برای مشاهده نسخه قدیمی وب سایت کلیک کنید
logo

چرا بهاره افشاری نقش دخترهای اغواگر را دوست دارد

منبع
بروزرسانی
چرا بهاره افشاری نقش دخترهای اغواگر را دوست دارد
خبر سينما/بهاره افشاري که اين روزها سريال مرد نقره اي را روي آنتن دارد در گفتگوي جالبي از دلايل علاقه اش به نقش هاي منفي و دختران اغواگر مي گويد بهاره افشاري که مدتي است در سينما و تلويزيون کم کار شده است، اين روزها با سريال مرد نقره اي به تلويزيون بازگشته است. هفت صبح به بهانه پخش اين سريال به سراغ او رفته و گفت وگوي جالبي در خصوص علاقه اش به نقش هاي منفي انجام داده که در ادامه گزيده اي از آن را مي خوانيد. مشکلي با نقش هاي منفي ندارم من با سياه بودن نقش هايم مشکلي ندارم ولي اصلا دوست ندارم نقش تکراري بازي کنم. مثلا يک شيطان باشم يا يک دختر اغواگر يا يک دختري که مي خواهد انتقام بگيرد. در هر سه مورد من آدم سياه قصه ام. تا اينجا مشکلي نيست ولي دوست ندارم اين نقش ها را دوباره تکرار کنم. اگر جزئيات هر نقشي که بازي مي کنم با نقش ديگر متفاوت باشد کليت منفي بودن نقش اذيتم نمي کند. مردم من را با نقش منفي دوست دارند، حتي اگر تجربه هاي طنزم در کارهاي سينمايي را هم دوست داشته باشند ولي باز هم نقش منفي فاصله ها يا او يک فرشته بود درذهنشان خواهد ماند. فرار نکردن از کليشه شدن! در مديوم تلويزيون برخلاف خيلي از بازيگران که از کليشه شدن فرار مي کنند از اينکه براي نقش هاي منفي به سراغم مي آيند ناراحت نيستم. شايد سريال هاي زيادي در طول سال به من پيشنهاد شود ولي فقط آن هايي را انتخاب مي کنم که مطمئن باشم نقش من در ان سريال قرار است اتفاق مهمي را در قصه رقم بزند. علت بازي نکردن در سريال دلنوازان قرار بود در سريال دلنوازان به کارگرداني حسين سهيلي زاده نقش سحر قريشي را بازي کنم ولي انصراف دادم چون احساس مي کردم نقشي نيست که بخواهم پس از 5 سال با آن به تلويزيون برگردم ولي بلافاصله بعد از دلنوازان، فاصله ها به من پيشنهاد شد که احساس کردم اين نقش را خيلي بيشتر دوست دارم و فکر مي کنم در فاصله ها همان چيزي که مي خواستم اتفاق افتاد: باز شدن گره هاي داستان به دست شخصيتي که قرار است نقشش را بازي کنم. علاقه به بازي هاي رضا عطاران شخصا بازي هاي رضا عطاران را در هر فيلمي با هر کيفيتي دوست دارم خب خيلي از مردم هم چنين نگاهي دارند. گاهي رضا عطاران فيلمي بازي مي کند که مردم هم فيلم را دوست دارند و هم بازي عطاران را ولي گاهي هم فيلمي بازي مي کند که فقط عطارانش خوب است نه فيلم. به نظرم استقبال از يک کار طنز فقط بحث سوژه نيست و به بازي بازيگر هم برميگردد فيلم نامه 100 درصد خوب، نتيجه 40 درصد خوب! هم در ايران هم در همه جاي دنيا شما با فيلم نامه هاي خيلي خوبي مواجه مي شويد که نمره 100 به آن مي دهيد و با خودتان مي گوييد نهايتا در بدترين شکل ممکن نتيجه جلوي دوربين هم نمره 80 مي گيرد ولي شما بايد خيلي بدشانس باشيد که از يک متن 100 درصد خوب نتجه اي 40 درصد خوب بگيريد. شخصا فکر ميکنم مرد نقره اي هم از همان بدشانسي ها بود و اصلا آن چيزي که مي خواستيم نشد. يک اعتراف جالب مطمئنا مردم به ان اندازه اي که من را در کار جدي دوست دارند در کار طنز دوست ندارند و به نظرم اين مسئله خيلي طبيعي است. وقتي بازيگران موفقي مثل بهنوش بختياري يا ماهايا پطروسيان در کار طنز حضور دارند من حرفي براي گفتن ندارم ولي يک جاهايي هم قبول کنيد که حق من به عنوان بازيگر اين است که جدا از خواست و علاقه مردم هم يک سري کارها را براي دل خودم يا دلايل بازي کنم. پشيماني براي قضاوت من از سال 83 که با کار آقاي عياري وارد بازيگري شدم اين حرفه را شوخي نگرفتم، همان زمان هم آقاي عياري به من گفتند تو بازيگر شدي و بايد حواست را بيشتر جمع کني ولي واقعا گاهي اتفاقاتي براي آدم چه در زمينه کاري و چه در زندگي شخصي رخ مي دهد که اصلا نمي توانيد حرکت نرمال رو به جلوي خودتان را ادامه دهيد. خيلي جاها شما نمي توانيد دلايل بازي کردن در فيلمي را توضيح دهيد، شايد اگر آن دلايل را بگوييد نگاه مردم به شما تغيير کند و از قضاوتي که در خصوص شما کرده اند پشيمان شود.