نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
سینما و چهره ها

نگاهی به فیلم لانه زنبور و ژانر کمدی در سینمای ایران

منبع
جام جم
بروزرسانی
نگاهی به فیلم لانه زنبور و ژانر کمدی در سینمای ایران
جام جم/ سينماي کمدي ايران نزديک به دو دهه است که با آن چه که طنز تلويزيوني مي‌ناميم دچار يک اختلاط فرمي شده است. اين نکته به معناي ارزش‌گذاري براي هيچکدام از اين گونه‌هاي نمايشي نيست چه بسا که بسياري از سرمايه‌ها و ستاره‌هاي فيلم‌هاي کمدي اين روزهاي سينما از تلويزيون و سريال‌هاي طنز شروع کرده‌اند. تفکيک اين دو اتفاقا نکته بسيار مهمي است چرا که زمان 90 دقيقه‌اي در سينما به فيلم ساز فرصت و امکان آثار طنز را نمي‌دهد و او نمي‌تواند باسرمايه‌گذاري روي يک کاراکتر و حتي تيپ‌هاي نمايشي مخاطب را با خود همراه کند. در گونه کمدي الزاما چيزي که مي‌تواند بيننده را به سالن بکشاند و از همه مهم‌تر باعث ماندگاري يک فيلم شود موقعيت‌هاي کمدي است و نه تکيه کلام‌ها و تکرار آن درست مانند چيزي که اين روزها در سينما شاهديم نمي‌تواند يک فيلم را به نتيجه برساند.اين که دو يا چند کاراکتر طنز با همان شکل و گفتار بر پرده سينما ظاهر شوند قطعا در دراز مدت حاصلي در پي نخواهد داشت. ايده‌هايي که از دست مي‌روند لونه زنبور با آن که ايده دست اول و خلاقانه‌اي ندارد اما از همان هم درست استفاده نمي‌کند. از جايي که مرتضي و صابر به عنوان سرباز قلابي وارد کلانتري مي‌شوند گويي فيلم تمام مي‌شود. از اين ورود به بعد تمهيداتي هم که نويسنده براي پيش برد داستان مورد استفاده قرار مي‌دهد دم دستي و تا حدود زيادي غيرمنطقي است. اوج اين نکته در تاسيس يک کلانتري در فاصله زماني چند روز پس از مخفي کردن عتيقه‌ها در همان مکان است يا کندن کف بازداشتگاه بدون آن که اتفاقي بيفتد و کسي متوجه اين موضوع شود و حتي جا زدن اين دو نفر به جاي دو سرباز در کلانتري است که در جهان واقع غير ممکن به نظر مي‌رسد. اين اتفاقات هيچ ارتباطي به فانتزي ندارد و فيلم ساز براي آن نمي‌تواند منطق روايي را سر و سامان دهد همه چيز را با پيش فرض‌هايي غلط پيش مي‌برد و براي اين که قصه‌اش را روايت کند يک قصه عاشقانه و تعدادي خرده داستان غيرمرتبط با داستان اصلي در فيلم مي‌گنجاند که عموما اين داستانک‌هاي جانبي هم مانند کاراکترهاي فرعي بي‌سرانجام به حال خود رها مي‌شود. لونه زنبور با يک فيلمنامه درست بر مبناي ايجاد موقعيت‌هاي کمدي به جاي شوخي‌هايي از جنس آثار طنز 90 شبي مي‌توانست يک کمدي مفرح باشد. اين نکته بيش از هر چيز زماني به چشم مي‌آيد که مخاطب پس از خروج از سالن، فيلم و از همه مهم‌تر شوخي‌هايش را فراموش مي‌کند. درست مانند يک کالاي فرهنگي يک بار مصرف و متاسفانه از اين جنس فيلم‌هاي گيشه‌اي اين روزها در سينماي ايران بسيار به چشم مي‌خورد. اهميت زوج بودن و ماندن ! بسياري از کمدي‌هاي موفق دنيا بر اساس يک زوج کمدين با خصوصيات متفاوت ساخته مي‌شوند. از استن لورل و اليور هاردي بي بديل تا بود اسپنسر و ترنس هيل و نمونه‌هاي معاصر در سينماي دنيا. در سينماي ايران اما اين ترکيب عمدتا به صورت مقطعي اتفاق مي‌افتد و هرگز به جز يکي دو مورد استثنا آن هم در تلويزيون با اين شيوه در سينما روبه‌رو نمي‌شويم. زوج محسن کيايي و پژمان جمشيدي نشان داده‌اند که مي‌توانند براي آثار کمدي ترکيب با مزه‌اي باشند اما به روش و سياق سينماي ايران اميد چنداني به دوام اين ترکيب نيست. محسن کيايي به‌عنوان يک بازيگر کمدي همواره بازي روان و صميمانه‌اي دارد و حتي در آثار غيرکمدي هم اجرايي حرفه‌اي دارد. پژمان جمشيدي هم با آن که گام به گام وارد اين حوزه شده اما نشان مي‌دهد که مي‌تواند به يکي از بازيگران خوب سينماي ايران تبديل شود. بازيگري که واکنش هوشمندانه و مودبانه‌اش در برابر کساني که به کانديدا شدن او در جشنواره فجر خنديدند مي‌تواند مثال خوبي براي ديگران باشد. لونه زنبور از منظر بازيگري فيلم خوبي است و اين نکته نشان مي‌دهد بسياري از تلاش‌هاي سينماي ايران در حوزه بازيگري و حتي کارگرداني به دليل نداشتن يک متن خوب هدر مي‌رود. تمام نکات گفته شده در متن حاضر دليلي بر مخالفت با ساخته شدن فيلم‌هاي کمدي در ايران نيست. سينماي ايران به فيلم‌هايي همانند لونه زنبور بسيار احتياج دارد تا اقتصاد سينما رونق داشته باشد، اما اي کاش دوستان فيلم‌ساز اندکي هم به فيلمنامه و شيوه‌هاي ساخت کمدي‌هاي موقعيت در سينما توجه کنند. تجربه نشان داده است گونه کمدي زماني ماندگار مي‌شود که به هوش و ذکاوت مخاطب احترام بگذارد و به هر وسيله‌اي براي خنداندن بيننده اش متوسل نشود . مخاطبيني که هر کدامشان دنيايي از شوخي و طنازي هستند و طبق همان نظريه معروف خنداندن آن‌ها کار بسيار سختي است. کافي است به تاريخ مکتوب طنز و شوخي در ايران نگاهي بيندازيم . باور کنيم ساخت فيلم کمدي در ايران از ساخت هر گونه ديگري مشکل‌تر است. اگر در گام اول اين نکته اساسي را بپذيريم آن گاه مي‌توانيم لبخند را بر لبان اين مردم شريف بنشانيم. جايي براي بچه‌ها نيست ! فيلم‌هاي کمدي سينماي ايران در سال‌هاي اخير به شکل فزاينده‌اي به سمت نمايش شوخي‌هاي غيراخلاقي حرکت کرده است. اين نکته تقريبا دارد به مرز هشدار نزديک مي‌شود و متاسفانه کسي هم فکري براي آن نمي‌کند. اگر بپذيريم که بسياري از مخاطبان اين‌گونه فيلم‌ها کودکان هستند پس بايد براي شرايط کنوني عميقا احساس نگراني داشته باشيم. لونه زنبور با آن که از اين نوع شوخي‌ها کم استفاده مي‌کند اما باز هم تکه‌هاي دو پهلوي کلامي دارد که قطعا مناسب بچه‌ها نيست. متاسفانه اين پيش فرض غلط در سينماي ايران وجود دارد که صرفا مي‌توان با اين گونه کلمات و يا موقعيت‌ها مخاطب را خنداند و با تاسف مجدد اين نکته انگار آرام آرام از يک انگاره غلط به يک قانون نانوشته براي به دست آوردن گيشه تبديل شده است. در همين صفحه و به مناسبت جشنواره فيلم فجر گذشته نوشتيم که بايد فکري به حال اين شرايط شود و شايد روزي که دوستان تصميم گيرنده و حتي خود فيلمسازان به يک راهکار برسند ديگر خيلي دير شده باشد. همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در آي گپ https://igap.net/akharinkhabar آخرين خبر در ويسپي http://wispi.me/channel/akharinkhabar آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره