جنجال آرش ظلی‌پور و مسعود فراستی؛ بی‌ادب اصلی کیست؟!

روزياتو/ در آخرين قسمت از برنامه من و شما، مجري برنامه «آرش ظلي پور» با مهمان برنامه «مسعود فراستي» گفتگويي داشت که به تدريج مسير گفتگو به سمت بحث و جدل پيش رفت و در نهايت فراستي برنامه را روي آنتن زنده ترک گفت. برنامه من و شما همواره ميزبان چهره‌هاي مطرحي است و سعي دارد تا گفتگوهايي چالشي با آنها داشته باشد ولي اين بار ظلي‌پور گفتگوي چالش را با دادگاه اشتباه گرفته است و در نقش يک قاضي وارد بحث مي‌شود مهمان برنامه من و شما منتقدي بود که نقدهاي تند و تيزش را نثار آثار سينمايي و بزرگان سينماي کشور کرده است. مسعود فراستي ابداع کننده تعدادي از رکيک ترين الفاظ در حوزه نقد سينمايي است. به عنوان مثال او عبارت «ديوث فرهنگي» روي آنتن زنده به فيلم کمال تبريزي گفت و بار ديگر در برنامه هفت، فيلم جرم اثر مسعود کيميايي را استمناي کارگردان عنوان کرد. کساني که فراستي را مي‌شناسند هم حتما مي‌دانند که در کلاس‌هايش هم چندان ادب را رعايت نمي‌کند و به عنوان مثال در ويدئويي که از او منتشر شده، کيارستمي را يک بي‌پدر خطاب مي‌کند. فراستي به واسطه حضور در برنامه هفت و برنامه هايي از قبيل هفت به آبرو و سابقه خود لطمه فراواني زد. فراستي نشان داد که در برخي جاها براي ديده شدن و عقده گشايي از برخي افراد (که احتمالا مشکل شخصي با آنها دارد) از هيچ تلاشي فروگذار نيست. اما در مقابله با او بايد چه کرد؟ به قول مولانا «چون تو با بد بد کني پس فرق چيست؟» گلزار هم در برنامه شب شيشه اي ژست خروج از استوديو را گرفت ولي بخاطر کاربلد بودن رشيدپور در برنامه ماند و پاسخ انتقادات را هم داد اگر خاطرتان باشد برنامه کوله پشتي با اجراي «فرزاد حسني» ميزبان سردار رادان بود و حسني (که به گستاخي در اجرا معروف است) انتقادات تند و تيزي نسبت به عملکرد پليس و گشت ارشاد به او داشت. چيزي که حسني در برابر مهمان برنامه‌اش مطالبه مي‌کرد، صداي اعتراض بسياري از مردم بود و لحن تيزي هم داشت اما در هيچ جا بي‌ادبي در کار نبود. يا در مثالي ديگر سري برنامه‌هاي شب شيشه‌اي و مثلث شيشه‌اي رضا رشيدپور نيز گفتگوهاي صريح و بي‌پرده‌اي را با مهمانان خود داشت. به خوبي به ياد دارم که «محمدرضا گلزار» براي اولين بار جلوي دوربين صدا و سيماي ملي آمده بود و زير رگبار سوالات منتقدانه رشيدپور قرار گرفت ولي بازهم در هيچ جايي از گفتگو، توهيني به طرفين صورت نگرفت. برخي برنامه ظلي پور را با برنامه هاردتاک بي بي سي يکي مي‌دانند ولي بايد گفت اين کجا و آن کجا. مجريان برنامه بي بي سي با نهايت آگاهي و ظرافت و دقت مهمانان خود را به چالش مي‌کشند و نتيجه را به بينندگانشان واگذار مي‌گنند در مثال ديگر مي‌توان به برنامه نود «عادل فردوسي پور» اشاره کرد که چالشي‌ترين گفتگو‌ها را در خود دارد و با اينکه به شخصه چندان اهل فوتبال نيستم ولي لحن مطالبه‌گر او و افشاگري‌هايي که در برنامه‌اش انجام مي‌دهد از چشمانم پنهان نمانده است. مهمانان فردوسي‌پور گاهي جوش مي‌آورند و به او بي‌احترامي مي‌کنند اما او با لبخندي پاسخ آنها را مي‌دهد که لحن بي‌ادبانه‌اي ندارد ولي صد برابر جواب‌هاي تند و تيز کاربرد دارد در اينکه مسعود فراستي در طي اين سال‌ها روي آنتن زنده کم بي‌ادبي نکرده شکي نيست و حضورش در برنامه‌اي گفتگو محور و چالشي مي‌توانست جايي باشد براي انتقاد درست از او. آرش ظلي پور که روابط حسنه خوبي هم با اهالي سينما دارد و از قديم‌الايام با اين افراد برو و بيايي داشته، فرصت را مغتنم شمرده تا انتقام دوستانش را از منتقد بددهن سينما بگيرد. او براي اين انتقام روش‌هايي را انتخاب مي‌کند که در نهايت به باخت خودش منجر مي‌شود و عملا فرصت را از دست مي‌دهد. در مبحث ادبيات و گفتگو «اوريانا فالاچي» خبرنگار گفته که مي‌توان مصاحبه شونده را با حرف‌هاي خودش به صلابه کشيد و از غرق شدن او لذت برد. مي‌خواهم بگويم اينکه بخواهيم مهمان‌مان را به خاطر رفتارهاي گذشته‌اش به باد انتقاد قرار دهيم، به خودي خود عيبي ندارد اما با روش و اصول درست. برخي مي‌گويند استوري اينستاگرام آرش ظلي پور از شب گذشته برنامه، گوياي حکايت رفتار او در برابر فراستي بود. در کتاب گفتگوي حرفه‌اي نوشته «احمد توکلي» درباره زبان بدن و استفاده از حرف‌هاي مصاحبه شونده عليه خود او نوشته شده است. دو موردي که مجري برنامه من و شما آنها را ناديده گرفته و رسما کارش را خراب کرده است. استايل نشستن و صحبت کردن ظلي پور و حتي خميازه‌هاي مصنوعي در حين پاسخ مهمانش، نشان مي‌دهد که او تصميم گرفته به فراستي بگويد تو برايم مهم نيستي و بس! نکته اسفبار ماجرا اينجاست که ظلي‌پور ادعا دارد او و تيمش بيش از يک هفته در سوالات و اداي آنها در اتاق فکر تفکر کردند و با اين حساب بايد بر آن اتاق فکر صد افسوس خورد. چهره و زبان بدن ظلي پور را ببينيد. او در همه جهات اشتباه حرکت کرد و نتوانست به نقد درست از مهمانش برسد. فارغ از لحن تهاجمي و پريدن به ميان صحبت‌هاي مهمان برنامه، ظلي‌پور زماني به اوج اشتباهاتش مي‌رسد که محتواي مصاحبه را به خارج از چارچوب اصل ماجرا هدايت مي‌کند و از سينما به روابط شخصي و خانوادگي و نحوه لباس پوشيدن فراستي مي‌رسد. تا پيش از اين جريانتا پيش از شروع اين صحبتها؛ مهمان برنامه علي رغم زبان بدن بد مجري با او همراهي کرده بود و در برخي موارد هم ادبيات مخصوصش را عليه ظلي پور پياده کرده بود (در بخش هايي از گفتگو فراستي او را تلويحا بي سواد مي خواند) اما با جاده خاکي زدن مجري و رهنمون بحث به مسائل زناشويي؛ فرصت را دست مهمانش مي دهد تا از تيغ گفتگو خودش را رها کند. ترک گفتگو توسط فراستي درست ترين کاري بود که در طول گفتگو انجام‌ شد و مجري در اين قسمت هم همچنان غيرحرفه اي عمل مي کند و با دست به سينه نشستن و رو برگرداندن؛ مهمانش را مشايعت مي کند. مجريان صدا و سيما هم نسبت به عملکرد همکارشان انتقادات تند و تيزي داشته‌اند. اين بدان معناست که ظلي پور نه در ابتدا و نه در ميانه و نه حتي در انتهاي گفتگو؛ هيچ اصولي را رعايت نميکند و احتمالا ساعتها بعد که مشاورين و رييسش به او اقداماتش را گوشزد کردند؛ نامه عذرخواهي را در فضاي وب منتشر ميکند. مسعود فراستي در بين عموم جامعه فرد چندان محبوبي نبود و احتمالا خيلي ها دوست داشتند او را در يک گفتگوي جنجالي ببينند که با پرسش هاي اساسي و‌ اصولي به زير سوال برده شود. دست اندرکاران اين برنامه اما اين انتقادات مردمي را تبديل به عقده گشايي شخصي کرده و با تبديل ميز گفتگو به ميز محاکمه؛ اين فرصت را از خودشان دريغ کردند. بي ادبي و با لحن توهين آميز با مهمان برنامه حرف زدن نشانه حرفه‌اي بودن يک برنامه نيست. تاخت و تاز به فراستي مي توانست جاي خودش را به يک نقد واقعي دهد، عميق‌تر و اتفاقا محکم‌تر باشد. آرش پارساپور ما را در کانال «آخرين خبر» دنبال کنيد