ايسنا/ مشخص بودن حجم گوش بازيگران خانم از زير روسري، عبارت طنزي است که اين روزها در فضاي مجازي دست به دست ميشود و برخي بازيگراني که سابقه کار در صداوسيما را داشتهاند، خاطراتي را در اينباره تعريف ميکنند؛ جرياني که حالا با نقل خاطرات گوناگون از سانسورچيهاي صداوسيما شاخ و برگ بيشتري پيدا کرده و تبديل به چالش پرمخاطب #من_و_سانسورچي شده است.
اين چالش را اميرمهدي ژوله (نويسنده و طنزپرداز) راه انداخت و با بيان خاطرهاي از سريال طنز «شبهاي برره» نوشت: «يکي از اشکال پخشهايي که براي ما اومد اين بود که چرا حجم گوش شقايق دهقان از زير روسري معلومه! (توجه کنيد، گوش نه؛ حجم گوش)». او همچنين از همه همکارانش دعوت کرد که به اين چالش بپيوندند و خاطراتشان را از سانسور با هشتگ مشخصي به اشتراک بگذارند؛ هشتگي که خيلي زود داغ شد و مورد استقبال قرار گرفت.
از ميان مطالبي که با اين هشتگ به اشتراک گذاشته شد، ميتوان فهميد که جامعه هدف صداوسيما براي سانسور بيشتر، زنها هستند اما موضوع اينجاست که سانسورهاي صداوسيما خيلي وقتها از حذف جنبههاي پوشش و ظاهر هم فراتر رفته و گاهي به مفهوم اثر لطمه زده است. نمونهاش همان کارتونها و فيلمهاي پرطرفداري است که در دهههاي ۶۰ و ۷۰ از تلويزيون پخش ميشدند و سانسور تا حدي پيش ميرفت که محتواي اثر به کلي دستخوش تغيير ميشد.
اوشين يک آرايشگر ساده نبود
«سالهاي دور از خانه» نام يک سريال تلويزيوني ژاپني است که در سال ۱۹۸۳ توليد شد و در دهه ۶۰ در ايران پخش ميشد. شخصيت اصلي اين داستان خانمي است که «اوشين تانوکورا» نام دارد و در سنين پيري خاطرات زندگي سختش از زمان کودکي تا بزرگسالي را تعريف ميکند.
اين سريال که از سال ۱۳۶۵ شنبهشبها در ايران پخش ميشد، تاثير فرهنگي زيادي در جامعه آن روز ايران بر جاي گذاشت. به عنوان مثال فروشگاههاي لباسهاي دست دوم، نام «تاناکورا» را از نام فاميل اوشين تانوکورا که در سريال، صاحب و گرداننده فروشگاههاي زنجيرهاي تانوکورا بود، وام گرفتند. در نسخه اصلي اين سريال، اوشين هرگز يک آرايشگر معمولي نبوده و مشتريهايش هم مشتريهاي سادهاي نبودهاند. در واقع او آرايشگر يک شرکت «گيشاگري» است و پس از ورشکست شدن شوهرش، او در يک خانه فساد کار ميکند. با تغييرات محتوايي اين سريال، مردم ايران که از واقعيت اوشين بياطلاع بودند به شدت شيفته فضائل اخلاقي اوشين شدند.
البته برخي، اعمال سانسور در سريال اوشين را رد ميکنند. مثلا ژاله علو (سرپرست گويندگان سريال) تنها تحريفهاي انجامشده در سريال را در خصوص ديدگاههاي سياسي و ضدجنگ اوشين معرفي کرده که بنابر مقتضيات دهه ۶۰ ايران، تحريف شدند. مريم شيرزاد (صداپيشه اوشين) نيز با تأييد وجود برخي تغييرات در سريال، اظهار کرده که آدمها و احساساتشان تغييري نکردهاند و «خط اصلي» و «بافت کليِ» سريال دستنخورده باقي ماند.ه است
دوقلوهاي افسانهاي خواهر و برادر نبودند
«دوقلوهاي افسانهاي» يک مجموعه تلويزيوني پويانمايي محصول فرانسه در سال ۱۹۹۱ است. اين مجموعه در ۵۲ قسمت توسط ژان شالوپين، نويسنده فرانسوي ساخته شده است. در نسخه اصلي، شخصيتهاي اصلي اين سريال کارتوني، جولز (يک پسر چيني) و جولي (يک دختر انگليسي) هستند که از والديني متفاوت ولي در يک ساعت و در يک مکان متولد شدهاند و مادران آنها در هنگام تولدشان از دنيا رفتهاند. اين دو نفر با گرفتن دستهاي يکديگر نيرويي ماوراءالطبيعي پيدا ميکنند و در سرنوشت آنها مقدر شده که با نيروي خود به حکومت ظالمانه امپراتريس چين پايان دهند.
نام فرانسوي اين مجموعه، «دوقلوهاي پايان جهان» و نام انگليسي آن «دوقلوهاي سرنوشت» است. دوبله فارسي اين سريال با نام «دوقلوهاي افسانهاي» از تلويزيون ايران در دهه ۷۰ پخش شد و تغييراتي در داستان فيلم داده شد؛ از جمله اينکه جولز و جولي برادر و خواهر معرفي شدند و پدر جولي هم دايي آن دو معرفي شده است! دوقلوها داراي ۷ قدرت ماورايي بودند که براي استفاده از آن بايد دستهاي يکديگر را ميگرفتند و آن قدرت را فرا ميخواندند.
علاوه بر اينها، کارتونهاي ديگري مثل «تام و جري»، «بابا لنگ دراز»، «چوبين»، «فوتباليستها» و ... نيز آثار مشهوري هستند که به لطف سانسورچيهاي صدا و سيما دستخوش تغيير شدند. هدف از بيان اين مثالها اين است که اين پرسش را مطرح کنيم که اگر تماشاي اين کارتونها براي ما نامناسب بود، اصلا صداوسيما چرا تصميم گرفت اين آثار پخش کند؟ آثاري که تا اين حد سانسورچيها را به زحمت بيندازد.
سگ بود، در نبود
در سالهاي اخير نيز شاهد سانسورهاي عجيب و غريبتر بوديم؛ يعني سانسور سگ و گرگ.
مثلا چندي پيش صداوسيما در اقدامي عجيب هنگام پخش فيلم «Against the Wild» تصوير سگ خانگي را در منزل حذف و به جاي آن «در» قرار داد! انتشار گسترده اين تصوير در فضاي مجازي حواشي فراواني به همراه داشت.
سانسور لوگوي باشگاه رم نيز که در برگيرنده تصوير گرگي در حال شيردادن به بچههايش بود، يکي ديگر از سانسورهاي عجيب صدا و سيما به شمار ميرود که سر و صداي زيادي در شبکههاي اجتماعي بهپا کرد. تلويزيون ايران، پستانهاي اين گرگ را سانسور کرده بود.
موي پويول بلند بود
بدون شک کارلوس پويول يکي از عجيبترين روزهاي زندگي را زماني سپري کرد که در تلويزيون ايران ممنوعالتصوير اعلام شد. او قرار بود همزمان با مسابقه ايران ـ اسپانيا در ويژهبرنامه «۲۰۱۸» عادل فردوسيپور حضور داشته باشد اما برنامهاش لغو شد. برخي دليل لغو برنامه پويول را موهاي بلندش اعلام کردند و برخي ديگر هم گفتند که پويول حاضر نشده است تتوهاي بدنش را بپوشاند. گرچه علت عدم حضور او، برخي ناهماهنگيها نيز عنوان شد.
نشان ندادن ساز در تلويزيون نيز از مشهورترين سانسورهاي صداوسيماست. گذاشتن آباژور جلوي بازيگران زن هم آنقدر تکرار شده که ديگر «آباژور» تبديل به نماد «سانسور» شده است. نظر شما درباره سانسور چيست؟ اگر شما هم مصداقهايي از سانسورهاي عجيب داريد در تکميل اين گزارش شريک شويد.
بازار