نقد فیلم سه بیگانه؛ ابتذالِ اخلاقی در سینمای شبه کمدی
بروزرسانی
سلام سينما/ نگارنده به هيچ وجه نمي خواهد اين فيلم را نقد کند چرا که جز به جز اين فيلم بي منطق است و از آنجايي که نقد کردن يک اثر هنري بسيار ارزشمند ست، با نقد کردن اين فيلم اهانت به تحليل و نقد سينمايي مي شود. اين فيلم را نمي شود تحليل کرد فقط مي شود به تماشاگر هشدار داد که اين فيلم يک کمدي تقلبي است.
نمايش فيلم کمدي در سينما براي تماشاگر لازم است، کمدي مي تواند در کنارِ فضا و موقعيت طنازانه اش براي تماشاگر حرف جديدي داشته باشد در بعضي از مواقع کمدي بهتر از درام مي تواند تاثير گذار باشد به طوري که فيلم هاي کمدي مي توانند پيام هاي مهمي را در قالب موقعيت هاي کميک به تماشاگر انتقال بدهند، اما گاهي پيش مي آيد فيلمساز ابتذال را با نقد اجتماعي اشتباه مي گيرد، فيلمساز مي خواهد با مضمون مستهجن و ساختار مبتذل به کمدي برسد، انگار در اين برهه ي زماني معني کمدي تغيير کرده و فضاي کمدي به هجوگويي بدل شده و فيلمساز با ديالوگ نويسي که در آن از شوخي هاي جنسي استفاده مي کند مي خواهد فيلم کمدي بسازد. اساسا اين گونه از فيلمسازان هيچ شناختي از کمدي و المان هاي ساختاري ندارند و تنها با استفاده از چند بازيگر به اصطلاح خنده آور فيلمي مي سازند که از سر ناداني با آن کمدي مي گويند اما در اصل اين گونه از فيلم ها مبتذل و مستهجن به حساب مي آيند. سه بيگانه که براي اکران نوروز چند روزي مي شود به نمايش درآمده، نمونه ي مشخصي از يک فيلم بي سروشکلي ست که اصرار بر کمدي بودن دارد اما کليت اين فيلم نمونه ي مشخصي از ابتذال را در بر دارد، مطمئنا فيلمساز فراري اش که حالا در يک شبکه بيگانه ي ترکيه اي مشغول به ساخت سريال هاي خيانتي ست با اين هدف سه بيگانه را ساخته که مملکتش را تخريب کند، مطمئنا اين فيلمساز که پيش از اين در ايران سريال هاي شبانه ي نا موفقي ساخته با افکارِ کودکانه و فريب خورده سه بيگانه را به عنوان اولين و آخرين فيلمش جلوي دوربين برده است. نگارنده به هيچ وجه نمي خواهد اين فيلم را نقد کند چرا که جز به جز اين فيلم بي منطق است و از آنجايي که نقد کردن يک اثر هنري بسيار ارزشمند ست، با نقد کردن اين فيلم اهانت به تحليل و نقد سينمايي مي شود چرا که آقاي کارگردان به سطحي ترين شکل ممکن قصه يي ضعيف را با موقعيت ها و ديالوگ هاي زير هجده سال تلفيق کرده تا به خورد تماشاگر دهد اين فيلم را نمي شود تحليل کرد فقط مي شود به تماشاگر هشدار داد که اين فيلم يک کمدي تقلبي است، فيلم سه بيگانه را بايد به صورت انفرادي نگاه کرد چرا که اين فيلم به دليل شوخي هاي اروتيک اش نمي شود با خانواده تماشا کرد. وقتي نگاهِ فيمساز به آدم ها و وضعيت کشورش اينقدر سطحي ست چگونه مي شود از او انتظار داشت تا فيلم کمدي بسازد؟ اين فيلم از لحظه ي نخست تا پايان قصد تخريب کشور را دارد و سه کاراکتر ابله اين فيلم (که به هيچ وجه شخصيت کمدي نيستند) با به وجود آوري موقعيت و ديالوگ گويي تمسخرآميز به اين مملکت متلک هاي سخيف مي گويند، از طرفي ديگر اين فيلم با ارجاعي سطحي به عالي ترين مقام رسمي کشور مي پردازد،ديالوگ هاي مبتذل که ميان آدم هاي فيلم رد و بدل مي شود نه تنها بار کمدي ندارد بلکه باعث شرمساري ست، نمونه ي همچين فيلم هايي مثل سه بيگانه را مي شود در همان شبکه ي بيگانه يي که فيلمساز در آن سريال مي سازد ديد. در حال حاضر فيلم کمدي ساختن با ديالوگ هاي فحش آميز منطبق شده، فيلمساز و بازيگران فکر مي کنند که اگر بتوانند در يک فيلم کمدي از طريق ديالوگ که شباهت به فحش دارد استفاده کنند مخاطبان بيشتري خواهند داشت به همين دليل در ايران به ندرت فيلم کمدي اصولي ساخته مي شود اما در اين چند سال اخير فيلم هاي موفق کمدي مثل نهنگ عنبر،سن پترزبورگ و بارکد توانسته اند به راحتي به دور از ابتذال و خودفروشي به عنوان يک فيلم کمدي به هدف نهايي برسند، اما عملا در فيلم سه بيگانه از سوي فيلمساز يک خودفروشي ديده مي شود که قصد داشته با نگاهِ سطحي اش ميهن خودش را بفروشد از نشان دادن وضعيت پرواز هواپيماها بگيريد تا جايگاه زنانه مطلقه در جامعه، نشان دادن ناهنجاري هاي خيابان ها و مترو و استفاده ابزاري از يک روحاني و خيلي چيزهاي ديگر، به معناي واقعي خودفروشي و وطن فروشي به حساب مي آيند. اگر الان به اين فکر مي کنيد که فيلمساز پايان فيلمش را به نفع کشورش به اتمام رسانده، سخت اشتباه مي کنيد مطمئنا فيلمساز به دليل کسب پروانه نمايش همچين پاياني را براي فيلمش انتخاب کرده چرا که کل فيلم تا دو دقيقه ي آخر انگار فيلمي ست که فيلمساز مي خواهد با آن وارد سرزمين بيگانه يي شود و به آن ها بگويد نگاه کنيد که ايران چه وضعيتي دارد.
آيا در شرايط فعلي فيلمي بهتر از سه بيگانه در انتظار اکران نبود که اين فيلم به نمايش درآمد؟ آيا اين فيلم مي تواند نظر مخاطبين را جلب کند؟ به نظر مي رسد با اکران اين فيلم تماشاگر گول مي خورد چرا که تماشاگر به دليل ديدن يک فيلم کمدي به سينما مي رود که بتواند لحظاتي بخندد اما شوخي هاي جنسي و استفاده از مواد مخدر و طريقه ي مصرف آن در سراسر فيلم کليتِ سه بيگانه را مستهجن کرده است، آيا آن آقاي منتقدي که چند وقت پيش فيلم گشت 2 را مستهجن خطاب کرد اين فيلم را ديده است؟ منتقد دلواپس بايد براي گزارش توقيف اين فيلم به کميسيون فرهنگي مجلس مي رفت، اساسا فيلم گشت 2 موضوع و مضمون خاصي را دنبال مي کند و نگاهِ فيلم کمدي ست اما هسته ي مرکزي سه بيگانه بيش از حد تخريب کننده است اول از همه تماشاگرش را گول مي زند و بعد با به وجود آوردن ديالوگ ها و موقعيت هاي ناپسند مملکت را تخريب مي کند همانطور که گفته شد پايان فيلم هيچ ربطي به ميهن پرستي و عرق ملي ندارد چرا که نمي شود هشتاد و نه دقيقه تخريب کرد و در يک دقيقه ي پاياني امنيت ملي را نشان داد که همين پايان فيلم هم توهين آميزست.
فيلم سه بيگانه نشاني از سينماي مبتذل است که جايي در سينماي ايران ندارد به طوري که تماشاگر به محض خروج از سينما اين فيلم را فراموش مي کند اين فيلم هيچ نکته ي مثبتي براي ارائه ندارد چرا که سه بيگانه از همه نظر، حتي بازي بازيگرانش جزو ضعيف ترين فيلم هاي اين چندسال سينماي ايران است باعث تاسف ست که در ميان اين همه فيلم هاي مهم و ارزشمند که توقيف شده اند يا شرايط اکران ندارند در بهترين فصل اکران فيلمي به نمايش در مي آيد که فيلمسازش در يک شبکه ي فارسي زبان ترکيه اي که ترويج خيانت در ميان خانواده هاست مشغول به کار است.