صبح نو/ سريال «دلدار» مجموعه رمضاني شبکه دو سيماست که در فضايي جدي و بعضا تلخ، بهسمت بررسي معضلات جوانان پيش رفته است.
«دلدار» تازهترين سريال سيما با محوريت نسل جوان است که بهمناسبت ماه مبارک رمضان از شبکه دو پخش ميشود. اين ملودرام اجتماعي را نويد و جمشيد محمودي، دو برادر فيلمساز مهاجر افغانستاني ساختهاند. داستان اين سريال با درهمآميزي روابط خانوادگي، عاشقانه، موضوعات و مشکلات مرتبط با جامعه شکل گرفته است.
روايت«دلدار»
برادران محمودي پس از تجربه موفق «سايهبان»، در کار جديدشان نيز به بخشي مسائل امروز نسل جديد پرداختهاند. البته، برخي از مضامين و گروه بازيگران «دلدار» شباهت زيادي به کار قبلي اين دو کارگردان دارد؛ اما بهطورجدي به ترکيب تيمشان دست نزدهاند. حالوهواي سريال تازگي دارد و مثلا برخلاف «سايهبان» که بيشتر در فضاهاي کارگري و کارگاهها ميگذشت، اين سريال در فضاهايي جديدتر و درباره مشاغلي است که نسل تحصيلکرده امروز هم با آنها بيشتر در ارتباط هستند. «دلدار» عنواني ايهامدار و با معنايي دو پهلوست؛ هم به ماجراهاي عاطفي اين سريال اشاره ميکند و هم کنايهاي است از جواناني که براي رسيدن به اهداف خود شجاعت و تهور به خرج ميدهند. شخصيت اصلي سريال، «آرش» جواني از قشر کمدرآمد است که نرمافزاري طراحي کرده و قصد دارد با اجراي طرح خود، زندگياش را متحول سازد؛ اما موانع متعددي سر راهش قرار ميگيرد. در طرف ديگر، «پژمان» قرار دارد و مدير ماهيسراست. وي سخت مشغول کار و نگهداري از پدر کهنسال و بيمارش است و از زندگي و تشکيل خانواده غافل شده و اينک سراغ عشقي قديمي رفته است. بااينحال، او نيز بهخاطر اتفاقاتي که پدرش در گذشته درگيرش بوده، قرباني انتقامگيري ميشود. ساير جوانانِ اين سريال نيز هريک بهنوعي گرفتاريهاي خاصي دارند؛ اما ازدواج و اشتغال، وجه مشترک آنهاست. «دلدار» از درامي ملتهب برخوردار است: وجود چند جوان که هرکدامشان بهنوعي در دوراني بحراني بهسر ميبرند و همچنين اتفاقات و حوادث پيدرپي باعث شدهاند متن اين سريال پربار باشد؛ زيرا يکي از انتقادات وارده به برخي از مجموعههاي تلويزيوني، اين بود که از رويدادهاي دراماتيک خالي هستند و بهاصطلاح به روايت آنها آب بسته ميشود. باوجوداين، «دلدار» از اين نظر، کاري استاندارد محسوب ميشود؛ چون همانطورکه گفته شد، هم داستاني چندخطي و پر از شخصيتهاي متصل با حوادث دارد و هم اينکه در هر قسمت، اتفاقات غافلگيرکننده و تکاندهندهاي رخ ميدهد؛ اتفاقاتي که قدرت برانگيختن کنجکاوي مخاطب را دارند و تماشاگر را به دنبالکردن ادامه قصه ترغيب ميکند.
نقداجتماعي
يکي از اتفاقاتي که در «دلدار» درخورملاحظه است، بازشدن بيشازپيش فضاي سيما براي بازنمايي و نقد معضلات و واقعيتهاي اجتماعي است. بهطور مثال در اين سريال، فارغالتحصيل ممتاز دانشگاهي (آرش) را مشاهده ميکنيم که بهدليل بيکاري و نداشتن فرصتي براي نشاندادن توانمنديهاي خود، به مسافرکشي با موتور روي آورده است. هرچند اميد هم روي ديگر محتواي اين سريال است و در آن ميبينيم با روشهاي خلاقانه و حمايت و اعتماد بزرگترها به جوانان، ميتوان جايي براي بروز و شکوفايي استعداد چنين افرادي بازکرد. يکي از کارکردهاي مجموعههاي تلويزيوني، «آموزش» است؛ يعني سريالها ميتوانند درکنار سرگرمي و جذابيت، آگاهي و اطلاعاتي هم به مخاطب منتقل کنند. «دلدار» از اين نظر نيز کموبيش امتيازاتي دارد؛ چون برخي نکات حقوقي و اجتماعي کاربردي براي عموم مردم و تأثير مهم آنها بر زندگي آدمها را يادآور ميشود؛ مسائلي مثل اهميت حفظ اسرار در محيط کار، نقش مهريه در زندگي زناشويي، تعهدات کاري، اهميت تحقيق درباره هويت و شخصيت واقعي افراد قبل از آشنايي براي ازدواج و... . ترکيبي از بازيگران قديمي و جوان به تنوع ويترين سريال «دلدار» کمک کرده است: در يک طرف، چهرههاي باتجربهاي چون خانمها مريم بابوني و پريوش نظريه و آقايان بهزاد فراهاني، علي اوسيوند و همايون ارشادي حضور دارند و در طرف ديگر، جواناني نظير آقايان محمدرضا غفاري، نيما رئيسي و حسام محمودي و خانم الناز حبيبي هستند. همچنين، اين سريال چند بازيگر جديد که اولينبار نقشآفريني در مجموعهاي تلويزيوني را تجربه ميکنند، به عرصه فرهنگ و هنر کشورمان معرفي کرده است. افزونبراين، آقاي محسن چاوشي نيز بازهم بهعنوان خواننده تيتراژ پاياني يک سريال به تلويزيون آمده است.
بازار