نماد آخرین خبر

مهناز افشار: مرضیه ابراهیمی، زندگی را انتخاب کرد

منبع
شرق
بروزرسانی
شرق/ انگار همين ديروز بود که انتشار اخبار «اسيدپاشي» در شهر تاريخي – فرهنگي «اصفهان» مانند پتکي بر سر جامعه ايران فرود آمد؛ رويدادي تلخ و سهمگين که اشک‌هاي ديدگان قربانيان، خونِ‌ دل آنها بود! هرچند که طنين آه‌وناله‌هاي آنها، دل زنان و مردان اين مرزوبوم را به درد آورد، اما امان از روزهاي تنهايي و خلوت با خود! قربانياني که با همه آمال و آرزوهاي درخشان، روزها و شب‌ها را به سختي سپري کرده‌اند، بدون اينکه کسي توان فهم دل‌آشوبه‌ها، هق‌هق گريه‌ها در رثاي جسم نابود‌شده و روح به‌يغمارفته آنها را داشته باشد و تنهاي تنها صليب خود را به دوش کشيده‌اند! مرضيه ابراهيمي، نام يکي از همان قربانيان است که در 23 مهرماه 1393 در خيابان توحيد اصفهان توسط دو مرد موتورسوار مورد حمله با «اسيد» قرار گرفت و فاجعه رخ داد...، اما حالا 8 تيرماه 1397 است و او مقابل من ايستاده با لبخندي بر لب. براي نخستين‌‌بار مرضيه را از نزديک مي‌ديدم. روي زمين ميخکوب شدم. دوست داشتم ساعت‌ها به او نگاه کنم و بعد از او بپرسم که چگونه تاب ‌آوردي ؟! با‌اين‌حال ورودم به نمايشگاه و قرارگرفتن در آن حال‌و‌هوا باعث شد از سؤالم صرف‌نظر کنم. اين روزها در نگارخانه «تابستان» خانه هنرمندان ايران نمايشگاهي با عنوان «سرنوشت تو را بتي رقم زد که ديگران مي‌پرستيدند» برپا شده. درواقع اين نمايشگاه عکس‌هاي «نگار مسعودي» از «مرضيه ابراهيمي» است؛ از زندگي مرضيه بعد از «اسيدپاشي» که من جمعه به مراسم افتتاحيه‌اش رفتم. آخرين فرد قرباني اسيدپاشي اصفهان، در افتتاحيه نمايشگاه خوشحال به نظر مي‌رسد. با عکاسان و خبرنگاران رفتار خوبي داشت و همراه همسرش به سؤالات مخاطبان پاسخ مي‌داد. عکس‌هاي نمايشگاه که در حقيقت برشي از زندگي مرضيه ابراهيمي است با وجود اينکه همه سياه‌وسفيد هستند، اما بيانگر آشتي او با زندگي‌اند. مرضيه در يکي از عکس‌ها آرايش مي‌کند. در ديگري پشت فرمان اتومبيل است و در ديگري حلقه ازدواج به دست کرده. در ميان همهمه مخاطبان صداي مهناز افشار به گوش مي‌رسد. يکي از دوستانم به من گفت که برخي از چهره‌هاي هنري، به‌ويژه زنان پيش از اين به افتتاحيه آمده بودند. احمد مسجدجامعي هم در گوشه نمايشگاه با مرضيه صحبت مي‌کرد و از استقبالش از اين نمايشگاه مي‌گفت. بعد از ديدن دوباره عکس‌ها به سراغ مرضيه رفتم. از او پرسيدم به‌عنوان کسي که بحران سختي را پشت‌‌سر گذاشته‌ايد، حس‌وحالتان نسبت به نمايشگاه چيست. او پاسخ داد: «من تمام هدف و نظرم اين است که اين نمايشگاه «اميد» را منتقل و درعين‌حال جنبش و پويايي را ايجاد کند. ضمن اينکه فعلا اسيدپاشي هم هست. نمي‌شود گفت که وجود ندارد. نمي‌شود سانسور يا حذفش کرد. مگر اينکه فکري به حالش کنيم. به نظرم تا قوانين مربوط به اين معضل سرو‌سامان نگيرد و خريدوفروش اسيد ممنوع نشود، بايد اين موضوع را پيگيري کنيم. درواقع در اين نمايشگاه «اميد» و «اسيدپاشي» در کنار هم هستند؛ مثل سياهي و سفيدي. هرچند که خيلي از قربانيان مثل من نيستند، اما اين را مي‌دانم که بايد «اسيد» حذف شود. فقط همه بايد کمک کنيم تا اين معضل با قوانين محکم ريشه‌کن شود». بعد از گپ‌و‌گفت با احمد مسجدجامعي، به سراغ مهناز افشار، بازيگر سينما، رفتم. از او درباره چرايي حضورش در اين نمايشگاه پرسيدم که پاسخ داد: «براي اينکه مرضيه ابراهيمي را مي‌شناسم و پيگير فاجعه اسيدپاشي‌اي که برايش رخ داد، هستم. جدا از اين نکته، چيزي که باعث شد من مسائل زندگي مرضيه را پيگيري کنم اين است که مسيري که او بعد از آن فاجعه تا امروز طي کرده بسيار بااهميت است. درست است که فاجعه براي همگان مي‌تواند رخ دهد. هر‌چند که براي مرضيه دردناک‌تر بود، اما اينکه چگونه با اين فاجعه تا امروز مواجه شد و برخورد کرد قابل تحسين است. درواقع مرضيه مقابل آن فاجعه دردناک ايستاد. سر خم نکرد. درعوض زندگي‌کردن را ترجيح داد تا فقط زنده‌ماندن را. او تصميم گرفت که زندگي کند. پس اين بزرگ‌ترين دليلي است که همه ما مي‌توانيم در اينجا و در کنار او حضور داشته باشيم. به نظرم مرضيه ابراهيمي مي‌تواند الگوي خوبي براي تمام زنان ايراني باشد». همچنين نظر افشار را درباره فرايند هنري زندگي مرضيه جويا شدم که توضيح داد: «به نظرم کار خوبي صورت گرفته. من عکس‌ها را ديدم و به نظرم بسيار خوب هستند. چندتا از اين عکس‌ها هم من را خيلي جذب کردند و مي‌خواهم يکي از آنها را خريداري کنم تا حمايتي کرده باشم. عکس‌ها به زيبايي، زندگي عادي مرضيه را به نمايش مي‌گذارند و او را هنگام خريد‌کردن يا آرايش‌کردن دنبال مي‌کنند يا مرضيه ميان مردم خيابان به زندگي خود ادامه مي‌دهد. بعد ازدواج مي‌کند و تمام اينها يعني زندگي همچنان ادامه دارد. در حقيقت همه ما متوقف‌نشدن مرضيه را مي‌بينيم. انگار عکاس از قبل قصه‌اي را براي اين کار طراحي کرده و از شروع تا پايانش براي من مخاطب تعريف مي‌کند. روايت او از زندگي مرضيه را دوست دارم». دست‌آخر هم در‌خصوص فعاليتش در کمپين «بدسرپرست، تنها‌تر است» پرسيدم که مهناز افشار گفت: «بايد بگويم که روز گذشته از سمت سخنگويي اين کمپين خداحافظي کردم. هر‌چند که دغدغه آن مسائل را دارم. در اين مدت دو سالي که حضور داشتم، با گروه پويايي همراه بودم که بسيار زحمت کشيده‌اند. من همچنان پيگير موضوع هستم و دغدغه‌هايم را دنبال مي‌کنم، چون اين روزها مسائل کودکان اولويت‌هاي کارهاي من است». همراهان عزيز، آخرين خبر را بر روي بسترهاي زير دنبال کنيد: آخرين خبر در سروش http://sapp.ir/akharinkhabar آخرين خبر در ايتا https://eitaa.com/joinchat/88211456C878f9966e5 آخرين خبر در بله https://bale.ai/invite/#/join/MTIwZmMyZT آخرين خبر در گپ https://gap.im/akharinkhabar
اخبار بیشتر درباره

اخبار بیشتر درباره