صبح نو/ فيلم سينمايي «جعبه پرنده»(Bird Box) به کارگرداني «سوزان بير» و محصول «نتفليکس» است که اين روزها حاشيهساز شده است.
«جعبه پرنده» اثر سوزان بير که اين روزها تبديل به يکي از پرمخاطبترين آثار نتفليکس شده است، دقيقاً فيلمي به حساب ميآيد که سعي به يادگيري و بازآفريني فرمول قصهگويي «يک مکان ساکت»( A Quiet Place) در بستري متفاوت دارد.
چند روز پيش اين فيلم تبعاتي اجتماعي به بار آورد که همين نکته بهانهاي براي بررسي بيشتر جعبه پرنده شد.
چالش چشم بسته!
در پي راهافتادن يک چالش اينترنتي خطرناک که در آن افراد دست به تقليد از شخصيتهاي يکي از فيلمهاي توليدي نتفليکس ميزنند، اين کمپاني به دوستداران خود هشدار داده و خواستار توقف اين رفتار شد. به گزارش «مهر» به نقل از «هاليوودريپورتر»، نتفليکس در توييتي نسبت به موج اينترنتي تقليد از شخصيتهاي يکي از توليدات اين کمپاني واکنش و هشدار داد. نتفليکس اين هشدار را در رابطه با نوعي ترند و بازي جديد اينترنتي داده است که طي آن مردم با تقليد از بازيگران فيلم «جعبهپرنده» با بستن چشمانشان دست به حرکتهاي خطرناک همچون رانندگي، اسکيتراني يا بالا رفتن از پلههاي برقي ميزنند. حال تحت تأثير اين فيلم، هشتگي با نام #BirdBoxChallenge در شبکههاي اجتماعي راه افتاده است که در آن مردم به تقليد از داستان «جعبهپرنده» تلاش ميکنند با چشماني بسته دست به انجام کارهاي روزمرهاي بزنند که ميتواند بسيار خطرآفرين باشد. اين چالش توجه نتفليکس را برانگيخته و اين کمپاني با نوشتن توييتي نسبت به عواقب اين کار هشدار داده است. نتفليکس در توييت خود نوشته است: «باور نميکنم که اين را بايد بگويم، ولي لطفاً با اين چالش جعبهپرنده به خودتان آسيب نزنيد. ما نميدانيم اين ماجرا از کجا شروع شد و از عشق و لطف شما ممنونيم ولي «دختر» و «پسر» (شخصيتهاي خردسال فيلم) تنها يک آرزو براي ۲۰۱۹ دارند و آن اين است که بابت اين بازيهاي اينترنتي کارتان به بيمارستان نکشد.» بنا بر آمار توييتر، در ۳۰روز گذشته بيش از هشت ميليون توييت درباره «جعبهپرنده» در اين شبکه اجتماعي پست شده است.
جرياني تازه در ژانر وحشت
«يک مکان ساکت»(A Quiet Place) يک فيلم در ژانر درام هيجانانگيز و ترسناک، به نويسندگي و کارگرداني جان کرازينسکي است. کرازينسکي علاوه بر کارگرداني، يکي از شخصيتهاي اصلي اين فيلم را نيز برعهده دارد. از ديگر بازيگران اين فيلم ميتوان به «اميلي بلانت»، «ميليسنت سيموندز» و «نوآ جوپ» اشاره کرد. «يک مکان بيصدا» در ادامه موفقيت آثار ترسناکي ساخته شده که در آن «صدا» نقش تأثيرگذاري در کليت داستان دارد. نمونه موفق از اين آثار را ميتوان فيلم پرفروش «نفس نکش» عنوان کرد که توانست نظر مساعد کارشناسان را بهدست بياورد و تماشاگران هم از تماشاي آن رضايت کامل داشتند. «يک مکان بيصدا» يک اثر ترسناک و دلهرهآور تماشايي در سال2018 است که تمام ويژگيهاي ارزشمند ژانر وحشت را در خود دارد.
فيلم جديد کرازينسکي توان ايجاد تعليق را در تمام دقايق فيلم دارد و در کنار آن، سکانسهاي ترسناک اثر نيز تأثير خود را به خوبي بر ذهن مخاطب بر جاي ميگذارد. اما بايد گفت فيلم در يک سوم پاياني نسبتاً بر قواعد کليشهاي ژانر تأکيد ميکند و از حجم بيپروايي خود ميکاهد که در تضاد با دو سوم ابتدايي اثر است.
يک آخرالزماني ديگر
پس از موفقيت «يک مکان ساکت» اينبار نتفليکس که اين روزها ردپايش در تمام ژانرهاي سينمايي ديده ميشود، به سراغ فيلمي ترسناک و با فضاي آخرالزماني رفته که هر بيننده حرفهاي سينما را به ياد فيلم کرازينسکي مياندازد. اما موفقيت فيلم قبلي توقع مخاطب را بالا برده و سختگيرانهتر داستان را دنبال ميکند. شخصيت اصلي فيلم بازيگر شناخته شده هاليوود يعني «ساندرابولاک» است. ماجرا از جايي آغاز ميشود که او درحالي که باردار است از طريق اخبار متوجه اتفاقاتي در روسيه ميشود. ظاهراً در روسيه بيماري شيوع يافته که مردم شديداً درگيرش شدهاند و بحراني اجتماعي شکل گرفته است. اين بحران، بيماري يا هرچه که در ابتدا اسمش را بگذاريم وارد آمريکا شده و وضعيت بحراني ميشود. بسياري از مردم بهطور ناگهاني چشمانشان سرخ و با حالتي خاص خودکشي ميکنند. تعدادي از آدمها در يک خانه مخفي ميشوند و خيلي زود متوجه ميشوند دليل ابتلا به اين مشکل، نگاه کردن به منشأ آن است. يکي ميگويد علت اين بحران کره شمالي يا ايران است و يکي ديگر که گويا مطالعات موضوعي دارد، اين مسأله را به موضوعات مذهبي و فرازميني مرتبط ميداند. دراين بين به کدهايي که در برخي مذاهب گفته شده اشاره ميشود؛ آکامان، واريو ديواس، سورگات، هولا-جين و پوکا موضوعاتي است که در زرتشت، مسيحيت و عقايد چيني بيان شده است. همان چند جمله اول شخصيت سياهپوست-که کارگر فروشگاه است؛ اما ظاهراً مطالعات زيادي دارد- تکليف مخاطب را روشن ميکند که قرار است با اثري آخرالزماني طرف شود.
همانطور که قبلاً گفته شد، منشأ شروع اين بحران روسيه است و در سکانسي ديگر هم نام کرهشمالي و ايران برده ميشود تا شيوه سنتي و کليشهاي اين فيلمها تکرار شود. تنها راه نجات شخصيتهاي پناهگرفته در يک خانه اين است که به شيوه فيلم «I am legend» تمام درها و پنجرهها را بپوشانند تا بحران دامنگيرشان نشود. تا اينجاي کار تقريباً تمام المانهاي فيلم شبيه به فيلمهايي مثل يک مکان ساکت، نفس نکش و من افسانهام، است. اما نکته جديد داستان که تاحدودي کارکرد غافلگيرکننده دارد، واکنش متفاوت برخي از آدمها نسبت به اين بحران است. انسانهايي که مشکلات رواني دارند نهتنها تحت تأثير بيماري(بخوانيد شياطين) خودکشي نميکنند، بلکه انگار چيزهايي ميبينند که برايشان بسيار زيباست و سعي ميکنند آدمهاي سالم را به زور وادار به تماشا و درنتيجه خودکشي کنند. درباره اين بخش داستان ميتوان جستوجوي بيشتر و بحث مفصلتري کرد که در اين گزارش مجالش نيست. وسوسه توسط شياطين با صداي عزيزان يا به قول ديالوگ فيلم«به شکل بدترين ناراحتيهاي فرد»، نمايش شياطين به صورت يک توفان که به صورت خلأ است و جاذبه را کم ميکند، هشدار حضور شياطين توسط پرندگان و علاقه شياطين به نوزادان؛ همگي المانهايي است که ميشود به طور مفصل دربارهشان حرف زد. «جعبه پرنده» فيلمي است که با نگاه به فيلمهاي موفقي که در سالهاي اخير ساخته شده، توليد شده است و همانطور که مستقيماً در فيلم گفته شده، دينپژوهان و آناني که در مطالعات آخرالزماني دستي برآتش دارند، امکان بازنمايي بيشتر مسائل فيلم را دارند. اين فيلم با ترکيب ايدههاي تکراري و البته جديد، بازي خوب ساندرا بولاک، موسيقي گيرا و جلوههاي ويژه مناسب ميتواند مخاطب را با خود همراه سازد. هرچند که احتمالاً زمان طولاني فيلم براي برخي خستهکننده باشد.
بازار