خبرآنلاين/ سودابه بيضايي که با مستند «مثل اسمم پگاه» اولين تجربه کارگردانياش را پشت سر گذاشته ميگويد در اين عرصه ميتواند از دغدغههايش حرف بزند و ميخواهد حضورش در زمينه کارگرداني را ادامه دهد.
سودابه بيضايي بيشتر به عنوان يک بازيگر شناخته شده اما تا به حال دستي بر عالم نويسندگي و موسيقي هم داشته و امسال اولين تجربه کارگرداني فيلم مستندش را هم پشت سر گذاشت. اولين مستند او «مثل اسمم پگاه» نام دارد، مستندي که به دنياي يک دختر دهه هفتادي که زندگي پر فراز و نشيبي داشته ميپردازد. بيضايي خودش يک خواهر دهه هفتادي دارد و ميگويد او و جمع دوستانش جرقه ساخت اين مستند را در ذهنش زدهاند. اين بازيگر که حالا تجربه کارگرداني را نيز در کارنامه هنرياش دارد در گفتوگو از اين تجربه و حضورش در عرصهاي به غير از بازيگري گفته است که در ادامه ميخوانيد.
چطور شد از بازيگري به سمت کارگرداني در عرصه مستند آمديد؟
سينما براي من راهي است که بتوانم از طريق آن درباره دغدغههايم حرف بزنم و سينماي مستند اين امکان و شرايط را دراختيار من گذاشت. وقتي به عنوان بازيگر در اثر حضور داري هميشه بخشي از يک خلق هستي، اما من به دنبال خلق کاملتري بودم.
از وقتي بازيگر شديد هدف کارگرداني داشتيد يا شرايط شما را به اين سمت برد؟
در سالهايي که حرفهام بازيگري بود گاهي فيلمنامه مينوشتم ولي به کارگرداني فکر نکرده بودم. بعد از آشنايي با سينماي مستند مطمئن شدم که سينماي مستند بهترين راهي است که ميتواند بازتابي از دنياي درون و پيرامونم باشد.
چرا براي اولين تجربه تان عرصه مستند را انتخاب کرديد؟ «مثل اسمم پگاه» را نمي توانستيد در قالب يک فيلم داستاني بسازيد؟
موضوعي که من ميخواستم روايت کنم اين قالب را ميطلبيد، در واقع به اين نتيجه رسيدم بهترين قالب براي موضوعي که من ميخواهم روايت کنم مستند است.
وقتي يک بازيگر به سمت حوزه ديگري مثل کارگرداني مي آيد اين تصور به وجود مي آيد که ديگر حوزه خودش مثلا بازيگري چندان جذابيتي برايش ندارد، درباره شما هم اين اتفاق افتاده؟
من همچنان به حوزه بازيگري علاقهمند هستم ولي برايم مهم است وقت و انرژيام را کجا و در چه اثري صرف ميکنم. من فقط نميخواهم تبديل به بازيگر منفعلي شوم که زمانم را در انتظار فيلمنامهاي خوبي که تعدادشان بسيار اندک است به هدر بدهم. احساس ميکنم جايي که حرفي براي گفتن دارم بايد حرفم را بزنم.
از سوژه و ايده مستندتان هم برايمان بگوييد و اينکه چه چيز شما را ترغيب کرد تا سراغ اين سوژه برويد؟
آشنايي من با جمع دوستان خواهرم که متولد دهه هفتاد است باعث شد که اين نسل برايم جذاب و در عين حال پر از علامت سوال باشند. دوست داشتم وارد دنيايشان بشوم و پاسخ سوالاتم را پيدا کنم. به همين خاطر باي ساخت اين مستند به گروهي از بچههاي اين نسل نزديک شدم تا بتوانم جواب سوالهايم را بگيرم، همين دغدغهها سوژه مستندم شد.
اساسا چقدر با حضور هنرمندان در عرصه هاي ديگر موافقيد؟ اين روزها بازيگران زيادي مجري مي شوند و برعکس اين قضيه هم اتفاق مي افتد. شما نظرتان در اين باره چيست؟
من هيچ وقت خودم را در دسته و گروه خاصي محدود نميکنم از نظر من اين همان جايي است که ممکن است خلاقيت و رشد يک هنرمند متوقف شود. گاهي اوقات شايد شخصي در مسير زندگياش راهي را به اشتباه رفته باشد و ميخواهد مسيرش را تغيير دهد. يا شايد در طول اين مسير علاقهمند به هنر ديگري شود و اين مسئله از نظر من هيچ ايرادي ندارد. هر انساني حق اين را دارد که خود را در حوزهاي که احساس ميکند استعداد و توانايياش را دارد محک بزند. من گاهي موسيقي کار ميکنم گاهي نقاشي ميکشم، اگر فيلمنامه خوبي به دستم برسد بازي ميکنم و اگر به سوژه قابل تاملي برخورد کنم فيلم مستند ميسازم. هنر جايي براي بيان خودمان است و اين بيان کردن ممکن است به وسيلههاي متفاوتي اتفاق بيفتد.
چه بازخوردهايي را بعد از حضور به عنوان مستندساز در سينما گرفتيد؟
خوشبختانه تمام بازخوردها خوب و اميدوارکننده بودند.
قصد داريد به فعاليتتان در حوزه مستند ادامه دهيد؟
من بعد از ساخت اين مستند خيلي به اين حوزه علاقهمند شدم و حالا هم پيگير آن هستم. به همين دليل دوست دارم باز هم حضور در اين عرصه را تجربه کنم و تصميم دارم اين راه را همچنان ادامه دهم.
بازار