر و خواننده به راه نيندازيم و نهايتاً از يک يا دو بازيگر و خواننده دعوت کنيم که آنها هم در برنامههاي خود تلويزيون مشغول هستند.
شريعت پناهي درپايان بيان کرد: بايد اعتراف کنم، يکي از دلايل تأخير در تعيين تکليف ويژه برنامه سال تحويل شبکه يک، عدم ارائه طرحي نو و جديد از جانب تهيه کنندگان است؛ ما در حال حاضر با چند گروه گوناگون درحال بررسي شرايط هستيم ولي تاکنون طرح متفاوت و قابل توجهي به دست ما نرسيده است.
ريشهشناسي رفتارهاي هنجارشکن ستارههاي تلويزيون
رفتارهاي فرومايه، نتيجه تحقير مديران است
پديدههايي مثل رفتارهاي هنجارشکن ستارههاي تلويزيون بسيار تکرارشونده شده است و اين گونه اتفاقات در صداوسيما اهميت خود را از دست داده است. بهويژه با رشد فضاي مجازي ديگر کليت تلويزيون اهميت گذشته خود را از دست داده است؛ اما مشکل و اشتباه اصلي در اين رابطه مفهوم «کنترل» است. اساساً تلويزيون با مجريان و ستارههايش «تلويزيون» ميشود. آنها بايد بيش از هر کسي تلويزيون را از آن خود بدانند و به رعايت هنجارهاي تلويزيون افتخار کنند. ما اکنون در پارادايم اواخر دهه 50 و اوايل دهه 60 به سر ميبريم. گويي عدهاي مجري کمدين و بيدين داريم که اندکي مهارت دارند و يک عده مدير حزباللهي بايد آنها را کنترل کنند. اين نگاه اگر مفيد هم باشد متعلق به دهه 60 است.
امروز ديگر کنترل مجري بيمعناست. مجري، خود تلويزيون است. ارزش و اهميت مجري از مديران صداوسيما کمتر نيست بلکه بيشتر است. پديدههاي اينچنيني از تبعات سياست کنترل است.
آنچه اهميت دارد نظام ارتقاء و ارزشگذاري در تلويزيون است. اگر استانداردها و نظام ارتقاء درست در صداوسيما تعريف شود و مجريان تلويزيوني در کسب و دروني کردن اين ارزشها و استانداردها پيش بروند و يا خودشان از جنس همين ارزشها باشند آن وقت ديگر نيازي به کنترل نداريم.
متاسفانه مديران به خود زحمت نميدهند که براي آدمهاي از جنس استانداردها دورههاي مهارتافزايي بگذارند و به آنها بال و پر دهند و فرصتهاي آزمون و خطا به آنها دهند، به جايش آدمهاي معمولي را وارد و سعي ميکنند آنها را کنترل کنند، لذا گاهي از دستشان در ميرود و اتفاقاتي مثل رفتارهاي هنجارشکن مجريان بروز ميکند.
در حقيقت صداوسيما به شکل يک «سازمان» اداره ميشود نه به شکل يک «رسانه».
در صداوسيما هنرمندان و ستارهها فرودست مديران هستند و رويههاي کنترلِ فرادستانه و تحقيرآلود در نسبت با آنها شکل ميگيرد. لذا مجري خود را از صداوسيما نميداند و وقتي جشنواره فجر را اجرا ميکند، براي اينکه بتواند مقبول واقع شود و بدرخشد، به ديسيپلينهاي تلويزيوني نيش و کنايه ميزند. در واقع آيينهاي اداري و تربيتي تلويزيون تحقيرآلود است. وقتي انسان تحقير ميشود و شخصيتي فرومايه و تحقيرشده پيدا ميکند، اين فرومايگي در رفتارهايش روي آنتن بروز پيدا ميکند.
با کانال تلگرامي «آخرين خبر» همراه شويد