کافه سينما/ بينوايان (Les Misérables) نام رمان معروفي نوشته ويکتور هوگو نويسنده سرشناس فرانسوي است. از اين اثر فيلمها و تئاترهاي اقتباسي زيادي ساخته شدهاست، مانند موزيکالي به همين نام. درگزارشي از شرق به نقل از imdb به تعدادي از اين فيلمهاي اقتباسي اشاره ميکند.
1- بينوايان 1934
اين فيلم چهارساعته و نيمه را به جرات ميتوان يکي از کاملترين و رضايتبخشترين نسخههاي اقتباس شده از داستان هوگو به شمار آورد. اگرچه فيلم بسيار طولاني است اما به دليل پردازش درست، داستان طولاني بودن زمان فيلم چندان آزاردهنده به نظر نميآيد. دلايل متعددي ميتواند عامل موفقيت فيلم باشد که در اينجا به برخي از آنها اشاره ميشود. اولا توجه به جزييات موجب ميشود که قدرت داستان اصلي تا حد زيادي حفظ شود. شخصيتهاي داستان در اين فيلم به خوبي تجسم يافتهاند و بيننده به راحتي ميتواند با شخصيتها ارتباط برقرار کند و وارد خصوصيترين بخش زندگيشان شود و آنها را خوب بشناسد و حتي نگرانشان شود. تعداد و عمق شخصيتها به خاطر ملاحظات زمان فيلم و مسايل اقتصادي از دست نرفتهاند.
2- بينوايان 1935
احتمالا معروفترين و شناختهشدهترين اقتباس سينمايي از داستان بينوايان، با بازي فردريک مارش در نقش والژان و چالرز لافتن در نقش ژاور، با اين حال اين فيلم اگرچه بسيار شسته و رفته به نظر ميرسد اما به نوعي نسخهاي ناقص از داستان است. در اين فيلم خبري از جزييات داستان نيست و فاقد استحکام لازم است. تاکيد عمده فيلم بر روي بيعدالتيهاي اجتماعي و گرفتاريهاي يک محکوم فراري است.
3- بينوايان 1947
اگرچه فيلم عنوان «بينوايان» را يدک ميکشد و نام شخصيتهاي فيلم درست مانند شخصيتهاي داستان اصلي است اما ساير چيزهاي اين اقتباس هيچ شباهتي با داستان هوگو ندارد. اگرچه ايجاد برخي تغييرات در هنگام خلق يک فيلم اقتباسي از روي يک کتاب اجتناب ناپذير است اما فيلمنامهنويس و کارگردان اين فيلم ظاهرا قصد داشتهاند توانايي بالاي خود در هرچه ضعيف و بد جلوه دادن داستان اصلي را به نمايش بگذارند. تغييراتي که آنها در فيلم دادهاند به جاي اعتلاي فيلم آنها را کاملا از خط سير داستان دور کرده است. کارگردان فيلم، ريکاردو فردا، در فيلم خود فقط توانسته دو شخصيت را به درستي به تصوير بکشد، يکي کشيش که ميکوشد خوبي، آرامش و مهرباني را اشاعه دهد و ديگري بازرس ژاور که نقش او را جان هينريش ايفا ميکند. اما در مجموع فيلمنامه اين فيلم اقتباسي، کوچکترين کمکي به اعتلاي شخصيتهايش در سراسر داستان نميکند.
4- بينوايان 1952
متاسفانه اين فيلم هم اقتباس ناموفق ديگري از رمان اصلي است که گويي به هيچوجه نتوانسته روح داستان را به مخاطب منتقل کند. اگرچه اين فيلم بخش قابل ملاحظهاي از جزييات داستان اصلي را حذف کرده است اما در عوض حتي نکوشيده تا مانند نسخه سال 1974 دست به نوعي بازنويسي بزند. در فيلم خبري از تنارديهها نيست، صحنه مربوط به زيرچرخ رفتن براي نجات يک مرد کاملا حذف شده است و به شخصيت فانتين و مشکلاتش کوچکترين توجهي نشده است و براي مثال اخراج شدنش از کارخانه تنها در يکي دو جمله ناقص از زبان او شنيده ميشود.
5- بينوايان 1957
اين اقتباس به کارگرداني مايکل آدريارد نخستين نسخه تمام رنگي است که بر روي پرده سينما به نمايش درآمد. بازيگران فيلم به زبان مادري خود حرف ميزنند و فيلم بعدها به زبان فرانسه دوبله شد. اين فيلم برداشتي نسبتا تئاتري از داستان است و در واقع فيلمي سنگين به شمار ميرود که رنگ و بوي صحنه تئاتر را با خود دارد؛ چرا که دوربين در اين فيلم کمتر حرکت ميکند.
6- بينوايان 1978
اگرچه اين فيلم از سوي بسياري از منتقدان مورد تمجيد و تعريف بوده است اما به عقيده برخي منتقدان نيز اين فيلم نسخهاي مکانيکي از داستان اصلي است. اين فيلم که به عنوان يک تله فيلم در سال 1978 توسط سرليوگريد ساخته شده است، از همان ضعفهاي ساير تله فيلمهاي دهههاي 70 و 80 که به پرده سينما راه يافتند، رنج ميبرد.
7- بينوايان 1982 (تلويزيون فرانسه/ سينماي آزاد)
اين نسخه از بينوايان چندان مشهور و شناخته شده نيست و ارزشهاي توليدات تلويزيوني در دهههاي 70 و 80 در مقايسه با امروز متفاوت هستند. به اعتقاد برخي اين اقتباس تلويزيوني از بينوايان به کارگرداني رابرت حسين، بسيار مطلوب است که در برخي موارد موجب تعجب بيننده ميشود. اگرچه در فيلم در ترتيب اتفاقات داستان اصلي اندکي دست برده شده و تغييراتي اعمال شده است.
8- بينوايان 1995
فيلم کلود ليلوچ بيش از آن که نسخه فيلمي داستان هوگو باشد يک اقتباس کاملا آزاد از کتاب است. او در فيلم خود بيشتر به مسايل جهان شمول کتاب توجه داشته و کوشيده است تا به نوعي«پيام» هوگو براي تاريخ بشريت و انسان امروز را منتقل کند. فيلم در زمان اشغال فرانسه توسط نازيهاي آلمان ميگذرد.
9- بينوايان 1998
يکي از متاخرترين نسخههاي فيلمي داستان بينوايان، به زبان انگليسي، ساخته بيل آگوست است. اين فيلم دوست داشتني و منحصر به فرد است اگرچه آن را به نوعي ميتوان«ميان بري» از شخصيتها و حوادث داستان اصلي دانست. اگرچه فيلم کوشيده است تا نسخهاي وفادار به متن داستان را ارايه دهد اما به عقيده برخي نميتوان آن را نسخه درست و کاملي از داستان هوگو محسوب کرد.
10- بينوايان 2000
اين اقتباس از داستان بينوايان نيز مانند فيلم سال 1934 نسخهاي کامل است با جزييات غني و به همين دليل قدرت متن اصلي داستان با خود همراه دارد. اگرچه در برخي از روايتها تغييراتي داده شده است اما در مجموع به جوهره شخصيتهاي داستان کاملا وفادار مانده است.